در کنار ساحل دریا چشم به راه او نشستمچشم من به ته دریاستنقطه غروب رو دیدمآن همه باد و امواج ندادرد به دردم تسکینچون که در ذهنم نشسته منتظر به پاش بشینم
...
در کنار ساحل دریا
چشم به راه او نشستم
چشم من به ته دریاست
نقطه غروب رو دیدم
آن همه باد و امواج
ندادرد به دردم تسکین
چون که در ذهنم نشسته
منتظر به پاش بشینم
...