اونجور لباس محلی نچ نچ نچ ندارندددد ولی برا عروسی ها می رفتیم لج می گرفتم که منم ازاین لباساااااااا میخوام و میخوام برقصم اجووو خوب بلدینااا شعر بخونید منم دنبالتون بگم اهَ بگو
اه بگوB-) می چر چرانه.. صدای ناصر خان وحدتی رو بسیار دوست میداریم...ایشان تمام ایام گذشته مان را..پرسه های بی خیالی...هفته.های بی مشق وگریه...گم شدن های باغ.....T_TT_TT_T آخ..توشکه رو به باغ انداز
این شعر رو خیلی دوست میدارم سپاس روحشان شاد و قرین رحمت آجوووووو ما هم داریم این درخت ازگیل رو ولی برای ما زیاد بزرگ نیست ولی خوب الهی چه دورانی خوبی داشتیداااااااااااااا آدم خوشش میاد پا صحبت های شما بشینه ( اینطوری تعریف می کنید خوشم میاد اجو جون جون جونــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
آب کنوس رو دوست دارم ولیییییییی اینطوریش رو زیاد نه
ای روز بوشوم کنوس کله ای کنوس بیچم ای پر پری خدا رحمت کنه..اموات شما روT_T باغ پدر بزرگ مرحوم مان..یک کنوس داری بود به چه بزرگی. تمام نوه ها..چه دختری چه پسری.یک روز با فرغون میرفتن سمت درخت.(قبل باد گرم) کنوس ها رو چیده..سپس تقسیم نموده. هر نوه یه دسته از کلش هارو میبرد...ازگیل ها رو لای کاه وکلش میریخت..شب چله. عینهو خرمای بم تحول میگرفت.
که پرسش های الکی هااااااااا؟
که از هرشخص نه هاااااااااا؟
که اون شخص باید چطولی باشه هاااا ؟
مثل دایی جان کوچیکه.
خنده داره
خب اگه من حرف نزنم میترکم بدون حرف نمیشه الکی گفتم خوووو
شما زیاد جدی نگیرید
ما عاشق پرسش های الکی ببوده ایم.
البته نه از هرشخصی ها...B-)
+شلوغش نکننننن(╰_╯)#نخنددددo_O
خب من دیه چیزی نمی گم
ارواح ملا یعقوب اگه حرف نزنی من ناراحت میشما
یس یس پس گردن یادمان هستتت بالا درخت در کمین بودید
یعنی چی؟آمار ما رو داری ؟
گوش ندادم صداشون رو
توشکه همون هسته آلوچه رو می گین ؟
یس یس...
توشکه..پس گردن زدن
اونجور لباس محلی نچ نچ نچ ندارندددد
ولی برا عروسی ها می رفتیم لج می گرفتم که منم ازاین لباساااااااا میخوام و میخوام برقصم
اجووو خوب بلدینااا شعر بخونید
منم دنبالتون بگم اهَ بگو
اه بگوB-)
می چر چرانه..
صدای ناصر خان وحدتی رو بسیار دوست میداریم...ایشان تمام ایام گذشته مان را..پرسه های بی خیالی...هفته.های بی مشق وگریه...گم شدن های باغ.....T_TT_TT_T
آخ..توشکه رو به باغ انداز
شلیته بلند چیه آجووو؟ همون دامن رو می گین ؟
کونوس دو شو یس یس
خدا نکنه اجو جون جون جونــــــــــم
بله..دامن پرچین و بلند.مادری لباس محلی دارن؟
دوشو..ایم شو...شیمی خونه ور شیرینی خورانه...هی هی
می تورش واشی
این شعر رو خیلی دوست میدارم
سپاس
روحشان شاد و قرین رحمت
آجوووووو ما هم داریم این درخت ازگیل رو ولی برای ما زیاد بزرگ نیست ولی خوب
الهی چه دورانی خوبی داشتیداااااااااااااا آدم خوشش میاد پا صحبت های شما بشینه ( اینطوری تعریف می کنید خوشم میاد اجو جون جون جونــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
بوشو تی شلیته بلند دوکون..دکف وسط؛)
خیلی ممنون عزیزم.
گفته بودین..شما میپزین ازگیل رو...
فدات شم گلم
آب کنوس رو دوست دارم
ولیییییییی اینطوریش رو زیاد نه
ای روز بوشوم کنوس کله ای
کنوس بیچم ای پر پری
خدا رحمت کنه..اموات شما روT_T
باغ پدر بزرگ مرحوم مان..یک کنوس داری بود به چه بزرگی. تمام نوه ها..چه دختری چه پسری.یک روز با فرغون میرفتن سمت درخت.(قبل باد گرم)
کنوس ها رو چیده..سپس تقسیم نموده.
هر نوه یه دسته از کلش هارو میبرد...ازگیل ها رو لای کاه وکلش میریخت..شب چله. عینهو خرمای بم تحول میگرفت.
زیبا مثل خودت
خیلی لطف دارین شما