سیزده بدر بدون تو!

 

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر

من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم...

پ،ن-۱؛ دیروز اومدم،گل قهرو آشتی رو آپلود کنم.این تصویر آپلود شد!!یعنی پیکوفایل؟توی گالری کی رفته بود؟من که، همچین تصویری توی گالری نداشتم!

پ،ن-۲؛برای این پست دنبال عنوان می گشتم.عنوانی به ذهنم رسید.ورود به بخش مدیریت کردم و

لینگ نا آشنایی توی آمار بازدید کننده ها دیدم،...؛نمی دونم گذرتون اینوا میخوره یانه؟بهرحال عنوان از شماست و

مرتبط به  پاسخ نوشتی که برای آقای مهدی نوشتم.

ممنون بابت عنوان .شاد و سرافراز باشید دوستان❤

******برگچه هایِ بید زیرک! 

****

# آبیِ آسمان، از میانِ شاخه های اناردار

(سه شنبه ،ساعت 15:16 دقیقه، 13 فروردینِ 1398.گیلان_رشت)

***

****

 حقیقتش آقا مسعود  حرف از بچهه قدیم پیش کشیدن.یادِ این تصویر افتادم .اینجا خونه گِلیِ پدربزرگه.اون دیوار آبی ،همیشه واسه من آسمونِ آبی بود....

مرسی از آقای خلیل، بابت یادآوری ترانه ی سیمین غانم،که منو برد به این ایام و

دسه گل هایی که به آب ...

بله داشتم عرض میکردم؛

لطفا به دیوارِ آبى،یا در تخیلم آسمون آبی توجه کنید.اون لکه های سفید،که با انگشت اشاره ام درست شده اند،تکه ابرهای سپیدِ آسمونن...که هنوز هم دلم میخود برم روشون و

بپر بپرکنم،وبعد خسته بشم و

دستم زیر سرم  و

پام روی پام باشه و

آسمونو نگاه کنم...

واینکه ؛

بابت این دسه گلهای،کتهای مفصل و دردناکی از مامان جان نوش جان می نمودیم.

بله..همان طور که آسمون آبی رو خوب مشاهده می کنید،کتک ها و

ریزش اشک ها هیچ خللی در کارمان پدیدار ننمود.

خلاصه اینکه؛حرف از خلل شد،یادِ غزل شماره 45 لسان الغیب (وتعبیرش)  افتادم که فرمودن؛

در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است

صراحی می ناب وسفینه غزل است

جریده رو که گذر گاه عافیت تنگ است

پیاله گیر که عمر عزیز بی بدل است

نه من  زبی علمی در جهان ملولم و بس

ملامت علما هم ز علم بی عمل است....

_دوست داشتین ،سرچ کنید و

مابقی غزل و 

باتفسیرش مطالعه کنید...که بسی دل انگیز فرمودن؛یاد خدا رو فراموش نکنید،در همه ی لحظه های تلخ و شیرین به او اعتماد داشته باشین.کلید پیروزی  وپیشرفت ؛هوشیاری شماست...

وان شاءالله همه ایام،هوشیارو مترادف هرآنچه هوشیارِ باشیم...❤