<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

آری؛زندگی زیباست...

 

 تصویر،

عصر دیروز

نام دارد،...

***

***

یعنى؛همان هنگامه ای که ،در مسیر منزل آقاجان بودیم،...کم کم ،وارد توده هوای بهاری ،رگباری شدیم...

****

***

***

واینکه؛احوال استخر و علف هایش،چونین و چونان بود...

به قول جناب سپهری؛

من چه سبزم امروز

وچه اندازه تنم هوشیار است...

****

****

چه کسی پشت  درختان بود؟

هیچ،..

ودر این عصر لذیذ

می چرید گاوِ  مجید ...


***

****

آری آری 

زندگی خالی نیست

مهربانی هست ،سیب هست،ایمان هست..

***(تصویر شقایق ها ؛ارسالىِ عروس کوچیکه اس)

آری 

تا شقایق هست ،

زندگی باید کرد....



نظرات 29 + ارسال نظر
نیما پنج‌شنبه 17 خرداد 1397 ساعت 00:12 http://sunray.blogsky.com

کامنت ها و پاسخ به کامنت خیلی رفته بالا. نمیدونم الان چیا پرسیدی اگه سوالاتی پرسیدی جواب نصفشون آره و نصفشون خیر
ویتامین های گروه ب رو میتونی طبیعی مصرف کنی من از جوانه گندم میگیرم ویتامین ب رو .طعمش هم که خوبه.

الان اون بالا؟پست در بالاپشت بوم چکارمیکنین؟انگارکامنتکها تا اون بالا رسیده
بعله،...جوانه گندم و سمنو که سرشاراز ویتامین ب هس.
ممنون تون

نیما چهارشنبه 16 خرداد 1397 ساعت 21:52 http://sunray.blogsky.com

وبلاگت غیر استانداردِ. غیر از عکسا که ده ها مگ حجمشه و سنگینِ با موبایل میام اینترنت حالا فکرشو بکن کامنت ها میرن بالای این صفحه ولی فیلدی که داخلش باید کامنت بذارم پایین صفحس. یه متر باید برم بالا صفحه بب۱ینم پاسخ کامنت چی بوده دوباره یک متر برگردم پایین. امتحان کن خودت اینطوری خیلی سخت میشه کامنت گذاشتن.

یاد وضعیت بقا افتادی یا راز بقا؟! تازه سابقه یه هفته غذا نخوردن و ده ها کیلومتر راه رفتن تو همون یه هفته هم داشتم اونکه چیزی نیس.

برادر زنداییم گزنه خشک شده رو میریخت رو ماست میخورد دیابتش کامل درمان شد. گزنه معروفِ به درمان کردن دیابت. مثل ترشک پر از آهن زود جذب هم هست برای کم خونی شفاس.

آره خدا رو شکر. عجیب آدمایی هستن این سبزه ها دو تا سوپرمارکت هم بودن از هم ولایتی های سبزه یکیشون همیشه اشتباه حساب میکرد دو سه هزارتومن اضافه میگرفت پیشش میرفتی باید خریداتو خودت حساب کتاب میکردی بهش میگفتی تا پول اضافه رو پس بده. اون یکی هم همه چیو دوبرابر حساب میکرد. حتی یبار مشتری تراول پنجاهی داد بهش انداخت تو کشو بهش گفت پنج هزارتومنی دادی! مشتریه یه آدم مظلوم و سیدی بود لعنتش کرد یه کم بعدش مغازه داره مریض شد مغازرو بست خونه نشین شد. الان چند ساله مغازش بستس و سوت و کور هرکی هم مغازه رو اجاره میکنه بعد از چندماه فسخ میکنه میره از بس بدنام بوده کسی از این مغازه خرید نمیکنه..

شمردم ۱۹ بار باید انگشتم رو بکشم رو صفحه موبایل تا برسم به پاسخ کامنت بالای صفحه.

من از شما و سرانگشت تان معذرت میخوام.برماببخشایید؛آقای همسایه عزیز و گرامی::


راستش رو بخای یاد وضعیت بقای پلنگ افتادم،اون پلنگهایی که روی درخت میخابن.
یک هفتهههه؟؟.آخه مگه مجبور هستین؟؟ مگه با شکم گرسنه میشه راه رفت؟؟؟
من برم براتون اسپند دود کنم


شما تصویر ترشک رو دارین؟میخوام بدونم برگاش چطوریِ
گزنه ،یعنی برادر زن دایی شما انسولین استفاده میکردن؟آخه پسر خاله من ۱۵ سالشه استفاده میکنه،..میخوام بدونم واسه ایشون کاربرد داره یا نه،...ولی سخت تونه و انگشت تون باید بکشین بالا و،..ننویسین،..از همون وبلاگ تون آتیش روشن کنید،من با دود میفهم خوبه یا نه

الهی خدارو صد هزار مرتبه شکر.خدامارو ببخشِ.ولی عین حقیتِ که خیلی کله پوکن.آخ،...بدنین چه عذابی اون عمو علی میکشه

حالا فکر کنید ،پشت میز هستین ویک بانویی از سبزه ها ارباب رجوع شما...اگه تونستین بهش حرف حالی کنید،


آقای همسایه؟ما از شما و انگشت اشاره ی مبارک تان ،
بابت غیراستاندارد بودن ابرارغوانی ،خیلی خیلی عذرخواهی میکنیم،..برماببخشایید

نیما سه‌شنبه 15 خرداد 1397 ساعت 19:38 http://sunray.blogsky.com

ولا با این اطلاعات جامعی که از خوراکی ها و رستورانها داری جزو خوش خوراک ترین ها حساب میشی.
حصیر همونه که فرفره با سوزن ته گرد میزنن رووش مثل چوب پنبه می مونه.
خب اطلاعات اینطوری کسب میشه که یهو میشنوی فلانی دوس دخترش حامله شده و با تعجب میبینی خانواده هردوشون جشن گرفتن. دقیقآ برعکس یه همسایه دیگه که دوس دختر پسرش حامله شد خانواده هردو بچه هاشونو تا میخوردن کتک زدن! اینور بوم تابستون اونور بوم زمستون!
اسب آبی حصیرخور بهش میاد وکیل هم میشه تا چندوقت دیگه از موکلاش جای پول حصیر میگیره.

خوش خوراک اونجورا هم نیستم تو کوه غذام تموم بشه گیرم نیاد گزنه ترشک میخورم .

والا دوستان خوش خوراکی مثال شما تشریف بردن و تعریف کردن ،منم مطمئنم که خوبِ...براتون نوشتم.که شما تشریف ببرید.
وگرنه من آدم رستوران برویی نیستم.سالی یکی دوبار ،پلوکبابی جهانگیر توی رشت میریم،اونم ب اسراررر،خوشم نمیآد
اگه مسیر تون خورد... تشریف ببرید.خیلی تروتمیزه
کباب و کوبیده و جوجه و ماهی هاش رو تست کردم.حرف نداره.سیزترشی و کره محلی و اسپل و کته پلوی کاملا طبیعی ،..برنج ازمحصول برنجزار خودشونه،ماست چکیده و کره و ...از گاوداری خودش،..سیرو زیتون باقلا باقی مخلفاتش موردی نداره.

پس حصیر همونه که فرفره داره
والا اینجا یک اصتلاحه،امثال ایشان ما هم توی فامیل داریم،کلا اینجور حصیرخورا رو بهشون میگن،اسب آبی.مثال دخترخاله ی پدرجانم،سه مرتبه به همین منوال منهدم شدن.زشته،ولی میگن،اسب آبی
بله،دقیقا؛اینور بوم تابستون اونور...
اینجا هر پنج کیلومتر یک نوع رسم رسومی دارن،بس که اقوام مختلف امدن ساکن شدن،...دختر عمو بزرگه تعریف میکرد،ازهمین اونور بوم زمستونی ها رو دیده بود،آی دوتایی گریه میکردن...که دکتر جایی رو معرفی کنه برای رفع مشکل شوم.که اگه خانواده ها بفهمن عروسی رو بهم میزنن..
بوم تابستونی ها قطعا لباس عروس شون باید لباس حاملگی باشه...وگرنه یا درپی دوا درمون،اونم یواشکی...یا ازدواج بهم میزنن.

که اینطور جناب حصیری حقوقدان هستن.یه خواننده هست.حصیری؟یادایشون گرامی

خدایی ،جوری نوشتین "توی کوه غذا تموم بشه گیرم نیاد" من ازتون ترسیدم بخدا.میدونید؟اون دوبلور هایی که راجب مستند وادامه حیاط و ...حرف میزنن...یاد اونجوبرنامه ها..وضعیت بقا افتادم.
خیلی ببخشید
اینجا با گزنه،ترش تره درست میکنن،آبپز میکنن،سیرداغ و تخم مرغ و یک قاشق مرباخوری رب انار،نمک و فلفل وزردچوبه...میگن واسه استخوان درد خوبه.
البته مادربزرگ من خشک شده اش رو توی ماست می ریزه.

نفرمایید،خیلی هم میدونید چی دارید می خورید.واین خیلی مهمه .
نمی دونم اصالتا تهرانی هستین یا نه. ولی همین که مطمئنم از تیروطایفه ی" سبزه " نیستین خودش جای شکر داره.چون واقعا این طایفه بسی اعصاب خرد کن هستن و یک اصطلاحی هم هست اینجا مثال اون اسب آبیِ واسشون بکارمیبرن...که اصن قابل پخش نیست.

نیما سه‌شنبه 15 خرداد 1397 ساعت 15:21 http://sunray.blogsky.com

مطمئنی شکمو نیستید خوش خوراک هستید؟! همون همسایه رشتی یبار دیدم پسرش نشسته تو راهرو داره یه چیزی شبیه مداد میخوره بهش گفتم چی داری میخوری گفت حصیر دارم میخورم، گفتم چرا؟ گفت پشت در موندم گرسنمه! بعدش رفتیم خامه نون بربری خریدیم نشستیم دونفری خوردیم. ۸۰درصدشو اون خورد ۲۰درصدشو من. این همونیه که گفتم یبار ترکید بردنش آندوسکوپی
نپرسیدم ازشون برای کدوم منطقه هستن ولی اون یکی همسایه برای یه منطقه از گیلان هستن که رسمشونه اول نامزد میکنن بعد اگه دختره حامله شد عقد میکنن اگه حامله نشد عقد نمیکنن. کدوم منطقه از گیلان این رسمشونه؟

آخ آخ آخ اون شورکولی پلو باید خیلی خوشمزه باشه. حالا فکر نکنی شکمو ام همینطوری میگم

بله،کاملا مطمئنم ،خوش خوراکم.مابقی ها رو اطلاعی ندارم
حصیر؟جدا؟حصیر میخورد؟چیه اصلا؟

اون منطقه شرق گیلانه.لاهیجان به اون ور....
ماشااله اطلاعات تون جامع و...
پس معلوم شد یکی از همساده ها شرق گیلانیِ،...بارسم رسوم مذکور.وآن حصیر خور،لابد اسب آبیِ دیگه.
نه خیر ،شما شکمو نیستین.خوش خوراک هستین.اگه برگردین راجب معز گردو ،...مابقی اطلاعات تون منباب خوراک و طعم مزه و ته دیگ....
سر دسه خوش خوراکاهسدین.

نیما سه‌شنبه 15 خرداد 1397 ساعت 01:01 http://sunray.blogsky.com

بلههه بطور بین المللی شهر خلاق خوراکیا شناخته شده از بس که شکمو هستن. تازه اینجا اوضاع بدتره تو همین خیابونی که هستم دو تا همسایه از رشت گیلانی هستن که انقدر تو خیکشون غذا ریختن کچل شدن موهاشون ریخته چاق و چله هم هستن یکی در میون. حتی یکیشون یبار ترکید بردنش آندوسکوپی کردن دل و رودشو با معدشو. خب اینجوری خوبه آیا؟

ماهی هایی که میارن شبیه قزل آلاس باید بپرسم ببینم سمتشون چه ماهی هایی گیر میاد.

شورکولی؟ حتی اسم رستوراناتونم خوشمزس

بله،خوبِ.خیلی هم خوبِ.یعنی منم اگه مرد بودم،مثال همین آقایان همساده ،شما زن می گرفتم.چاق و چله و کچلم می شدم ؛میزاشتم پای شکمویی خودم،یعنی اگه بهم میگفتن،حاج خانم دسپختش خوبه،که اینجورتغییرچهره دادین؟
بیمکث ؛یکی میخابوندم بیخ گوش طرف! تمام.

رشتی ها قزل خور نیستن،لابد اون ماهی های رودخونه ای هست.مثال سیا کولی،زرد پر،کاس کولی ،قزل آلا هست،منتی بیشتر طهرانی ها میان خرید.نمی دونم،شاید ضاعقه همساده هاتون بامحیطی که زندگی میکنن متغییرشده..یا مهمونای تهرانی دارن
بله،حتما بپرسین.البته دقیا بپرسین ؟شما واسه ی کدام منطقه ی رشت هستین...

کولی یک نوع ماهیِ رودخونه ایِ...اگه گلشاهی تشریف بردین،بگین کولی میخام،براتون میارن.
شور کولی=ماهى نمک سود شده اس.که چاشنیِ باقلاقاتقِ.میرزاقاسمی و ترش تراس.

ولی ما شکمو نیستیم،خوش خوراک هستیم

نیما دوشنبه 14 خرداد 1397 ساعت 22:20 http://sunray.blogsky.com

تقریبآ هم قیمت ماهی سالمونِ. ماهی ازون بیرون تهران کمیابِ بیخود نیست همسایه گیلانی طبقه پایین شخصآ میره شهرشون برای خودشون ماهی میاره. شکموها تو اینترنت چقدر از ماهی های رستوران گلشاهی تعریف کرده بودن. زنگ بزنم ببینم ارسال رایگان دارن به تهران

خوب دِ بهتر ،بهشون بگین واسه شما هم ماهی بیاره...
گلشاهی ؟بفرسته تهران
مگه داریم؟مگه میشه؟
به هرجهت بیخود نیست گیلان و رشت ،شهرخلاقِ خوراکیاشناخته شده که،..حالا رشت تشریف آوردین،رستوران شور کولی تشریف ببرید،سرچ کنید ببینید

نیما دوشنبه 14 خرداد 1397 ساعت 18:07 http://sunray.blogsky.com

نه ولی پف فیل که خوردم
انقدر از گوشت کبابی اینا و دستور پخت های خوشمزه نوشتی که حالم بد شده رو به موت شدم. آخه چرا روزه، نمیشد برعکسش باشه مثلآ یک ماه مثل اسب میخوردیم ثواب هم میبردیم.
سرچ کردم نوشته فیل ماهی خاویارش سیاهِ و گرونترین خاویارِ ولی ماهی اوزون برون خاویارش سرخ و ارزون تر اما مزه و ارزش غذاییشون نزدیک به همِ. پس در نتیجه فیل ماهی با ماهی اوزون برون فرق داره.

خدای من :))))

بله،ماهردو نوعش رو تست کردیم.فیل ماهی پرورشی رو از سپید رود ول میکنن،،تابرسه به دریا،که اگه پشت سد رشد کنه...شاه ماهی میشه لامذهب،اوزون برون دور ور کیلویی صدوپنجاه تومن.البته اگه حواس تون نباشه،فیل ماهی رو جای اوزون قالب میکنن، ولی مزه هاشون باهم فرق داره،البته اوزون مثال ریختش سرسخت تر طعم دار میشه و کبابش شاهکاره.
در کل هرگلی یک بویی داره دیگه...امیدوارم کیاشهر تشریف ببرید و مخ ماهی فروشارو بزنید،از هرنوع نیم کیلو بگیرید،تست کنیدو خوش تون بیاد.اگر هم نه،میتونید رستوران دستک گلشاهی ...تشریف ببرید و دوسیخ سفارش بدین وتست کنید..سرچ کنید مشخصه کجاست

نیما دوشنبه 14 خرداد 1397 ساعت 16:55 http://sunray.blogsky.com

تازه خیلی کم هزینه ترم میشه اون فسنجون. نوش جاان.
بله یادمه ولی نه اون سکانسشو.
چه ماهی های پرزوری.
نه ندیدم تاحالا چه برسه به خوردنش. مزه فیل باید بده.

مرسى،جان تان سلامت.
بیاد آرید ،ان سکانس رو

مگه شما فیل خوردین

اگه توی رب انار و پیازو جعفری و نمک و فلفل ،مزه دار بشه،عالیِ.سرخ شده ،این مدل مانند گوشت کبابی قطعه قطعه اش میکنند ،با نون میخورن.شنیدم با ش* راب هم میخورن.ولی ما بادستر استوایی خوردیم.خیلی باحال بود.
سرخ شده اش،به قدر قوطی کبریت برش میدن،نمک میزنن و سرخ میکنن،..دوقاشق رب و سس درست میکنن،ننک و فلفل و روغن و آب لیمو اندکی زعفرون...که میچینن روش و.تمام.
مزه ی ازون برون میده.حالا سرچ کنید ماهی شیپ..یا آسترای شکم برهنه.اینا هم جزپفیوزهای خوشمزه ی دریای خزرهستن

نیما دوشنبه 14 خرداد 1397 ساعت 15:39 http://sunray.blogsky.com

اگه یه دکتر بهم بگه فسنجون نخور مطبشو آتیش میزنم! یه قاشق فسنجون که لذتی نداره خوردنش. موقع فسنجون درست کردن گردو با رب انار با اون برگه ها رو داخلش نریز بعد ببین باز سردرد میگیری یا نه. اگه سردرد نگرفتی دیگه میتونی فسنجونتو این شکلی درست کنی فقط ممکنه یه کم شکلش و مزش شبیه آب بشه!
خوبه حالا باز به تصویر قانعی ایشالا تصاویری که میبینی یهو زنده بشن مخصوصآ موقع دیدن تصویر فیل ماهی.
نمیدونستم فیل ماهی با اوزون ماهی یکی هستن. و نمیدونستم انقدر بزرگه تاحالا ندیدمشون و بهتر که ندیدمشون تاحالا

بله.قطعا سردرد من با این طرزتهیه فسنجانی شما ؛کاملا بهبود حاصل میکنم و میتونم با روحیه تووپ؛یک فسنجان درست و میزان و قانونی تبخ کنم و ؛عزیزانی که دوست دارن لذت ببرن...نوش جان شان باشه
شما آبی بیکران رو دیدن ،به گمانم درخاطررتون هست؟گفتم خیلی دوست دارم؟اون سکانس اقیانوس توی سقف اطاق
بله.انسیتوی ماهیان خاویاریدنزدیک مونه،....یک روز هماهنگ کردیم رفتیم شیلات ماهی و محل تکثیر....جای شما خالی بود؛بسیار قدرت مندانه توی حوض چه ها می چرخیدن،..وبعد که ماها رو کنار حوضچه میدیدن،با دم شون آب می پاچیدن بهمون،خیلی هم عصبانی طورا
شما اوزون برون خوردین؟کبابی؟یاسرخ شده؟

نیما دوشنبه 14 خرداد 1397 ساعت 14:39 http://sunray.blogsky.com

فکر کنید گرسنتونه بعد عکس فسنجون رو بذاری تو تابلوی دیجیتال نگاه کنی آیا سیر میشی؟
چه راحته استخر درست کردن آب هم که زیاده اونجا.
میگم که باید ترست بریزه برای شروع یه فیل ماهی زنده بردار بغل کن

بله.شک نکید.مثال؟من از انگور سیاه ،خربزه، خیلی خوشم میاد.منتهی دکتر گفته بدلیل سینوزیت مزمن،گرمی جات منجمله فسنجان و سیر وانگور وخربزه،تعطیل.چون پشت بندش سردردهای وحشت ناکی دور چشم ها پیشونی ام شروع میشه...
ولی این دلیل نمیشه،دوست نداشته باشم شون.یه حبه انگور .یه قاچ به اندازه حبه قند،یه قاشق فسنجان ..با اینا زندگی رو سرمیکنم.
واما با تصاویر سیرمیشم

بله.راحت.واکثرا غیر قاتونی درست میکنن...
شما فیل ماهی دیدی؟همون اوزون برون؟با دمش آنچنان سیلی میزنه که،برای گرفتن خاویار سیاهش...بیهوشش میکنن...بعد سه تا آدم با قد قواره شما بغلش میکنن،میخابوننش روی تخته انسیتوی ماهیان خاویاری

نیما دوشنبه 14 خرداد 1397 ساعت 13:49 http://sunray.blogsky.com

به این علت که روز زیباتره و شب مرموزتر..
استخر این شکلی ندیده بودم شبیه آبگیر های طبیعیِ. برای اینکه ترست بریزه باید اول تمساح کروکودیل بندازن داخلش بعد با قایق ببرن تو استخر بچرخوننت

هردوتاش آدم رو به یک توازن دلچسبی میرسونه.از روز زیباتر به شب مرموزتر رسیدن....
فکرکنید؛ دست تون زیر سرتون و چشاتون به سقف وتماشای روز و شبها...

اینجا،بولدزر میان و زمین رو مثال دیک قابلمه میکنن و گودش میکنن...بعد یه لوله بجهت تخلیه اب میزارن،...آبگیر طبیعی سمت ولایت ما لاموجودِ...چرا؟چون ولایت در کره ی جغرافی نقطه ی ابگیری و سیل و...نداره.یک شیب ملایم داره ،که به سمت سپید رود جاری میشه...زمین هاش حاصل خیزه و پدرمادردار...
فیل ماهی دیدم،ترسناک تر از تمساح و کروکودیل هست
من بیخود میترسم،اونا بامن کاری ندارن طفلی ها.ولی خوب،من ترسوهستم

نیما دوشنبه 14 خرداد 1397 ساعت 12:55 http://sunray.blogsky.com

منکه علاقه ای به تابلو دیجیتال ندارم خودِ خودِ طبیعت رو دوست دارم باید حسش کنم ابرو بادو مه و خورشیدو عطر هوا رو پرنده هارو آبی بیکران آسمان رو...
تو اون عکس شقایق عجب دریاچه ای تو منظرس

شما یک آقا هستین؛که هرزمان اراده کنید ؛ابرو بادو مه و خورشید و عطر هوا و پرنده ها و آبی بیکران آسمان رو...شب سلیس ؟چرا یادتون رفت رو...به نظاره بنشینین و نوش جان کنید
که خدا پشت و پناه تون باشه
ومن به تابلوهه قانعم بخدا؛دلی دوسش دارم بخدا.

بله،استخر منزل پدری عروس کوچیکه ،خیلی وسعت داره،که قایق چوبی هم دارن...میرن دور میزنن...داداشم گفت بیا ببرمت؛ولی من میترسم،قایقِ کله ملق شه.اسخرهم ،پراز ماهی های گرمابیِ.وابده بابا.

نیما دوشنبه 14 خرداد 1397 ساعت 10:28 http://sunray.blogsky.com

ظاهرآ کوسه اسم شوهر یکی از وبلاگ نویسان بلاگ اسکایِ. دعا کن خانم وبلاگ نویس مورد نظر نخونه پاسخ به کامنت قبلی رو!
طول عرض عکس رو کم نمیکنی زیاد تغییری تو حجم دیده نمیشه عرض چهار هزار عکسا برای نمایش تو وبلاگ خیلی زیاده اون عرض برای نمایش تو تلویزیون های ۵۰ اینچ خوبه. برای مثال عرض عکسایی که تو وبلاگم میذارم تا ۴۸۰p کم میکنم طولش خودش نسبت به عرض کم میشه و حجمش میرسه به ۵۰ تا ۱۰۰ کیلوبایت یعنی تا ۹۰ درصد حجم عکسا کم میشه..

باکی تون نباشه آقای همسایه عزیز
منظور ما داستان نهنگی بود که؛شقایق را ببلعید ..شما دعا کن نهنگه ی جای خوب قی کنه
"اون عرض برای نمایش تو تلوزیون های 50 اینچ خوبه"
چقدر من دوست دارم،یه تابلو دیجیتال با همین اینچ که فرمودین به سقف نصب کنم و عکسارو ببنم

نیما دوشنبه 14 خرداد 1397 ساعت 01:28 http://sunray.blogsky.com

شقایق را باید
برد به قایق

عکسایی که میذاری مخصوصآ تو این پستت هرکدوم به اندازه یه ویدیوکلیپ چهار مگابایتی حجم دارن، حالا فکرشو بکن یکی بسته اینترنت ۵۰مگابایتی خریده باشه و بیاد وبلاگت. پرپر میشه

بله حق باشمایِ
وبعد؛
بعد ،از قایق پرتش کردو
کوسه بخورتش

جدا؟من که حجم شونو کم میکنم...ولی بسته های اینترنتی باهر مگابایتی خیلی بی برکت و حجم ندار شدن..

نیما یکشنبه 13 خرداد 1397 ساعت 23:22 http://sunray.blogsky.com

بسیار زیبا همشوووون
و تا زندگی هست
شقایق باید دید..

مچکریم؛ آقای همسایه عزیز و گرامی
و تا زندگی هست
شقایق باید بوئید ...

روح اله صالحی یکشنبه 13 خرداد 1397 ساعت 13:32

سلام
ممنون از حضورتون

سلام بر شما
خیلی خوش آمدید؛آقای صالحی

مامان یکشنبه 13 خرداد 1397 ساعت 02:40 http://maman.blogfa.com

سلام می گل خاخور جان
چقدر زیبا، نم باران، طراوت سبزه‌ها، منزل پدری، سیب، ایمان و شقایق.
هر بار که از وقایع روز خسته و بیمناک میشم بلاگتون را میخونم، رنگ خدا میدهد...
خدایا شکرت بخاطر وجود دوستان خوبم.

سلااام می گول مهشید جان
تی جان ساق،بلامیسرررر
عزیز دلین،منم حضور شما را بسی بسیارها دوست میدارم
باشید تا همیشه،...عزیز دل خاخور

میم! یکشنبه 13 خرداد 1397 ساعت 01:14 http://nasimkoohsarph7.blogsky.com

باران! باران! دوباره باران! باران!
باران! باران! ستاره باران! باران!

ای کاش تمام شعرها ، حرف تو بود
باران! باران! بهار! باران! باران!

قیصر امین پور

احوال دیل تون خوش و خرم

بسیارها ممنونم ،بسیار بسیارها....
بسیار دوست داشتم؛ باران !بارانِ جناب امین پور را
مرسی آقای دکتر میم؛خیلى مرسی

شیمى لطف قوربان؛شیمى دیلِ حال احوال هم ،سبز و خرم...

مهدی شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 21:19 http://bivatan.blogsky.com

شقایق گل عاشق ... چه قشنگن

beny20 شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 20:15 http://beny20.blogsky.com

ابوالفضل یه دقه هم که از خونه میاد بیرون
جوری آه و ناله می کنه و میگه هوا گرمه
که من به شخصه خودم بهش میگم برو نبینمت :/
.
.
من هنوزم دارم میخندم :)
فیلم طنز به این قشنگی
میگی خوب نبود .. عه +_+
.
.
طبق آخرین صحبت ها با مرکز
تمامی نیرو ها باید رفتارشون شبیه شهیدی مقدم باشد
و لذا بنده حقیر تمام تلاشم این بوده که مردم راضی باشن
و چشم بزودی محبوسین معلولین مومنین و ...
تمامی آزاد خواهند شد و جای نگرانی نیست ...
.
.
معلولین .. اینجاشو دیگه خودمم خندم گرفت

یعنی چی؟
به سلامتی ومیمنت؛
شما دارین وارد نظ- ام انتطامیِ میشید؛
لحن کلام مبارک تون،
زین پس؛بقدری نضامی ببایستی باشه که؛
وقتی درهوای بارش آتشی،
از ابلفضل پرسیدین؛
هواچطوریِ ابولفضل؟
خبردار ب ایسته بگه؛
هوای عالیِ جناب بنی حفی!
خودِ بشخصه و دور اطرافیا،
ازابهت و لحن نضامی تان،
بمونن تو کف
(جدا من دیگه دارم غش میارم)
.
.
سلیقه اس دیگه؛
من فیلم در ژانرطنز
اکسیدان رو بیشتر پسندیدم
.
.
جدا زبان ما از این لطف و الطاف حرضت عالی
قاصر است...
لاکن ،باحترام فراوان خدمت جناب شهیدی مقدم
و همکاران محترم تان

چشم تون بی بلاا،سردار بنی حفی

معلولین ...منم خوندم

بهامین شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 19:26 http://notbookman.blogsky.com

بعد ظهر یه نم باروووون اومد

+چشمت بی بلا باران جان

چه خوووب؛خدایا شکرت

+جان تان سلامت ؛عزیز دل باران

خانم پزشک شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 17:04

بهبه چه عکسایی!

عزیز دلین خانم پزشک جااانم

کیهان شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 16:44 http://mkihan.blogfa.com

خاخور جان؟یه سوال
آیا بعضی از بانوان خیلی حسودن؟یا حالا هر چیز...
آخه از وقتی آن پست را گذاشتم(نوشته شما)از طرف بعضی از بانوان در خصوصی ها خیلی کامنت بد و بیراه برام می نویسند! عجیبه واقعن

جان تان بی بلا؛جان خاخور
بلی.درمورد خودم؟بله.یعنی پدر جان به هر دختری ابراز احساسات کند ،ما حسد می ورزیم.دروغ چرا؟همین چند وقت پیش ، به دختر سهراب حسودی مان شد
واین مورد ؟؟.برای من غیر قابل باور؟هست...بدو بیراه؟آن هم برای شما؟چرآ آخه؟....
ومن از شما ؛
عذرمیخوام.برماببخشایید جناب امیرکیهان عزیز وگرامی

کیهان شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 16:37 http://mkihan.blogfa.com

درود ها و سپاس بی کرام برای همه مهربانی هات.بنظرم جغرافیا نیز می تواند در روحیه و اخلاق انسانها تاثیر داشته باشد.در چنین محیطی بایسته است لطافت طبع
شادی تان همیشگی.آمین

درود ها و سپاس های بیکران ؛براى وجود عزیز و گرامی شما
والا؛ شما انسان شناسید !
ما همان نظر پیشین و بایسته و لطیف تان را بیشتر پسندیدیم.
یعنی استادی چون شما ،تشخیص شان ،
"خُل چل" باشد؛
ما عرضی جزتنبیه لطافتی نداریم والا.

آمین،وبرای شما نیز هم

درود.... چه زیباست ولایت خوش به سعادت شما ، راستی در گوشه ای از باغچه ما نیز درخت انجیر هست که اتفاقا بار هم داده است . باید قدر آنرا شناخت...

درود ها و سلام ها بر شما همتباری عزیز و گرامی

به به،..مبارک است ،آقای قلی زاده
لطفا از طرف من،درکنارش بایستیدو ؛سوره تین بخوانید

صبیره شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 12:51

بسیار عالی بود بانوجان
لذت بردیم

جان تان سلامت؛صبیره بانوی عزیزم
فدای شما،ممنون از حضورتون،

اسماعیل بابایی شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 11:47 http://www.fala.blogsky.com

چه طراوتی!
اون شقایق ها چه قشنگند.

جای شما سبز؛بسیار سبز
اون شقایق ها ،
برای استخرآقاجان اینا نیست.
عروس کوچیکه ،
اون تصویر رو ،از استخرِ خونه ی پدرش گرفته؛
براى من فرستاده؛ من خواستم با هم ببینیم
وممنون از حضور شما

بهامین شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 11:20 http://notbookman.blogsky.com

ای جااانم
بارررون ... چه دلنشین بودن در این هوا
از طرف من هم لذت ببر باران جان

جااااان تان سلامت ؛ عزیز دل باران
چشم،جای شما سبز،بهامین بانو

beny20 شنبه 12 خرداد 1397 ساعت 09:51 http://beny20.blogsky.com

چه هوایی به به
خوش به حالتون اینجایی که من هستم نیستید
یعنی تصور کن داره آتیش میباره
از صبح هم بیرونم دیگه حالی واسم نمونده -_-
.
.
و الان با مرکز هماهنگی کردم
بابت رفتار بدی که داشتن عذر خواهی کردن
و بزودی از شما تقدیر و تشکر میشه

جای شما سبز،
هوای بینظیری بود،وهم اکنون هم هست..

داره آتیش میباره
شیخ بنی؟شما چرا جای خودتون،
ابولفضل رو نمی فرستی بیرون؟

.
.
.
والا ،مرکز و مراکز ،
سالهاست به وجودمبارک عزیزی
چون شما؛نیازمند بود...
لذا ،راضی به زحمت نیستیم؛
همون عذرخواهی قابل قبول هست.
شما در پی آزادی محبوسین باشین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد