<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

ازمیان هاتویی های اویتامن...

 

 مشغول صرف صبحانه بودیم که؛زنگ منزل مان  به صدا درآمد.

چادر برسر نمودیم و 

برفتیم روی صندلی و 

پنجره ی شرقی گشودن؛ دی 

کله ی  مان را ازپس حفاظ پنجره ،بیرون فرستادیم و

ده دوازده متر آن  سوتر را نگریستیم/:

 بانویی به غایت سبزه رو ؛دم در مون ایستاده بود:)

باور بفرمایید یه لحظه فکر کردیم ،  زن عمو میشل خودمان است؛اونم با حفظ شئونات ثدا صیمایی؟ دم درمون چکاردارن؟  

لاجرم از سیمای بامزه و سبزه طورش... 

و آن لب لوچه ی زن عمو میشلایی اش،که با گره ی روسری اش مچ شده بود...

  لبخندمان گرفت و 

سلام توام لبخندی نثارشان نمودیم:):)

وی بالبخند متقابل، پس از پاسخ  به سلام  ؛کسری از ثاتیه گفت ؛ با مامان  این خونه  کار داشتم عزیزم:)

یه لحظه هنگ کردیم وبگفتیم؛بفرمایید،مامانِ این خونه  خودمم:)

گفتن؛عِههههشوخی میکنی

خنده ام گرفت:نتونستم چیزی بگم /:

(دکترهم پشت پنجره اش بودو

خنده اش گرفت/:)

گفتن؛مامان؟که شیش تا دختر و یه پسر داره؟ مامان تون ؟ :)

هااا..همساده بقلی منظورتونه:)

عِههه اشتباه در زدم؟

منزل خانم لطیفی اون در قهوه ایِ اس:)

وعذرخواهی کردن و

من هم قربان شما و

خواهش میکنم و

خداحافظی نمودیم و

خواستم پنجره رو ببندم ،مثال تصویر بالا بهم ...

مدیونید اگه فکر کنید،بعد بستن پنجره قاه قاه نخنده باشم+_+

****

***

وبعد رفتم روی پاگرد پله ها ؛با چونان منظره ای روبرو شدم:)

بله،همون شبدر زینتی یا اگزالیس هست.