....
.....
...........
گل زرد و گل زرد و گل زرد
بیا با هم بنالیم از سر درد
عنان تا در کف نامردمان است
ستم با مردخواهد کرد نامرد...
....
....
....
هرسمت وسویی که برویم؛ چشم مان به جمال همساده های موری مان منور خواهد شد. عرضم به محضر مبارک تان که؛ فاصله ی منزل ما تا دبستان محل ؛اندکی بیش نیست.یعنی اگر همان پنجره توری گشودن نمایید ؛ که اگر شیف دختران باشد ؛همهمه ی "360"دختر و شیف پسران ،همهمه ؟نخیر بلامسیر.ترانه ی بکر و وحشی-رُپ رُپه ی طبل ها...زلزله ی چند ریشتری-اصن رگباری از نیزه ها ... وقتهای زنگ تفریح خواهید شنید. واگر روزهای بارانی باشد و شادی شیروانی ها را به انضمامه همهمه ؟نخیر بلامیسر.همه ی آن تفاسیر ها را درنظر بگیرید...
یعنی زمزمه دگرگونی..یعنی هزارکاکلی شاد درچشمان سیصد و بیست و یک دانش آموز پسر!،…
القصه؛,که معمولا چهارشنبه ها ؛شیفت صبح!مدارس حدودای یازده ونیم و عصر ها شانزده وسی تعطیل میشود..که چهارشنبه ساعت یازده صدای رسای آقای برادرزاده مان شنیدستیم..ولاکن دکمه ی اف اف فشردیم و ایشان وارد حیاط شدن و فریااااد زنان گفتن؛بازم مامانم نیومد دنبالم! (حالا بیش از پنجاه بار مامانشو پیچونده!که بیاد خونه ی ما.که مامان وباباش ده دفعه بیشتر اینو از سر کوچه ی ما کشون کشون بردن )سلام.سلام ،میگم مامانم نیومد دنبالم!!حالا که وقت دنبالت اومدن نبود!!زود تعطیل شدین!بیا بالا من الان باهاش تماس میگیرم.کیف وکابش شو گرفتم ،تاکتونی شو...باهم از راراهرو گذشتیم و رسیدیم توی حال که یهو شیرجه زدن زیر مبل فرفروژه .(بابت توپ شیطونکی زیر مبل).ازهمون زیر مبل؛چقدر خونتون کثیفه! کجاش کثیفه!؟اینا!بیا ببین! خب! ؟اون نارنجی ها!!ه اه.....اون نارنجی ها!
.....
(آیکن زیر مبل خندیدن ما وسپس ؛اون روزی که رفته بودیم آستانه ،آبنبات پرتقالی گرفتیم؛سهم مورچه ها رو هم گذاشتم دم لونه شون؛میومدن می خوردن و میرفتن...چرا آب شدن!بخاطر بارندگی ها طوبت و..خواستم جمع کنم؛دیدم میان همینو ور میدارن میبرن تو لونه!! دارن زندگی میکننا..
حالا بریم!؟کجا؟ بریم بیرون دیگه! دم در اینا داریم شلوغ میکنیم!شاید دارن چُرت میزنن
(آیکن غش غش خنده هاش)
بریم دست و صورت بشور.بعد اگه دلت خواست آبنبات هم هست! نه نمی خوام.مایع کاپیچیو دارین؟
(منظورش کاپوچینو هست) نه.عهه!من اونون بو رو دوست دارم...این چیه؟ سواد داری که بخون!اینو یاد نگرفتیم!نوشته ؛مایع دست شویی کرمی سیلک گلو!خاب اسمش ؟داوود!داوود چیه!؟این دُُوِه!!عه ؟دوه دوه!!
(غش غش خنده ها)...
....
....,
بله.گل زرد و گل زرد و گل زرد...
سلااام عزیزم
چ عکسای قشنگی
سلاااام به روی ماهتون!بهار بانوی عزیز
خیلی خوش اومدین ممنونمم. از لطف شما
به لهجه/گویش شمالی نوشتین؟ من انگار بعضی کلمه ها رو نمیگیرم
چه شیطونی هستن ایشون...
شعر گل زرد اولش فوق العاده بود.
کدام بعضی هاش ؟بفرمایید چلنگر وار برایتان ترجمه...(بلامسیر=دردبلات به سر عزیزم..بلامسیرجان : )
خیلی ی ی ی ی ی!!بازیگوش.پرسوال.خیلی هم جسساس هستند
بله.میگفتیم زهره بانو جان
ایشون معتقدن ؛مدرسه جای مزخرفیه!و مزخرف تراز مشق نوشتن!چیزی وجود نداره
بگذریم.
قدوم مبارک شما وتوت فرنگی عزیزم :-*گل باران : خاله قربونه لگدزدنهاش:
بهاره و گلهای زردش
انواع و اقسام گل زرد رنگ داره فصل بهار
رنگ زردی که دلها رو شاد میکنه
دقیقا. و رنگ زردی که کلیییی اشتها آوره
سلام به روی ماهت
به بههههههه...بالاخره یه وبلاگ دیدم واسه بچه محلمون
چه وبلاگ قشنگی داری بلامیسر
با تبادل لینک موافقی؟
علیکم سلام به روی بهتراز ماهتون
بچه محل هستیم!؟ : شیمی جان ره بمیرم
شیمی لطف قوربان بلامیسر
بلی.
به به اصلا حالم خوب شد
خدایا شکرت
ماه بانوی عزیزم
واقعا عکساتون قشنگند نوشته هاتون رو دوست دارم
خیلی ممنون از لطف شما
دوستتون دارم لی لی بانو جان :