<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

همان انگورها؛انگورخَمَسی شدن :)

  


....گفته بودم انگورها رو ؛پزیدم!؟


انگورهای پزیده شده ؛نتیجه اش ؛انگور خَمَس نام دارد.مربای انگور یا انگور خمس چاشنی گیلانی هاست ؛که همراه چای بسی بسیار لذت بخش است.انگور های رسیده ی شیرین نیازی به افزودن شکر نداشته ولیکن یک مربای کاملا با قند طبیعی بودن افزودن مواد طعم دهنده ؛نظیر ،هل و پودر دارچین و...

+تکه ای نان همراه با یک عدد گردو+یک قاشق غذا خوری+چای تازه دم- یک میان وعده بینظیراز نوعه بوتویی 

نظرات 6 + ارسال نظر
مامان3 یکشنبه 18 مهر 1395 ساعت 10:23

خدانکنه چرا دیوانه....
اخه میدونی من ایودی داشتم ...وگرنه یکمی حالت تهوع داشتم ....
اصلا فکر نمیکردم باردار باشم اصلا

ببینید!از خمس پزی داریم به کجا ها میریم!
حالا خودتونو ناراحت نکنین ؛عمه بزرگه منم یک هفته بعد دختر شون ؛پسر شونو بدنیا آوردن.
مهم اینه ؛مامان وبچه ؛سالم باشن؛خداوند به اذن خودش مراقب همه ی مامان ها و نی نی ها شون باشه ؛به سلامتی هبوت کنن

مامان 3 یکشنبه 18 مهر 1395 ساعت 09:58

اون اولا که نمیدونستم باردارم رفته بودم بیرون ....دم یه مغازه میوه فروشی چشمم به انگوراش افتاد همچین دلم خاست که نگوووو....
با خودم گفتم خوبه من حامله نیستم که اینقدر هوس کردم....خلاصه انگورو خریدم اینقدر خوردم که دلمو زد

یه روزهم انجیر خریدمدوباره اینقدر خوردم که دلمو زد
الان هوس هیچی ندارم

آخی ؛ چقدر جالب -خودتون خبر نداشتین....
واینقدر خوردن تون و دل زدگی تون...
انجیر هم....

میدونین؟ این با خودتون گفتن تون -شاهکارهاااااا ؛منو یاد بچگی هام انداختین؛عمه ام حامله بود نمیدونست ؛دورتا دور اطاق نسشته بودیم منم رو پای عمه ام -که یهو برگشت گفت ؛ دلم هوس ماهی شور کرده-کسری از ثانیه گفتم-حتما حامله ای-یه پسر زشت عینهو باباش بدنیا میاری
یعنی شوهرعمه ام -داشت منفجرمی شد ازخنده وایضا باقی حضار
دقیقا پسر دنیا آورد -بعد خان عموم از می پرسید ؛بچه شکل کیه ما جان!؟میگفتم ؛وای ولش کنین بابا ؛عین مامانه بی مزشه.
نمی دونم چرا عمه ام ازدواج کرده بود ؛ازخودشو شوهرش بدم میومد؛هرچقد هم برام چیز میز میگرفتن؛پرت می کردم سمتی
دور ازجون تون ؛دیوونه ای بودم و هستم واسه خودم

مامان3 یکشنبه 18 مهر 1395 ساعت 09:54

مگه واسه نی نی بده؟؟

نه بد نیست؛گفتم تا حاظر بشه حوس تون-نگیره
نی نی دلش بخوادبخورین

مامان یکشنبه 18 مهر 1395 ساعت 09:41

اره یه مدل بود میخاست اب انگور بهش اضافه کنه...گفته بود اول خاکستر بش اضافه میکنیم بعد که ته نشین شد اونو به انگور اضافه میکنیم


همین انگور ها رو اگر چنگ بزنی ؛بعد از صافی رد کنین؛آب آتگور ومقداری آب بهش اظافه کنین؛بزارین جوش بخوره؛ بدون خاکستر!یه حالت ژلاتینی به خودش میگیره ؛یک جور شربت انگور میشه؛مارمالاد مانند
اوه..ببخشید ؛حواسم به نی نی جان نبود

مامان3 یکشنبه 18 مهر 1395 ساعت 09:31

رفتم سرچ کردم برای درست کردنش گفته بود خاکستر....درسته ؟؟

ما خاکستر نمی ریزیم.فقط انگور دون شده همراه آب.من از ساعت یک بعد ازظهر گذاشتم رو اجاق-ده شب-زیر اجاقو خاموش کردم.
انگور خمس سرچ کردم -خاکستر نداشت!!خاکستر رو جهت تهیه ی دوشاب میریزن.

مامان3 یکشنبه 18 مهر 1395 ساعت 08:53 http://maman3.blogsky.com/

واییی ما از این انگورا داریم منم برم درست کنم

هم بزاریم بجوشه خوبه ...زود جواب بده زودددددد

آفنین زودی برو درست کن
از خوشه جدا کردین ؛بزارین بجوشه ؛هم زدنش زمانیه که;شیره پس داد
منظور شما همین بود!؟ دوست داشتین سرچ کنین ؛انگور خمس -
پیشاپیش ؛نوشششش جونتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد