<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

تسکیِ په نجه ره ....

 

مسیح نیستم ....!

اما تنها که میشوم؛خاطره های زیادی  را زنده می کنم..!


#محمد مصدق



نظرات 10 + ارسال نظر
میم! چهارشنبه 7 شهریور 1397 ساعت 01:29 http://nasimkoohsarph7.blogsky.com

راااستی...عید غدیر رو هم بهتون تبریک عرض می کنم...
ان شاالله که شاد و تندرست باشین

بسیارهاممنون و سپاسگزارم
عید شما هم مبارک باشه و شادو تندرست خوش وخرم زی بلامیسر

beny20 سه‌شنبه 6 شهریور 1397 ساعت 16:02 http://beny20.blogsky.com

منم مسیح نیستم
ولی قدرت اینو دارم که
خاطرات زیادی رو با خاک یکسان کنم

بولدز خاکی خاطی ِکی بودی شما
خاکی مخفف خاک
خاطی مخفف خاطرات

دنیا سه‌شنبه 6 شهریور 1397 ساعت 14:43

پرم از بغض و

مانده ام عاجز،

در میان گذشت و خودخواهی

مثل آن کودکی که میخواهد

ماهی اش را

به رود بسپارد...


((رویا باقرى))

بسیار عالی
درود و سپاس دنیا بانوی عزیزم

بهامین سه‌شنبه 6 شهریور 1397 ساعت 13:06 http://notbookman.blogsky.com

متن عالی بود

درود و سپاس بلامیسر

مامان سه‌شنبه 6 شهریور 1397 ساعت 08:26 http://maman.blogfa.com

چقدر زیبا بود...

قربان شما؛ مامان مهشید جان

وجدان سه‌شنبه 6 شهریور 1397 ساعت 08:10 http://parsehdarkhalseh.blogfa.com

چلا عصبانی میسی؟
چلا عصبانی سدی؟
من ته ندفتم تو عصبانی سدی!
انگذه عصبانی نباس
عصبانی نباس
عصبانی نه
عصبانی
عصبانی
لاستی بالون زن باس حلف شوولشو دوش تنه تا بتونه با کله بره تو بهشت
آله شوولا عقلشون خیلی زیاده جون عمه عقلشون
آله
بعدسم زن باید تو خونم چادل داسته باسه
واسه روز مبادا
آله
من ته خیلی حرف طلافلوشو دوش میتنم
هل چی باشه مرد مرده صاحب اختیاره سایه سره
عقل کله خلاصه ته اده ملدا نبودن همه ملده بودن جون عمه های خشندشون
آله دیده بالون.

نه نه
من عصبانی نیستم
عصبانی نیستم
عصبانی نیستم
نیستم
نیستم
نیستم
یعنی چی؟کی اینو گفته؟که زن باید حرف دوش کن باشه؟؟زن که نباس مثال دبه ماست باشه
بهشت ؟آدم مگه باکله راه میره؟یعنی قراره تو بهشت کله ملق و شلنگ تخته بزنن؟مثال گنجشکای روی درخت؟
خاله وجدان؟جهنم همیشه تابستونه؟یا سوز و سرما هم داره؟یعنی جهنمی ها همیشه لباس تابستونی پوشن
طلافلوش عمه تپل دالههه
آله آله
چادر واسه روز مبادا خوبه
آفنین آفنین شما اینا خیلی خوبی
حلف طلافلوش دوش میتونی
بهشت میری
توی جویِ شیل و هانی شنامیتونی
منم اونجا قلفه ی البسه شنا دالم،بیا پیش خودم خلیدبتن،
تازه شم نجات قلیقم هستم
آله دیده منم علق کلم
اصن دلم بخاد حلف دوش نمیکنم و
انقده اذیت میتونم انقده سرکال میزارم،که ندوووو
بعد فلیاد میزنن،وااای بالون،واای بالون،ازدست توئه بالووون
دیده همین دیده

اسماعیل بابایی سه‌شنبه 6 شهریور 1397 ساعت 08:07 http://www.fala.blogsky.com

عکس قشنگیه؛ ترکیب بندی ش به شکلیه که تمرکز رو می بره روی نگاهِ زن...؛ انگار که منتظر کسی باشه.
اما متوجه عنوان نشدم؟

ممنون از توصیف تون.زور زور سپاس

اگه شما میفرمایید" انگار که(زن) منتظر کسی باشه"
پس من درست فهمیدم ؟که عنوان رو تنهاییِ پنجره انتخاب کردم.

کیهان سه‌شنبه 6 شهریور 1397 ساعت 06:58 http://mkihan.blogfa.com

درود
بله تنها که می شویم دنیای دیگری در ذهن خلق می کنیم!
متفاوت با هر انچه هست
مرسی آبجی جان برای وجودت
در جوابی که کرقوم فرمودی در کامنت قبل میعنی یکی از کلمات را نمی دانم!البته حس اش می کنم در دل

سلام و درود هابرشما
بله،درست می فرمایید،...اما بین خودمان بماند که درمیان جمع ذهن خاخورخودمختاراست.برای خودش موسیقی پخش میکند ،خاطره بازی میکند،...
وامان ،
امان از ...خاطراتی که باعث متبسم شدن مان میشود؛وخدانکند ذهن مان برود سمت سویِ خاطرات خنده دار
حالا اینها بکنار؛با یادآوریِ ؟خاطرات قهقهه انگیز دیگران
چه کنیم؟؟

شیمی لطف قربان،جان تان بی بلا بلامیسر

لطفا برایم بنویسید تا ترجمه کنم.اگه منظور تان ارسو بود،که یعنی اشک

وجدان دوشنبه 5 شهریور 1397 ساعت 20:02 http://parsehdarkhalseh.blogfa. com

خانوملو میبینی بالون اونجولی با لات ناخونو اون هباسای اونژوری
نشسته جلوی پنجهله ملدمو ندا میتنه یتم گشت بزن الشادش تن
شوورشم انگذه گفت یقتو دلست تن دوش نترد حالا تو کال زنده کلدن ملدگان خاطلات سده
آدم باید حرف دوش تنه بالون
هیییییی چادلم نذاسته
بالون من عصبانی که میسم همه پرونده های قدیمیلو به جلیان میندازم

هرچی تو دلمه شخم میزنم میتشم زنده میتنم شخله پخله میتنم
میشه معجزات پری دیده!
لاستی من حضلت مسیح نیستم از من تفخعات نداسته باسید دیده
سنام بالون خلابتال

آله آله،خانوملو میبینم؛شمااینا اون یخه رو میبینی وجدان جوون
نه نه آدم گاهی اوقات نباید حرف دوش تنه
باید با کله ی خودش کارکنه
آخههه کدوم آدمی؟توی خونه چادل میزاره؟
هی هی
خاله وجدانِ عجیج مجیدی ام
چن وقت پیشا رفته بودیم مغازه،بعد یعو مشتریِ به خانم فروشندهه گفت،شلوارک میخام،خانمه رفت واسش شلوارآورد
گفت؛این که شلوارِ؟
خانمه گفت؛بله جنسش خوبِ و داخلشم کُرک داره.
منآخهههه کیو؟دیدی؟توی این فصل ازسال؟توی خونه اش؟شلوارِ کُرک داربپوشه؟؟؟
مگه شلوار کرک دار؟واسه زمستونایِ پربرف نبود؟یعنی قراره تابستونا. برف بیاد
گفت؛ببینید؟بخاطراینکه اصلا وابدا سایه نمیزنه پیشنهاددادم
وجدان وجدان وجدان
من سرمو به کدوم دیفال میفالی بکوبم؟که متلاشی بشه و راحت شم؟
نه نه من عصبانی نیستم من عصبانی نیستم
فقط اساسی دارم شخم میزنم ،که ترب و تربچه بکارم
لاستی منم خودمم وکله ی پوکم؛ازمنم تفقعات نداسته باسید دیده
سنام
سنااام به روی بهتراز ماهتون

دنیا دوشنبه 5 شهریور 1397 ساعت 19:17

در دیده‌ی من

جمله خیال اند و تو نقشی

بر خاطر من

جمله فراموش و تو یادی . . .



"امیرخسرو دهلوی"
www. bloodorange94. blogfa. com

سلام برشما دنیا بانویِ عزیز
بسیار ها عالی،...
ممنون و سپاسگزارم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد