<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

چواش و دوست فیلسوفان...

......

......

.....برگ تاک (رزبرگ)

.....

....عنکبوت چه تاری جهت شکار سنجاقک تنیده :/

....

....

چواشستان یکی از جمهوری های خود مختار روسیه است.که پایتخت آن شهر چاباق سر ببوده.ولیکن جمهوری چواش در روسیه مرکزی قرار دارد که یکی از مناطق  متراکم از دیدگاه جمعیت در روسیه است...که مردم چواش یکی از گروه های قومی ترک تبار که در منطقه ولگا - سیبری زندگی میکنن.که امروزه بیش تر مردم در همان چواشستان ببوده هستند...القصه ؛تصویر آخری که لحاظ شد ؛در گیلان زمین بانام "چواش" تره ؛از خانواده اسفناجیان -تره سانان ببوده است؛که طرز تهیه ی ترش تره از نوعه چواشی رو قبلا توضیح نوشت نمودیم...که اگه سرچ بنمایید چواش تره-هم با مردم چواش آشنا میشید...هم چواش تره خودمون...

نکته ای که باید اشاره بشود آن است که؛ماهی سفید از نوعه شور _تکه ای (قد یه قوطی کبریک ) با شعله ی ملایم سرخ کنید(البته توی پیاله ای _روی پلوای که درحال دم کشیدنه هم میزارن...) که همراه زیتون شیرین شده (سرکه سیر ترشی توش بریزید وگلپر) همراه باقلی مازندرانی؛ایضا یک سبد تربچه های نقلی همراه یه کاسه ی کوچولو ماست چکیده (توش کره داره-یه نمه سماغ اصل پاچیده بشه) همراه کته پلو، ترش تره(با چواش تهیه بشه) یکی از ناهارهای بینظیر بوتویی ست...

.....

.....

بعدشم؛بیاد داشته باشید؛هرباغی چواش سبز نمیشه ؛یه وقت دیدین سر صبح _پشت پرچین _خانم همساده سبد به دست منتظره ؛که شما ز خواب ناژ بلند شین و براش چواش بکنید.. اونجوری تعجب نکنید () سبد شو پر از چواش کنید...که قراره غافلگیر تان نمایه....؛)

√ آقای مرادی ؛نوشت افزاری ؛از همساده های شهری مان ببوده هستند...که در گوشه ی حیاط منزل شان انجیر بن پیری ؛سکنا می گزیند..(خودشون گفتن گوشه ی حیاط مون هست ).که فصل قلمه ها...سرشاخه های جوان انجیر برایمان آورده بودن...(چند شاخه اش سبز شدو جوانه زد..) که داشتیم تصاویر آپلود می نمودیم ؛درب منزل نواخته شد!فلضا گوشی اف اف برداشته و گفتیم؛بله!؟ با لهجه تماما کوه پایه ای خودشونو معرفی کردن و...که رفتیم دم سلام و احوال شما و خانواده محترم چون است!؟ که جویای احوال قلمه ها شدن.(مسیر مون جوریه که از دم در مغازه اش باید گذشت..که اکثرا جویای احوال خان عمو+قلمه ها+رژیم عموزاده+که دخترمونم تو رژیمه و پسرمون کم غذاست وخانومم ازاین جهت خیلی نگرانه...شما مطمئنین به قلمه ها آب دادین!؟ مار جان ؟)..که گفتیم؛به لطف خدا و رسیدگی پدرجان چند شاخه جوانه زدگی نمودن....که گفتن بازم میارم براتون..(واسه خونه باغ ).که مام تشکر و به خانم تون خیلی(خانم شون دبیرهستن؛یه دختر خانم بیست و چند ساله دارن و یه آقاپسر پونزده ساله)  سلام برسونید و خیلی ممنون و خداحافظ شما...

که درب حیاط ببسته نمودیم طبق معمول پله ها رو؛)....



نظرات 3 + ارسال نظر
خاله ریزه سه‌شنبه 10 مرداد 1396 ساعت 12:04 http://yaddashte-yek-zan.blogfa.com/

سلام عزیزم دوست مهربونم خوبین خوشین سلامتین ؟
چه عکسهای نابی خسته نباشین واقعا

سلام.سلام به روی ماهتون خاله جان ریزه محترمم
الحمدالله.خوبیم و -ز خوشی دیگران...خوش
(ممنون از احوالپرسی شما)
شیمی قوربان بشم...بلامیسرجان

صبیره سه‌شنبه 10 مرداد 1396 ساعت 09:08 http://mynb.blogsky.com

عاشق انجیرم...

اون عنکبوته چه ترسناکه...

:))

هوووم...ایضا
شکارچی ترسناکیه...
:

فرانک سه‌شنبه 10 مرداد 1396 ساعت 02:53 http://sadbargkhatereh.blogsky.com

دوتا سوال
اول اون عکس دختر رو پروفایلت خودتی؟
دوم اون عکس خونه خودتونه؟
اگه آره که خیلی باصفاست...
باران جون اینهمه خوراکی های رنگارنگ دورو ورت هست چاق نمیشی؟
من از وقتی وبلاگت رو میخونم چندکیلو اضافه وزن پیدا کردم

بفرمایید
بلی.
اگه منظور شما تصویر چهارم هست؛نخیر. خونه ی نوه مش رمضونه ؛که ایام تعطیل ز پایتخت تشریف میارن...
باهاتون موافقم؛که خیلی باصفاست...فقط ای کاش بجای دیوار چینی ؛از فنس استفاده میکردن...عین دور استخر دایی هاش
بیزحمت نگاهی دیگر به تصویر پروفایل بنمایید...هنو همون سن و سال وهمون طور موندیم :بعدشم....مگه یه بچه ی هوژولو چقد میخوره ؟هرچقدم دور ورش خوراکی ریخته باشه...
بنظرم شما اصلا اضافه وزن ندارین...به خودتون تلقین میکنید....فرانک بانوی عزیز دل یه نگا به سال ازدواج و فرزند آوری تون بکنید...که نی نی گل تون چند سالشه؟که بعد هبوت نی نی شما ؛باید به تن مبارک تون اجازه بدین به حالت اول برگرده...
ببخشیدا ما گذافه گویی کردیم
تناسب قد و وزن خوبه؛اما نباید همه فکر وذکرتون چند کیلواضافات باشه...از طب سنتی و خوراکی های لاغری کمک بگیرید
باور کنید ؛من هنوز یه دونه از اون سیب های باغ نخوردم؛ایضا گلابی...
یه دونه هلو خوردم؛یدونه گوجه.
نگاه کردن تابلوهایی که از میوه ها و خوردنی ها میکشن....سیرم میکنه.
پیش اومده حوس میوه ای رو داشته باشم؛رفتم میون تصاویر گشتم و بهش نگاه کردم...
کلا خیلی مشت مجازهستیم؛که اصلا خوب نیست
درضمن؛جووون تون بی بلا مامان فرانک بانوی عزیز دلم تندرست وسلامت بالاسر نی نی گل تون ایام خوشی رو سپری کنید....
حرف مردمم تمومی نداره...چاق باشی معترضن...لاغرباشی معترضن. تناسب داشته باشه باز معترضن؛الگو باشی باز معترضن...
بگذریم...
هر طوری که هستین؛ما خیلی دوستتون داریم...
+عذرمخوام پرچونگی کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد