<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

یک تصویر!

نظرات 6 + ارسال نظر
سحر چهارشنبه 3 دی 1399 ساعت 17:50 https://roya-94.blogsky.com/

والا بویایی نه زیاد اما خب خوبه میسازیم

ان شاءالله بویایی تون کامل برگرده

دلسوختگان چهارشنبه 3 دی 1399 ساعت 12:12 https://dlsokhthgan4000.blogsky.com/

« معجزه ها رخ می داد، اگر جوانان می دانستند و پیران می توانستند.»





باشماق چهارشنبه 3 دی 1399 ساعت 09:37

با درود
چرا میگن
عشق آتش بود و خانه خرابی دارد

درود بر شما
ما با آتش پخت و پز می کنیم،
منزل را گرم می کنیم.لباس ها را خشک می کنیم....
وآتش به ما خیر می رساند.
خیر و شر آتش باهم است.
مثلا اگر حواسمان پرت شود ،به موقع لباس را از روی بخاری بر نداریم،مثال همساده مان خانه خرابی و..،
یا وقت آشپزی،حواسمان نباشد،دستگیره را نزدیک اجاق بگذاریم،وخب.خانه خراب می شویم...
یا حواس مان مانند آن د دختر دانشجو نباشد ،گاز را خوب نبندیم،با روشن کردن کلید برق،خانه ترکیدو
هردو جان باختن.

و خب.به گمانم یک اختطار باشد.که حواست باشد.که خیر شرعشق هم ،باهم است و
پیش آتش دل شمع و پر پروانه یکی است...
وخب.پروانه بی پروا به آتش می زند ...

دلسوختگان چهارشنبه 3 دی 1399 ساعت 01:40 https://dlsokhthgan4000.blogsky.com/

پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را
الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را
قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد
سست عهدی که تحمل نکند بار جفا را
گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
گر سرم می رود از عهد تو سر بازنپیچم
تا بگویند پس از من که به سر برد وفا را
خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن
تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را
از سر زلف عروسان چمن دست بدارد
به سر زلف تو گر دست رسد باد صبا را
سر انگشت تحیر بگزد عقل به دندان
چون تأمل کند این صورت انگشت نما را
آرزو می کندم شمع صفت پیش وجودت
که سراپای بسوزند من بی سر و پا را
چشم کوته نظران بر ورق صورت خوبان
خط همی بیند و عارف قلم صنع خدا را
همه را دیده به رویت نگرانست ولیکن
خودپرستان ز حقیقت نشناسند هوا را
مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند
به سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را
هیچ هشیار ملامت نکند مستی ما را
قل لصاح ترک الناس من الوجد سکاری

سعدی

به به
درود ها و سپاس ها عزیز گرامی

moradesvand57 چهارشنبه 3 دی 1399 ساعت 00:46 http://دیار بختیاری

سلام نیمه شبتون بخیر و شادی . انشاالله که خوب هستین . اینجا مثل اینکه خاخور باران برادر پیدا کرده و ما هم یه خاخور مهربان و با محبت پیدا کردیم چه خبرا خاخور حال شمه چتیه خاری کجا دری پیدا نی

سلام بر شما همه اوقات شما بخیروخوشی.بله شکر خدا.ان شاء الله که شما هم درکنار عزیزان خوب و خوش و سلامت باشید
قربان لطف و محبت شماباعث خرسندی و شادی منه که برادر بامهر و معرفتی مثال شما داشته باشمخبر سلامتی برارم.حال ئیمه خاسه.ئی خانه دریم شکر خدا

یه بنده خدا سه‌شنبه 2 دی 1399 ساعت 20:03

عشق اسطرلاب اسرار خداست...

اگه درست متوجه شده باشم،خاخور یعنی خواهر...درسته؟
بهرحال من به معنی خواهر میگم
افتخار میکنم خواهر من باشین..
خواهر گل من باشین





به به
بله،کاملا درست متوجه شدین،
خواهر به زبان مادری ما،یعنی خاخور!
خیلی ممنون از لطف و محبت تون
صدالبته که شما همانند امیر کیهان و مردشریف و چوپان ،عزیز برادرهستیدوهمچنین باعث افتخار بنده اس،برادر عزیزی مثال شما داشته باشم.که از نظر خلق وخو به چوپان و
مردشریف کشیده
درپناه خداوند به اتفاق عزیزان عزیز همیشه سلامت و خوش باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد