<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

عنوان ندارد!

 

همممم!نوش گیان تون:)

.

.

گفتم؛بابا گیان؟این دادا یه نمه بازیگوش می زنه.حواستون باشه!

وبدین سان بابا گیان از دبستان به دبیرستان  رفتن، گفتن وگفتن گفتن.دادا گوش گرفته بود.منم همین طور.ویه جایی تو دلم دل آشوب شدو روزای سر صف ایستادن...

گفتم؛خدا رحم کرد شما  دبیری،مدیری،چیزی نشدین.وگرنه سرصف ،توکلاس ،آدم شکم پیچ می گرفت و

تو دلش خدا خدا میکرد !!

گفتن؛ خدا خدای؟چی؟ 

گفتم؛خدایا خدایا، ایشون زودی  بازنشسته بشن!

چیزی نگفتن.ولی من از فیگور بابا گیان غش آوردم.

وبعد گفتن؛ بابا گیان؟تو دوس داری من سکته بکنم؟

ومن/توام  قاه قاه  خندیدن گفتم؛خدا نکنه .

گفتم؛شما درس مشقت خوب بودو

بچه درس خوانی بودین...قطعا معلم ها،  دوس تون داشتن. 

گفتن؛!آره.دوسم داشتن.وهروقت سوالی بود،اول ازمن می پرسیدن.تو چطوری؟درس مشق من یادته؟من کلاس اول بودم؟شما به دنیا اومده بودی؟

ومن خندیدممم/.

 پرسیدم؛بابا گیان؟شما دبستانی بودین؟(یادم بود پزشکی رو دوس داشتن)دوس داشتین چکارِ بشین؟

بافیگور نون خِ گفتن؛عرضم به حضور اَنوارمبارکت ،من  دبستانیِ کوچولو بودم،دُوج داشتم راننده کامیون بشم.بعد از این شهر تا اون شهر،یه ژن داشته باشم:)

منو دادا همدیگرو نگاه کردیم.یهو مثال نون خِ ذوق کردن و

خنده و عهههههه کردن و گفتن؛بابا گیان؟ بامزه گفتم؟