<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

صاعقه!

 

 

 

*****

چه شد؟که نوشته هام پرید؟از عصر دیروز نوشته بودم؟که چه رگباری گرفته بود؟!!!

که بعد رعد و

برق؛تندر دیوانه غران.مشت میزد ابرها را.

که مجبور شدم؛لحاف جیرجیگا بوخورم.

صبح امروز هوا سردو

خنک بود.نسیم مرطوب و

نم دار بود.

بعد که خورشید دراومد؛مامان زنگ زدو

گفتن؛گویا سمت آستانه ،صاعقه می زنه و

گیله مرد کشاورزو؛

توی شالیزارش خشک می شه.

ذهنم  رو صاعقه قفل میکنه ومیره سمتِ شعر؛زنی که صاعقه وارآنک /ردای شعله به تن دارد/فرو نیامده خود پیداست/که قصد خرمن من دارد/همیشه عشق به مشتاقان/پیام وصل نخواهد داد/که گاه پیرهن یوسف/کنایه های کفن دارد...

هُوی ؟الو؟کجایی؟

بله .همین جام.آره اروح خودت.میخندم.می خنده.میگم به این دوتا سفارش کن،نمونن توی شالیزار.گفتن؛اونا دیروز نگران تو بودن.گفتم اینجا بشدتتت رگبارو 

رعد برق بود.خندید وبعد گفتن؛بهشون گفتم اون لحاف جیرجیگابوخورده:))

آهان؟از نسیم و

بادنوشته بودم.ازاینکه بیدزیرک با اون سرشاخه های لختش؛ گویى یوگا کارِ:^*^