<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

تو مپندار که خاموشیِ من...

 

 چه کسی میداند 

درد غنچه را 

به هنگامِ شکفتن؟

.

.

.

#آیه 10سوره رعد:دانای نهان و آشکار آن خدای بزرگ و متعال است.

#عنوان از حمید مصدق.همون ترانه ی معروف با آن ریتم و ملودیِ نازارِجنابِ  حبیب:)

نظرات 10 + ارسال نظر
اسماعیل بابایی چهارشنبه 24 مرداد 1397 ساعت 08:16 http://www.fala.blogsky.com

عکس قشنگیه و به نظرم متن هم بهش می اد.

شیمی لطف قُربان

یک زن دوشنبه 22 مرداد 1397 ساعت 20:48 http://Www.paeezaan.blogsky.com


عزیز دلید

مترسنج یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 23:13 http://dar300metri.blogsky.com/

سلام برشما❤

مهدی یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 19:39 http://bivatan.blogsky.com

چه گل قشنگیه چی آفریده خدا

الهی شکر برای آفریده ای چونان قشنگِ معطرِ

beny20 یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 18:03 http://beny20.blogsky.com

یعنی از الان باید واسه اینم ناراحت باشیم ؟!
همین درد غنچه‌ به هنگام شکفتن

#خیلی_گل_قشنگیه

یعنى تا الان نبودین؟!
همین درد غنچه به هنگام شگفتن،
باور نمی کنم شیخ

#گلِ سُرخِ محمدیِ،یِ کم آن طرف طرِ نیمکت باغِ.قلمه اش رو از اجی گرفتم

وجدان یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 14:24

منم بلتم
آخه همس دالم میشتفم اینا!

سنام :-)

آله عجیج دلم اینا
میدونم بلتی اینا

سلام به روی ماهتون اینا

بهامین یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 10:24 http://notbookman.blogsky.com


سلام‌باران عزیزم


سلام به روی بهتراز ماهتون؛بهامین بانوی عزیز دلم

کیهان یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 09:08 http://mkihan.blogfa.com

در خواب دیدن نوزاد تغییری مهم است در زندگی اگر نوزاد بوی خوش دهد تغییر سریعتر و رو به بهبود .....
عمه جان! خوب من هیچ وقت عمه واقعی نداشتم.تمام زنهای فامیل پدری را عمه صدا می کنم هنوز هم ....
در طایفه ما هر وقت که ببینندم دست در گردن می اندازند و پیشانی ام را می بوسند و من نیز گاهی دستشان
جوان و پیر هم ندارد.و با وجودی که اغلب هم متشرع هستند اما در اینگونه موارد مثل اینکه من نا محرم نیستم.
دست در گردن امیر کیهان انداختی؟مادری به دخترش! پسر عمویت است زود باش!!!
و معنی اش این است که بایستی پیشانی من را ببوسد و یا گردنم و من نیز دست ایشان را اگر چه دخترکی جوان باشد.
خوب...رسم ما اینگونه است! نمی دانم اگر خواهر ی داشتم و اینگونه گردن یکی از بستگان را می بوسید چه واکنشی نشان می دادم
بگذریم:
دور از جان شما کمی تا قسمتی بیماری کهنه گذشته دوبار ه اذیتمان کرد مداوا و معالجه و توصیه دکتر مثل همیشه.....
راستی چرا بوی نوزادان اینقدر خوش است؟

ان شاءالله که خیر باشد....
ممنون برای تعبیرخواب تان،ابن امیر کیهان جان
حاله عمه جان مان دس به عصا نیست که،عمه ای است به غایت عمه ی محترم و محجبه و
اینجا سمت کوه پایه نشینان چونان رسمی هست.در طایفه ما ،بیاد ندارم .اما آنچه که به تصویر کشیدید را از نزدیک دیدم...
چه واکنشی؟خوب معلوم است؛با آن اسلحه و تک تیراندازی تان چه اتفاقی رخ میداد و
رسم رسوم رو به خاک و خون می کشیدید


جان تان سلامت عزیز برارم
انشاءالله هرچه زودتر سلامتی جایگزین کسالت تون بشه ،..البته توصیه ها رو حتما جدی بگیرید،...

بله.بوی گلویِ نوزاد بوی خوشیِ آرامش بخشی دارد و تمامی خاطرات ذهن را زنده میکند...

بوی گلوی نوزادو
سه تارِ شکسته می اید
واین همه
علامت آمدن یکی
از افقهای بی باورِ باران است..،،


سید علی صالحی


واینکه؛دانشمندان عنوان کردن ،بوی خوش نوزاد مربوطِ به
" ورنیکس کازئوزا"است و از آن متصاعد می شود.البته بعد به دنیا امدن این ماده به مرور از بین می رود،منتهی بوی خوشش تا هفته ها،..باقی می ماند.حتی سالهای سال در لباس های آن نوزاد...

ومن نمیدانم؟چرا پدرجان؟هنوز این گونه؟بوی خوشش را حفظ نموده

کیهان یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 07:23 http://mkihan.blogfa.com

خوب ...برم سر فرصت همه پستهای نا خوانده ات را بخوانم
و دیگر اینکه :برایم تعریف کن در این مدت که نبودم چه خبر ها
دلتنگتان بودیم و شدیم آن هم شدید

شما لطف دارید امیر کیهان برار عزیزم.
بله،شما خیلی زمات است که نبودید،ماهم دل تاسیانِ تان شدیم.یعنی از همان وقتی ،قرار چندوقت نبودن تان را خواندیم،از همان وقت دل تاسیان شدیم.شما نبودید و آسمان ابری و تر شدو بارید وباریدو بارید...
خبردوم اینکه،بحمدالله حال همه ی ما خوب است،باورکن.راستش شما نبودید،خوابِ عمه وسطیِ مان را دیدیم،یک نوزادِ حوله پیچ شده ای را گذاشت بغل مان،موهای بچه از سیاهی موج می زد و اندکی تپل مپلی بود،بوی خوشی داشت و برای خودش گب میزد،ازهمان گب هایی که همه نوزادان میزنن و
والدین ،جان جان می گویند.طبعا من هم گفتم.جان جان ،انگار خوشش امده بودو ریتم اصوات نوزادی اش را اندکی کشدار تر نمود،...من هم میگفتم ،جان جان،چیه عزیزم. وآن هم...که عمه جان مان گفت؛این بچه را باید بزرگ کنی.کسری از ثانیه ازخواب پریدیم.
میبینید؟امیرجان؟آن عمه ای که بیست سال است ،ندیدیمش ،حتی درخواب ها...،درغیاب شما آمده بود به خواب مان.راستش همسرایشان بی شباهت به شما نیست.صدالبته مثال شما کاردرست .البته مثال شما کوهنوردو شکارچی نیست.امیر جان؟اگر پیک چِرِ عمجان را خدمت امیرحسین خان عزیزتراز جان مان بفرستیم؛به نظرتان ایشان چه خواهند گفت
دیگه اینکه؛الان نوبت شماست برایمان تعریف کنید ..که ما سراپاگوشِ دل تاسیانِ سمیعه هستیم

کیهان یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 07:12 http://mkihan.blogfa.com

درود بر خاخور عزیز تر از جان
به محض بر گشت خدمت رسیدم برای عرض ادب.تاسانتان بودیم و هستیم....
گذری هم از شهر رشت و یادی هم از خاخور....
شادی هایتان پاینده و روز گارتان پر از شادی
فدای خاخور

سلام ها و درود
سلام،
سلام برشما امیرکیهان برارِ عزیزترازجان
شیمی جان بی بلا؛بلامیسر
خیلی خوش برگشتین عزیزبرارم....
خاخور،شیمی مرام ومعرفت قوربان بشه
+خدانکنه،زنده سلامت بمانی و شاد..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد