<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

سلام،سلام،سلام...

......

.....,

سلام!

سلام برشما ،بیدار ماندگان و  خفتگان دیشب.شبی  که از هزار ماه ،از هزار سال و هزار قرن برترببوده است،سلام.

سلام،

سلام ،سلام ،سلام،……

سلام به دیشب و صبح صادقش.... 

ادامه مطلب ...

o_O

......

......

_به دستش خیلی میاد.

-اوهوم!خیلی.

-دلمم نمی خواد تو دستش باشه!

-میفهمم.

-میگی چکارکنم!؟

-؟!؟ولی اون نگین سیاهه ؛نارگیله هااا!!

-هوم!!

.

.

.

-وقتی دید سر جاش نیست!! پی اش  نگشت ورفت و درو بست.

- آفنینننن.

-هنوز حرفم تموم نشده که!!!

-خب!؟؟؟!!

-دوثانیه بعد در باز شد و گفت ؛تو چقد پفیوژی!!حالا ساعت چنده ؟شش ربع صبح!

- میزان گفته که؛(؛)البته همیشه میزان میگه!(؛)

-؛/

√آیکن؛ عرضی نیست.

……

……

عذرخواهی و ادامه ی مطلب.

.....

..خیلی عذرمی خوام بابت تصاویر ادامه ی مطلب.آن هم در(  رمضان کریم).ولیکن چاره ای جز این نبود چرا که  هم اکنون زمان ،زمانی مناسب ببوده .القصه تمامی تصاویر ادامه مطلبی آرشیوی از نوعه خرداد نود پنجی ببوده.که از بیستم خرداد الی تا پایان..

ادامه مطلب ...

پاچ باقلا و باقی قضایا -_-

......

.......

......

.......

........

......

و در ادامه!

ادامه مطلب ...

(...)

....

....

عشق را بی "معرفت" معنا مکن

زر نداری مشت خود را وا مکن

گر نداری دانش ترکیب رنگ 

بین گلها زشت یا زیبا مکن 

خوب دیدن شرط انسان بودن است 

عیب را در این و آن پیدا مکن 

دل شود روشن ز شمع اعتراف 

با کس ار بد کرده ای حاشا مکن

ای که از لرزیدن دل آگهی 

هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن...


چو آفتاب درخشان...

.....

....

بیا،

بیا برویم 

به سبزه زار که گسترده سینه در صحرا 

بیا که سبز آن دشت را لگد نکنیم 

و خواب راحت پروانه را نیاشوبیم...


ادامه مطلب ...

(___)

.....

......

 ساقیا در ساغر هستی شراب ناب نیست 

وآنچه در جام "شفق" بینی بجز خوناب نیست 

زندگی خوشتر بود در پرده وهم وخیال 

صبح روشن را صفای سایه مهتاب نیست 

شب ز آه آتشین یک دم نیاسایم چو شمع 

در میان آتش سوزنده جای خواب نیست 

مردم چشمم فرو مانده است در دریای اشک

مور را پای رهایی از دل گرداب نیست 

خاطر دانا ز طوفان حوادث فارق است 

کوی گردون سای را اندیشه از سیلاب نیست 

ما به آن گل از وفای خویشتن دل بسته ایم 

ورنه این صحرا تهی از لاله سیراب نیست 

آنچه نایاب است در عالم  وفا و مهر ماست 

ورنه در گلزار هستی سرو و گل نایاب نیست 

......

گر تو را با ما تعلق نیست 

مارا شوق هست 

ور تو را بی ما صبوری هست 

مارا تاب نیست 

......

گفتی اندر خواب بینی بعد از این روی مرا 

ماه من در چشم عاشق آب هست و خواب نیست....


ادامه مطلب ...

جومه نارنجی!

.....

 درب راه رو بازو بسته که میشه ؛عطرش بیشتر می پیچه تو خونه؛البته با اصوات بیشتر گنجشکها یی که ؛لای شاخه برگ های کپه شده  انگور...(لحاظ کنین لطفا)که میریم روی پاگرد پله؛……

.......(به پاگرد رسیدین چهره بچرخانین سمت آسمان)

......سمت اناربن 

....,,شاخه ی نارون


ادامه مطلب ...

عنوان لازم نیست!

......

......

کبر یک سو نه اگر شاهد در ویشانی 

دیو خوش طبع به از حور گره پیشانی 

آرزو می کندم با تو دمی در بستان 

یا به هر گوشه که باشد که تو خود بستانی 

با من کشته هجران نفسی خوش بنشین 

تا مگر زنده شوم زان نفس روحانی 

گر در آفاق بگردی بجز آیینه تو را

صورتی کس ننماید که بدو می مانی 

هیچ دورانی بی فتنه نگویند  که بود 

تو بدین حسن مگر فتنه این دورانی

مردم از ترس خدا سجده رویت نکنند 

بامدادت که ببینند و من حیرانی 

گرم از پیش برانی و به شوخی نروم

عف فرمای که عجزست نه بی فرمانی 

نه گریز است مرا از تو نه امکان گریز 

چاره صبراست که هم دردی و هم درمانی 

بندگان را نبود جز غم آزادی و من

پادشاهی کنم ار بنده خویشم خوانی 

زین سخن های دلاویز که شرح غم توست 

خرمنی دارم و ترسم به جویی نستانی

تو که یک روز پراکنده نبودست دلت

صورت حال پراکنده دلان کی دانی

نفسی بنده نوازی کن و بنشین ار چند

آتشی نیست که او را به دمی بنشانی 

چون دلم زنده نباشد که تو در وی جانی 

این توانی که نیایی ز در سعدی باز 

لیک بیرون روی از خاطر او نتوانی...

......

.....

√گویا محور های دریای خزر تلافیکی ببوده؛القصه میان تلافیکیان قلف شده؛سوالیه که  ؛ چه بنماییم؟که  ببایستی تا قیام  برسیم به خزر؟که بعد قیام تایم خرس ببوده ؟بابا خرسی سرآبخوره!زیر آبشاره:-P

√دیو خوش طبع ؛گویا یک نوع جانور درنده است.که بسی تیزدندانترازشیرببوده.که خود سعدی علیه رحمه سروده اند ؛نه هرآدمیزاده از دد به هست/که دد ز آدمیزاده بد به هست.بعدپشت بندش  نزهة الارواح  سرود که ؛گر دیو مسخر تو گر دد...زین هر دو چه حاصل تو گردد؟ که گویا مولوی یکی خابونده بیخ...  و گفته؛رو که رستی ازخود و از خوی بد-وز زبانه نار و از دندان دد؛نز پی  سود وزیان می جویدش؟؛بخابونم تو دهنت؟……

√اون جمعه و همین جمعه ای که گذشت و امروزه روزه تعطیل ؛به عبارتی سرجمع میشه چند روز؟ (:-[)


کولکافیس همان چرخ ریسک خودمان است!

.....

.....

بخوان ای چرخ ریسک!

نغمه ات را 

بر آن شاخ برهنه ی بی گل و برگ 

که داری انتظار نو بهاری...


ادامه مطلب ...

صبوری ،سکوت،گمنامی و هوا....

......

.......

ومن 

گاهی اوقات مجبورم 

به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم 

که چقدر خیالش آسوده است 

چقدر تحمل سکوتش طولانی ست 

چقدر....

.

.

.

+کلیم کاشانی ؛

افسانه حیات دو روزی نبود بیش 

آن هم عزیز با تو بگویم چه سان گذشت؛

یک روز صرف بستن دل شد به این و آن 

روز دگر به کندن دل زین و آن گذشت...

 +روحش شاد ویادش تا ابد ویک گرامی ❤

انارخانه گل داده است!،…

......

وقتی دریچه ی متبخ ب گشودیم  و چونان منظره ای...که باب دل مان است  نماشا نمودیم ؛پیتکو پیتکو برفتیم  ز پی پانی ؛که پانی جون؟ بیا ثبت تصویر نماییم. مابین دو بند رخت خالی. "گلنار"   از نوعه انارشینینه عجیج مجیدی.

جهت گشت گذاردر ادامه مطلب ؛مفروضات را رعایت نمایید و تشاریف بیاورید...

ادامه مطلب ...

.

.....

.....

سرشاخه ،پرنده،قفس

و یک چیز دیگر 

که به عمد 

از آن سخن نخواهم گفت.

.

.

.

ازمن به تو همین اشاره بس!

ادامه مطلب ...

"به همین سادگی "

.....

......ازصبح تا حالا،این فیلم داره توذهنم پخش میشه,گفتم ،افکارپشت پیشانی وموسیقی پشت پیشانی،حالا فیلم پشت پیشانی ،باهم ببینیم:))

بله.به همین سادگی ها هم نیست.

ادامه مطلب ...

متبسم مؤدب...

......

                    

....... 

ادامه مطلب ...

هفت دریا و هفت رود و هفت خاطره و هفت آسمان*...

.....

......

                                      

ادامه مطلب ...