<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

ازلی...

....

....

چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی 

چراغ خلوت این عاشق کهن باشی 

بسان سبزه پریشان سرگذشت شبم 

نیامدی تو که مهتاب این چمن باشی 

تو یار خواجه نگشتی به صد هنر ،هیهات

که بر مراد دل بی قرار من باشی

تو را به آینه داران چه التفات بود 

چنین که شیفته ی  حسن خویشتن باشی 

دلی ز نازکی خود شکست  در غم عشق 

وگرنه از تو نیاید که دل شکن باشی 

وصال آن لب شیرین به خسروان دادند 

تو را نسیب همین بس که کوهکن باشی

ز چاه غصه رهایی نباشدت، هرچند 

به حسن یوسف و تدبیر تهمتن باشی 

خموش سایه که فریاد بلبل ازخامی ست 

چو شمع سوخته آن به که بی سخن باشی

....

...تماشای ماهه هویدا تو آسمون ولایت...آن هم میون سر شاخه های  نارون عجیح مجیدی...

وگرنه از تو نیاید که دل شکن باشی!،……

چوپان صدا مون زد؛بیا دم نوش بنفشه با..شاخه نباتی حاظره!

صادقانه عرض کنم؛دم نوش عین دروپنجره های بازاری بود! که تابیای دسگیره بچرخونی!دسته اش میاد تو دستتون!تا بیای پنجره بازکنی!اونم چونان...(البته من از عطرش فهمیدم...)





نظرات 4 + ارسال نظر
ارغوان سه‌شنبه 24 اسفند 1395 ساعت 18:53

ممنون بابت توضیح

فداتون بشم

ارغوان دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 23:46

دم نوش بنفشه چه ببوده ست؟
آیا همین گل بنفشه های خوشکل است که خشک شده و بعد دم کرده؟
لطفا توضیح دهید. مشتاقیم بدانیم

دم نوش بنفشه؛ازهمین بنفشه های تر و تازه(خشک شده نه) یک مشت درون قوری گل قرمزی...پانزده دقیقه بعد نوش جان بفرمایید
اگه چوپان همه ی اون مشت بنفشه رو میریخت تو قوری؛دم نوش پر رنگ تر و معطر تر و آرامبخش ترمی بود

minla یکشنبه 22 اسفند 1395 ساعت 19:21

چرا نخوردین ؟

دوست نمیدارید مگه ؟

توضیح نوشتم که؛ عین اجناس بازاری بود؛یعنی تقلبی. مث این که شما تشریف ببرین یک درو پنجره یهویی بخرین-یا سفارش بدین براتون بسازن!
یا بهتون بگن اینو سفارشی واستون ساختیم!!
خب من فهمیدم یک مشت (مشت چوپان) پراز بنفشه؛ بعیده چونین دم نوش کدر و کم عطر وبو!!!بردم پس فرستادم؛البته قبلش تو درگاه اطاق ؛محکم گفتم؛این بنفشه تقلبیه!!چرا!؟خاله کوچیکه گفتند من بیتقسیرم؛چوپان بنفشه ها(که چوپان کلام خاله رو قطع نمود و گفت؛آره من بنفشه ها رو کش رفتم-می خوام ببرم خونه تنها تنها بخورم...) که مابقی حاضرین خورده بودن و بح بح چه چه..کرده بودن..معترض شدن...ونزدیک بود سطل آش غال ب آتش بکشن و...
بعد چوپان معترض شد؛که نمی خوری نخور_یکم زبون به دهن بیر
کی ؟من؟

minla شنبه 21 اسفند 1395 ساعت 23:48

سلامٌ علیکم باران بانو جان
چه شعر زیبایی با اون روی ماه خودتون و ماه آسمونی

نوش جان دمنوش بنفشه و نبات چشمک زن

وَعلیکم سلام انته minla لیدی جانه جانان مان جونت بی بلا عزیزم:
من نخوردم که؛دم نوش رو همراه نبات چشامک زنه -زعفرانی...پس فرستاده- نمودیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد