<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

.

.....

.....

سرشاخه ،پرنده،قفس

و یک چیز دیگر 

که به عمد 

از آن سخن نخواهم گفت.

.

.

.

ازمن به تو همین اشاره بس!

*سید علی صالحی*


اوشون ازسرمرغانه هاش بلند شدن ؛که  یکم هوا بخورن ؛منم دارم  یکا یک لباس ها رو -وارسی میکنم که ؛کدوما خشک شده... ؛که از بند رخت  بردارم؛البته جهت وارسی دوربینو همراهم میبرم؛)

.....

.........

قاصدک روزان ابری

داروگ 

کی می رسد باران!؟


داروگ؛قورباغه درختی.دار-وگ؛دار به معنای درخت  ؛وگ به معنای قورباقه (البته درمازندران وگ یعنی قورباغه؛مامیگیم؛ گُسکا ؛دار گسکا؛البته  یکم اونورطرولایت مون میگن؛شکوف؛دارشکوف.)بله میگفتیم؛ وقتی قورباغه ی درختی بنا به خوانش نماید ؛یعنی قرار است باران بگیرد...

......

قور قور ؛که یعنی آهای اهل منزل؟بروید لباسهای شسته ونیمه خشک...زبند رخت برچینید ؛که قراراست...

ولیکن! نشان روز بارانی ؛صدای دارگسکا ببوده;.که صداش با صدای دیگر همنوعانش فرق بداشته :)

(یعنی اونا اکثرا دسه جمعی می خونن؛ایشون تک خوان ؛گاهی اوغات بی حال و گاهی شورانگیز؛که گاهی اول ؛هوای روز وارشی و گاهی دوم؛بارش رگباری همراه با رنگین کمانی...اصن یک وضعی؛یعنی همراه با آبگرفتگی معابر ومشکلات عبور مرور شهروندان و...)

√بچه قورباغه =گُسکا زای.

.....

......

+پیامبر اعظم؛

خوشا به حال کسی که عیبوب خودش او را از عیب گویی دیگران باز داشته است.

√یارب که بقاى جاودانى بادا _.....هوا محشر ببوده است.ولیکن یکم حرفی با تو دارم.قدم میزنیم؟……

√ما به دسمال سفره میگیم؛شالکی؛ پنجره ی سمت کوچه -لب طاقچه اش باید شالکی کشیده بشه؛شالکی رو میگیرم زیر شیرآب گرم ؛می چلونم (فچال دن=چلوندن.دوس دارم تی جوا فچالم؛دوس دارم لپ تو بفشرم) می رم سمت پنجره ؛پرده پنجره رو میکشم کنارو یک ضرب<--------دسمال میکشم؛پنجره بازه و نسیم با خودش عطربوب شمعدونی ز باغچه ی همساده میاره؛لابد یکی از کنارباغچهه گذشته.پرش به پر برگهاش خورده و عطرش بلند شده..(شایدم گربه باشه).صدای غیژ لولای در؛ یه دختر بچه ی سه ساله نیمه ی کرچ بلور.  موفرفری لای طور لای در دیده میشه؛سلامممم مهرسانا بانو!(روهوا:-*)بالبخندش میپرسه ؛مامانت کجاست!سرکاره؟آره. غش غش میخنده.درو میبنده.دوباره در و باز میکنه ؛سرشو میفرسته بیرون ؛با اخم ولبخندمیپرسه؛تو کی هستی؟من؟دخمل بابام!

غش غش  خنده هاش...

نظرات 6 + ارسال نظر
دوات یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 19:17 http://davaat.in

تصاویر خیلی زیبا هستند
متن هم همینطور :)
و آن حدیث


مچکرم؛ آقای مدید وبلاگ دوات

فاطیما یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 16:24 http://gandom1370.blogsky.com/

قوباغه متنفرم چندش اوره

عکس هایی زیبایی گذاشتی غیر از جناب قورباغه

چه خوبم میشه عیب خودمن باعث بشه از عیبگویی دیگران دوری کنیم

بورباغه چندس نیس.فاطیمابانوی ماه بانویی :
منو جناب بوباغهه دوست داریم
..کاش دوری کنیم.

خاله ریزه یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 15:22 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

عزیزم رمز پستهای رمزیتونو میتونم داشته باشم لطفا . البته اگه اشکالی نداره

والا پستهای رمزی درسمت برگه ها؛مربوط به یکی از دوستان هست.یعنی این بلاگ اسکای نیست که تیک خصوصی نداره. اونجا رو مثل ایمیل ازش استفاده میکنیم. یعنی بجای ایمیل فرستادن اونجا پیام میزاریم...ازاین جهت شرمنده هستم خاله جان.خیلی عذرمی خوام.که نمی تونم رمز اونجا رو در اختیار دوستان و مخاطبین عزیز و محترمم بزارم.خیلی خیلی عذرمی خوام.از حضور محترم شما و دیگر عزیزان :

گلنار یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 08:21

واقعا قورباغه اگه بخونه یعنی قراره بارون بیات؟
بعضی قورباغه ها هم هستن که بعد از بارون آواز دسته جمعی میخونن.
میگن آب که سربالا رفت، قورباغه ابوعطا میخونه

بلی.جدا بارون میاد.اگرهم نیومد ؛باد بازیگوش ابرها رو برده یکم اونطرف طر
بلی.بلی.قورباغه ها هم میزنن زیر آواز...البته گاهی میون نم نم بارون هم میزنن زیر آواز؛توصدای آواز بارون طپش قلبه گسکا
درست میگن خو
آی گلنار بانو جان بلامسیر خوش بحال سلیمان نبی که به اذن الله؛ صداهابراش مفهوم میشد...

ارغوان یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 06:48

که این قورباقه درختى قبل بارون مى خونه و شما هم بدانستید و برفتید لباسهایتان را لز بند بربدارید
که شما یکم حرفى بداشتید و خوهان قدم زدن ببودید....
حتما به حرفهایتان خوب گوش کردند

عکسها بسی زیبا ببودند

بله.قورباغه درختی ها قبل از هوا ابری بشه؛میخونن. ما به خواست اجی میرفتیم لباسها و ملحفه ها رو جمع میکردیم.البته من مابین بندرختها کلی بازی میکردم بعد.برمیچیدم
خیلی دل م می خواد یک روزی روزگاری با شما قدم بزنم... (حرف استعارس.بی کلام.در سکوت کهنسال...اگه شما حرفی دارین.ما شنوای از دل و جانیم ) وصد البته؛گاهی گفت و شنود باب دل مان است. ولیکن ؛هوا محشراست...از نوعه ننو ای بود.
ممنون از لطف تون

بهار یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 01:15

سلامممممممممم ابجی بارانمممم

واوووووووو چ عکسای قشنگی اجی آدم نمیتونه چشم برداره ازشون

نماز روزه هات قبول باشه عزیزممم

برای منم سر سفره افطار خیلی دعا بفرمایید

دوستار همیشگی شما خواهر مهربانم

بهار

الکی مثلا سبک جدیدم خخخ

عاشقتم

علیکم سلااااااام بهار بانوی عزیزم
تصاویر قابل شما رو نداره عزیزم
ممنون.چشم.برسر سجاده مفروضات مان دعا گوی تان هستیم
ولیکن آنکه خیلی زیغاد و دوست تر می دارد تان;ابر ارغوانیه مادرباران ببودهبهاربانوی گل پیاژی ام
::

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد