<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

بگذار گفتگو به زبان هنر شود...

                            

دلبر دلنشین شیرین  ادا نازنین
به کجا رفتی 
بیا تب و
تابم ببین

آهنگ گلنار با صدای استاد بیژن بیژنی،از ساخته های استاد کامبیز روشن روان :بر اساس ملودی کردی "هروایه" ،بسیار دلنشین است .....

پ.ن۱:هروایه =همینطوریه...


پ،ن۲:آهنگ  "فریاد عشق"باصدای زنده یاد مازیار ...


پ.ن۳:موسیقی سکوت صدای شنیدنی اس ست/بگذار گفتگو به زبان هنر شود...


پ.ن٤:ارسال عدد7 به:20000120....


پ.ن۵:آرزوی سلامتی و

دلخوشی های بسیار شما...❤

نظرات 8 + ارسال نظر
Ela شنبه 9 آذر 1398 ساعت 11:41 http://Elasnovels.blogfa.com

بسیییییی قشنگ
عااااااالی

درودو
سپااااس

کیهان جمعه 8 آذر 1398 ساعت 23:41 http://Mkihan.blogfa.com

سخن چن گویی زشمشاد و لاله
رخ چون مه و زلفک عنبری را
0۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
حال این روز های من....

گویند مرا چو سلب خوب نسازی
ارامگه آراسته و فرش ملون
با نعره گردان چه کنم بانگ مغنا
با پویه اسبان چه کنم مجلس گلش
جوش می ونوش لب ساقی به چه کار است
جوشیدن خون باید بر اریبه جوشن


اره ابجی گلم این روزها بنظرم زندگی به پشیزی نمی ارزه و ظاهرن ما زیادی عمر کردیم

غَمت غلیظ ترین کام است:برارِ عزیز

احسان جمعه 8 آذر 1398 ساعت 21:50 http://Www.daftarcheyadasht.blogfa.com

سلام و احسنت بر شما از کجا فهمیدی من بشاشم؟

سلام و
درود بسیار

به علوم غیب واقفیم

donya جمعه 8 آذر 1398 ساعت 16:55 http://www.bloodorange94.blogfa.com

دخترکی آرام بود


ازکنار رود های خروشان می‌ گذشت

زنی شد

بزرگ و بزرگ تر

دیگر آرامشی نداشت

از کنار باغ های خونین می‌ گذشت

ازکنار شکوفه های سوخته

عاشق مردی شده بود که صورتش را ندیده بود

و آن مرد را درون گلوله ها گم کرد.

باز هم بزرگتر شد

در پیر سالی‌ اش

دانه‌ های گل می‌ کاشت

برای فرزندانی که از او افتاده بودند، نوحه می‌خواند

برای رودخانه‌ های خروشان شعر می‌ سرود

و روز مرگش با گل های باغ خونین بود

و به تنهایی خودش را دفن می‌کرد

درون حفره ای که ازکودکی برای خودش ساخته بود.


((فدوى طوقان)) (فلسطین 1917 - 2003)

دخترکی آرام بود

از کنار رودهای خروشان می گذشت
زنی شد
بزرگ و
بزرگ تر
دیگر آرامشی نداشت....




donya جمعه 8 آذر 1398 ساعت 16:54

درود مثل همیشه عاااالی بود

تصویرانتخابی هم زیباااا

شادباشی وخوب

درود و
سپاس بسیار❤

خیلی ممنون عزیز دلم

سلامت و
سرافراز باشید همیشه❤

کاکتوس جمعه 8 آذر 1398 ساعت 09:15

موسیقی سکوت صدای شنیدنی اس ست/بگذار گفتگو به زبان هنر شود...
خیلی قشنگ بود
پست ها همه عالی بود
ممنون
نوشته هاتو دوست دارم ولی همیشه وقتی می خونم نمیدونم چی باید براش بنویسم

خیییییلی مرسی کاکتوس جانِ❤عزیزدلم

ممنون که وقت می زاید و
نوشته ها و
زبان الکنم رو تحمل میکنید

شما هرچی بنویسید بالای سرما جا داریدو
اصن زنگ بزن فوت کن بلامیسر

احسان جمعه 8 آذر 1398 ساعت 08:01 http://daftarcheyadasht.blogfa.com/

سلام بر تو ای بانوی نقاش

آری همه بریده ایم دیگر

سلام:
سلام علیکم بر شما معماربشاش

آری آری
با این همه،
زندگی زیباست و
زنده باد امید❤

مهرداد جمعه 8 آذر 1398 ساعت 01:36

وقتی تابلو نقاشی می‌بینم یاد استاد کمال الملک می‌افتم.
نقاشی هنر خوبیه
قشنگه

اجازه آقا؟
ماموستا کمال المک ۱۳۱۹در سن ۹۳ سالگی فوت کردن.چه خوب،که سالهای دور رو یاد میکنید.و ای کاش_میشد به سالهای دور برگشت.


بله،هنر خوبیه و
وقت تماشای نقاشی ،
آدم محو ریزجزئیات تابلوعه میشه و
بابت ذهن ریز بین و
تیزبین استاتید فتبارک الله احسن الخالقین در دل نجوا میکنه.

خیلی ممنون از حضور تون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد