<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

پنج تصویر!

 

****

****

***

****


نظرات 7 + ارسال نظر
مهرداد جمعه 24 اسفند 1397 ساعت 12:11

بسیار عالی
زیبا بودن

فره سپاس بلامیسر
خدا به اتفاق عزیزان عزیزتون حفظ تون کنه و
رفتگان تونو رحمت...

مسعود چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت 21:41 http://fromfutilitytohumanity.blogsky.com/

این تصویرها رو خیلی دوست داشتم حس و حال خوبی داشت
بخصوص تصویر چهارم

درود و بیکران سپاسها...

تصویر چهارم؛اون روز خیلی بهم خوش گذشته بود،
خوشحالم شما هم اون حس حال خوب و
خوش رو دریافت کردین...

دنیا سه‌شنبه 21 اسفند 1397 ساعت 19:55

درود مثل همیشه عااالی بود گلم

سپاس ازحضورت

شادوسبز باشی درپرتو نورامید

آخرسالت قشنگ

درود و
سپاس بیکران؛دنیا بانوی عزیز دلم

ممنون از حضور شما

بسیار ممنون و
مچکرم؛سلامت وشاد زی بلامیسر


خیلی مرسی،همه ایامت قشنگگگگگگ

کیهان سه‌شنبه 21 اسفند 1397 ساعت 16:12 http://mkihan.blogfa.com

آبجیسومی؟تو را خدا دیگه اینطور نگو! باشه؟
آخه.......
برایت عمری بسیار طولانی همراه با سلامتی و زیبایی آرزو می کنم.آمین
دیگه هم حق نداری از این جور حرفها بزنی....
ناراحتم نکن .من خیلی دل کوچیکم نگاه به هیکلم نکن!

گفتنی هارو گفتم؛ دیگه حرفی ندارم.پس میگم ،چشم.
آخه نداره برادر من .دوست دارم خودم راجب خودم تصمیم بگیرم.مثل همه ی تصمیماتی که تا ب اکنون گرفتم.دوست ندارم برای من تصمیم بگیرن.....
ممنون ،برای همه ی دعاهایی که درحقون کردین،بسیاااارها ممنون و
سپاسگزارم❤
لطفا لطفا ناراحت نباشین .من دیگه حرفی نمی زنم.دل تون شاد باشه و
همه ایام شاد زی بلامیسر...
منم خیلی سمیعه ام.واین یعنی صد رحمت به مسکن مهر‌‌‌...

دلنوشته های نیایش سه‌شنبه 21 اسفند 1397 ساعت 15:23 http://niiyayesh1351.mihanblog.com/

بیرون کردن آدم های منفی از زندگی ام،
به این معنا نیست که از آن ها متنفرم؛
بلکه به این معناست که
برای خودم احترام قائلم ...


.
.
.

سلام و عرض ادب
سپاس از حضور گرمتان

....صد درصد موافقم.
.
.
.
سلام و عرض ارادت
خیلی ممنون .از حضور عزیزو
گرامی شما هم ممنون و سپاسگزارم.خودم آدم های منفی و
خبرچین رو از زندگیم دور کردم و
نتیجه خوبی هم دیدم.وبدین جهت صد درصد موافقم.
سلامت و
شاد زی

کیهان سه‌شنبه 21 اسفند 1397 ساعت 14:56 http://mkihan.blogfa.com

امیدوارم که حال ماجانمان خوب خوب شده باشد
راستش خوب چطور بگم؟آخه شما بسیار روح لطیفی دارید سعی کنید کمتر در جاهایی حاظر بشید که شما را آزرده و مکدر کند.
راستش من وقتی که به آرامستان می رم واقعن آرامش می گیرم!
یه زمانی تحقیقی کردم از سنگ مزارهای قبایل ایران در مناطق مختلف و طرحها و نقش هایی که بر روی آنها ترسیم شده بود.بر مبنای آن پژوهش هم یک فیلم مستند تهیه شد که از سیما شبکه سه چندین سال پیش پخش شد.تفسیر این علایم و نقشها و مبناهای تیوریک آنها بر اساس تیوریهای تاریخ هنر و همچنین تاریخ اجتماعی هنر همچنین در یک کنفرانس به عنوان مقاله برگزیده در خارج از ایران کلی سرو صدا به پا کرد و البته مشکلاتی هم به همراه داشت!
و دیگر اینکه..
آها چی می خواستم بگم از کجا سر در آوردم
می خواستم بگم شاید به همین خاطر سابقه حضور در بیشتر آرامستانهای پرت و دور افاده آن هم روز های متوالی است که از حضور در اینجور جاها آرامش می گیرم
مرسی ماه جان عزیز دل برادر.
آخیییییییییش چه خوبه یه آبجی کوچکتر از خودت داشته باشی

خیلى ممنون از همه لطف و محبت شما ؛امیر کیهان برارِ عزیزم

شکر خدا امروز بهترم.

خوب..شما و خانم دکتر و
باقی عزیزان درست می فرمایید،والا یک سال بیشترِ که نرفته بودم.میدونید؟پدر بزرگ قبل فوت،همراهِ خان عمو رفت و
واسه خودش خونه ی ابدی خرید.آن هم در خودِ رشت.چهار تا کوچه پایین تر از خونه ما.چهار تا بالاتراز خونه ی خان عمو.روبروی خونه ی دایی اینا.ودخترها...
تنها فرزند راه دور ،همان عمه ای هستن که خوابش رو دیده بود م و
خدمت تون عرض کرده بودم.ایشان گیلان نیستن.
وخوب...پدربزرگ گفت،میخوام دور ور بچه ها باشم.دلمم نمیخواد بچه ها بکوبن بیان ولایت،که بیان و فاتحه بخونن...همین قدم بزنن بالاسرم هستن.
خدا رحمت کنه اموات شما رومادربزرگ هم چهل روز بعد فوت پدربزرگ رفتن...
والان،انصاف نیست،چهارتا کوچه پایین تر ،پدربزرگ اینا باشن و
منِ لامذهب سالی یک بار برم...
منم آرامش میگیرم،خصوصا همان آرامستانی که واسه خودم انتخاب کردم و
وصیتمم کردم.که راضی نیستم،غیراز آنجا منو دفن کنید.اصن اونجا میرم پام نمیکشه بیام ،بس که مدهوشم وسُکران سکار.بخدا راست میگم.خصوصا اون شیب ملایمی که داره،دلم میخواد دستم زیر سرم باشه و...

"مرا دفن سرا شیبها کنید
که تنها نمی از باران
به من رسد
اما سیلابه اش از سر گذرد
مانند عمری که داشتم...." <-حرف از سنگ مزار به میان آوردین،ان اشاءالله همین شعر رو می سپارم بنویسن
به گمان این مستند رو دیده باشم.ولی خیلیییی هم خوشم اومده بود.والبته آقای ایرج میلانیِ مستند ساز هم،راجب آرامستان های قدیم و
سنگ مزارها توضیح گفته بودن.یک جایی رو هم به تصویر کشیده بودن،سنگ مزارها مثال آرامستان های اون ور آبی بودو
تخته سنگ ها نقوشش بسی جالب بود...

چه عرض کنم برار جان،به دایی جان گفتم.گفتن؛الحمدالله شکر.خیلی خوبه.خیلی.وبعد لبخند زدن
جان شما سلامت" پیله برارِ=برادر بزرگ.
والا چوپان و
مردشریف هم مثال شماهستن،یعنی من همیشه کوجِ خاخورم براشونگفته بودم؟دادا لقمه هاشو توی پیش دبستان نمی خورد؟می آورد خونه؟که باهم بخوریم؟که من زودتر بزرگ شم؟یعنی قدِ مامانِ عمران بزرگ شم.حالا مامان عمران ؟چیزی تو مایه های اَدل بانو هستن و
با جمعی از هم وزنان خودشان پیاده روی و
پارک بانوان تشریف می برن

کیهان سه‌شنبه 21 اسفند 1397 ساعت 08:01 http://mkihan.blogfa.com

صبح خاخور جان عزیزمان به سر شار از نور و سرور
وآسمان دلتان همیشه آفتابی و درخشان
و حالتان سرشار از انرژِی و سلامتی
عکسها نیز زیبا هستند همانند روح و زیبای شما

مچکرم؛صبح شما هم بخیرو
سرشار از نورو سرور...وآسمان دلتان آبی آرام روشن و
احواتان نکو....

مرسی برار جان؛خیلی مرسی...

درضمن؛جان تان بی بلا و
دلتان خوش...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد