<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

همین.

 ****

فیلسوف بلژیکی ؛ موریس مترلینگ مى گوید؛

وقتی خود خواهی عده ای برای جامعه ای به صورت قانون درآمده ،فانوس بردارید و روزِ روشن به دنبالِ

 "عدالت" و "انسانیت"

بگردید!


 به قول چه گوارا؛

عید من آن روزیست که زحمت یک سال دهقان ،شام یک شب پادشاه نباشد....!

( منطور- آن عدالت و انسانیتی هست که پادشاه ببایستی نثبت به دهقانان وغیرو،...داشته باشه.بنظرم؛ هرفردِ  عادل   و منصف ،رو ببایستی پاره خطی فرض کنیم ؛وبعد به وسیله ی خطکش و پرگار  ترسیم عمودمنصف نماییم،...میتونید سرچ کنید عمود منصف ،ویکی پدیا ترسیم شو گذاشته خیلی باحالِ؛که از نظرما ؛شعور کروىِ هرفردِ عادل و منصف رو ترسیم میکنه :)

ازاین جهتِ حضرت حافظ فرمودن؛ من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست/کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم،....

وبعد تر ها بجهت یادآوری درغزل ۴۹۲ فرمودن؛ مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع /بسى پادشاهی کنم در گدایی ...

وبرای روشن نگه داشتن نورِ معرفتِ چشم و  دل و شعور کروی...زمزمه ی نازایِ ؛اعوذ بالله من نفسی و لسانی وبصری و قلبی و شیطان رجیم جاری میسازیم.

لاکن خواجوی کرمانی  پس از چونان زمزمه ی نازایی در غزل ۶۹۲ فرمودن؛

سالها بانگ گدائی بر در دلها زدیم 

لاجرم بر پادشاهان پادشائی یافتیم)

خلاصه اینکه؛

عاشقان را گر در آتش می پسندد لطف دوست /تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم....

****

****

****

****

****

****

همین.


نظرات 5 + ارسال نظر
Alan سه‌شنبه 14 فروردین 1397 ساعت 06:25 http://www.landafg.blogfa.com

من پدرم کارگره، یه کارگر ساده تَو حاشیه ی مشهد، مادرم پرسنل یه شرکت تولیدی.
سختی زیاد دیدیم حاجی، تبعیض زیاد دیدیم
کودکی مون با همین تبعیض ها گذشت
از بچگی با تموم کسایی دوست بودم که به نوعی دچار تبعیض شدن تَو ایران، دوستان بهائی و اهل سنت اما همون پدر کارگرم یادم داد که درد منو تنها یه هم درد میفهمه، به دوستی با بهائی و اهل سنت افتخار کردم.
و بقول بابا من شیعه جان میدم برا شون.
بابا مثل من درس نخونده، چیزی از قانون ماتریس و بیولوژی نمی دونه، زبان انگلیسی و سوئدی رو بلد نیست
اما شعورش به قدری بود که یادم داد دوست داشته باشم انسان.
نمیدونم خدا رو چندبار شکر کنم برای پدر و مادر کم تحصیل اما فهمیده.
کاش امسال رو آیت الله خامنه ای به نام دوستی و انسانیت میزاشت، که دیگه نگیم فلانی نجس ه و فلانی گمراه، فلانی سیاهه و فلانی چشم بادومی.
کاش سردمداران مست قدرت میفهمیدن، که ما پیشرفت نمیکنم اگر اخلاق نداشته باشیم.
کاش یاد بگیریم که کنار هم دیگه زندگی کنیم با قبول عقاید هم.
من امثال رو سال میخک نام گذاری میکنم( الکی مثلاً من رهبرم).

"وبه قول بابا منِ شیعه جان میدم براشون"
جان شان سلامت
وهمین طور جان همسر محترم محجوب ش
خدا والدین محترم تونو همراه عزیزان عزیزشان درپناه خودِ ارحم الراحمینش محفوظ نگهه داره،..آمین

چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم
نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
(شما رسول آفتاب ،به طریق ترجمانی هستید)

خلاصه اینکه؛درکل باشما موافقم،
ایضا راجب نام گذاری ،
و امسال رو به نام گل میخک(قرمزکم رنگ؟یا پررنگ؟) نام گذاری می کنیم

مترسنج سه‌شنبه 7 فروردین 1397 ساعت 23:39 http://dar300metri.blogsky.com/

چگوارا زیبا گفته....
تصاویر هم که زیبا بود و زنده.
و اون تصویر اول هم قابل تامل

از شما ممنون و سپاسگزارم ؛
آقای مترسنج عزیزو گرامی

طیبه یکشنبه 5 فروردین 1397 ساعت 14:22 http://almasezendegi.mihanblog.com

به نظر من که عدالت و حکومت باهم هیچ سنخیتی ندارند.همین.اونهم پیش آدم های معمولی نه پیامبران و نه معصومین(ع)

تکبیر
ما همه سرباز توئم طیبه
گوش بفرمرمان مان توئم طیبه
اون همه لشگر آمده
به عشق تی تی آمده

تی تیِ لپ باسلقی
هنوز عزیز مایی

مابه پشتوانه ی اون لپ های باسلقی تون
دهن قوری کتری سرویس میکنیم



.
.
.


من امروز حالم خوش نبود
سرم گیج میزد...
ولی یادمه ازمنظر نهج البلاغه مهم ترین وظیفه حکومت
برقراری عدالت در جامعه اس.
رفاه و آسایش آحاد جامعه و تحقیق صلح و امنیت واقعی نیز هم
در سایه سار " عدالت" امکان پذیره
دیگه چیزی یادم نمیآد،بزابخوابم

تی تی جون؟

صبیره یکشنبه 5 فروردین 1397 ساعت 11:34

پست پر معنایی بود بانوجان

انسانیت و عدالت... گمشده ن...

جان تان سلامت عزیز دلم
ممنون از لطف تون

مهم اینه که انسانیت و عدالت در نزد شما پر رنگِ
وبسیارها خوش به حالِ منو دختر میخک،...

Alan یکشنبه 5 فروردین 1397 ساعت 03:41 http://www.landafg.blogfa.com

man zyad talash kardam baraye dosti bin melat ha o adama, gahi vaghta kam avardam pish jmaete gav ama che khob mishod ke emsl sal ensanit bod ne chiz dg

چه خوب می بود
اونقدر عدالت و انسانیت وجود داشت که به سال سالِ انسانیت نیندیشم و سالها رو به نام گل و گیاه و درختا نامگذاری می کردیم
تا انسانیت و معرفت ،،که خداوند در سرشت همه ی انسانها نهاده تا ابدو یک پر رنگ نگهداری بشه،...
می تونستیم سال ها رو به نام درختا نام گذاری کنیم،...
یا گلها و گیاهان،....
مثِ گل ارکیده ...علاوه بر زیبا بودنش؛نمادِ عشق و زیبایی و خردورزی و خلوص و بیگناهی کودکان هست
مثِ گلِ زنبقِ معطر احوالِ عزیز؛نمادِ خرد و دانایی و قسمت و ایمان هست
مثِ گل میخک که نمادِ عشق و سیاست و برتری و جذابیت هست(البته برترى از کبر و غرور نه،..ازپادشاهی در گداییِ،از جذابیت سیرت...)
(گمونم واسه همینِ که جناب مشیری فرمودن؛
خوش به حالِ دختر میخک که می خندد به ناز)
دیدن و دوستی با انسانی که معنایِ انسانیت و عدل و انصاف رو میفهمه ودر خویشتن خویش یکجا داره، خیلی خوش به حالی داره،...خیلی..
این که احساس کنی یک انسان شعورش کُرویِ باهاش دوستیت داری...خیلی خوش به حالی داره،..
بله،...آدما و انسانا با هم فرق میکنن....
البته فرقی نمی کنه دین و مذهبش چه باشه و اهل کدام ولایت ...
مهم اینه که یک انسانِ وبا یک آدم بسیارها فرق داره،...




(
??jmaete gav
باورکنین ترجمه اش سختِ)


ولی حس خیلی خوبی نصبت به نام گذاری امسال شما داشتم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد