.....
فقر ؛
همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتاب فروشی می نشیند...
فقر؛
شب را بی غذا سرکردن نیست
فقر ؛
روز را بی اندیشه سپری کردن است...
.....
به دل گفتم از مصر قندآورند/بر دوستان ارمغانی برند/مرا گر تهی بود ازآن قند دست/سخنهای شیرین تر از قند هست /نه قندی که مردم به صورت خورند/که ارباب معنی به کاغذ برند/چو این کاخ دولت بپرداختم /بر او ده در از تربیت ساختم....
چو خرما به شیرینی اندوده پوست /چو بازش کنی استخوانی در اوست...
√...
امیدوارم حالت بهتر بشه
من ویتامین خوردم بهترم خداروشکر امروز
مواظب خودت باش عزیزم
ممنون بابت احوال پرسی تون
والا من اینقده از اون سرماخورده ها هستم که؛باید برم دکتر و...دوا
شکر خدا الان بهترم.
چشم.شما هم مراقب خودتون و آقای مستر تون باشید
یکی از چیزایی که ازش میترسم فقر هست...
خیلی هم ترسناکه...
واقعا انقد قشنگ بود این پست نشد بذارم بعدا نظر بدم!
اموزنده و پخته..
نمره حسن سلیقتون 19
ممنونم.ازلطف شما و نمرات پیشین و اکنون؛ که لحاظ نمودین ؛بسیاربسیار سپاسگزارم؛آقای استاد مترسنج
سلام عزیزم صبح شما بخیر
خوبی عزیزم
چقدر عکس سنگ ها قشنگ بود
سلام وعلیکم ؛صبح شما بخیر وایام تان طلایی
بحمدالله.فقط یکم گلوم درد میکنه
سنگ ها عجیج مجیدی های حمیده شده
ممنون از لطف تون
اوووه بببین اینجا چه خبره !
اون چایی رو ! با خرمای فشن!
بزار منم بیام بشینم اونجا گرم بشیم با صحبت با باران بانوجانمان
بعدم دراز بشیم رو به همون آسمون با ابرای تپل مپلش یه کتابم بیاریم به انتخاب شما
یه صفحه شما برایمان بخوانی من گوش کنم و کییف کنم از صداتون و آسمون رو نگا کنم . یه صفحه من بخونم.
چه شبی بشه....
اوه اوه!ببین کی اومده
زین پس؛پیارم به پفیوز فشن تبدیل میشود
خفه شدم!خفه.
شما بخون
من تمرکز ندارم
اگه باد دلش خواست بیاد و رعد و برق... اون ابر تپل مپلی رو چونان نمایه؛ وای کتابها اومدن روی آب...