<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

یک تصویر!

نظرات 14 + ارسال نظر
مهرداد دوشنبه 11 آذر 1398 ساعت 23:53

آتیشش خیلی گرما‌بخشه
زندگیتون گرم باشه همیشه ان‌شاءالله.

گرمابخشِ معطر
زور سپاس روله گیانمتونیش ایام زور خاس و
زور گرم بلامیسر

کیهان دوشنبه 11 آذر 1398 ساعت 10:27

:قلب
هستیم همین اطراف خاخور جان
و جویای احوال مبارکتان

جان بی بلا:برارم❤
مرسی از معرفتتون❤❤❤
شکر خدا بسیار دل تاسیانیم...❤❤❤❤

donya دوشنبه 11 آذر 1398 ساعت 00:42

شما ساعت چند هستید؟!

من به وقت شیطنت هایم، ده صبحم!

سر حال و آفتابی...

حال خوب بعد از کره و مربای آلبالوی خانگی

با نان بربری ترد محله مان که ختم میشود

به یک استکان چای با عطر گل محمدی...

به وقت جدیت اما دوازده ظهرم!

به سختی و تیزی آفتابش...

با یک جفت چشم تخس و نگاهی نفوذپذیر..

با شدت هرچه تمام تر میتابم به آنچه که میخواهمش...

کسل که باشم سه عصرم!

اصلا بلاتکلیف...

بی حوصله مثل دوچرخه ی

سالم خاک خورده ی گوشه انبار

که بلااستفاده مانده و ساکن و ساکت...

سکوت مشغله ی من است

وقتی به وقت سه عصر باشم...

به وقت بغض و دلخوری اما تنظیمم روی ساعت غروب !

حال و هوایی نه چندان روشن و رو به تاریکی...

با چشمهایی گرفته و تیره تر از همیشه هایم...

در این وقت میتوانم

تنهاترین دختر قرن اخیر باشم شاید...

شکننده ترین هم...

و ترس... ترس من خود دوازده شب است!

انگار وحشت جیغ تنهایی دختری در خیابان

که سایه ای پشت سرش حس کرده باشد...

ترس من تاریک ترین ساعت من است...

تپش بی امان قلبیست پس از بیدار شدن

با صدای ناگهانی زنگ تلفن خانه

وسط خواب و در نهایت لرزش صدای آن طرف خط...

آرامش و مهربانی هام اما چهار صبح است!

آرام به همراه خنکای نسیمی که میپیچد توی دلم...

با چشمهایی روشن تر از همیشه که حتی میتوان

در آن ستاره رصد کرد و قرن ها درش خیره ماند...

میتوانم به بخشندگی مهتاب باشم

که عاشقی بنشیند

زیر نورم و کوچه ی مشیری را زمزمه کند...

اما تمام این ساعاتی که گفتم

برای بهار و تابستان و زمستانند!

پاییز فرق دارد...

حالا تو بگو

تو چه ساعتی هستی؟

((فاطمه بخشی))

پاییز فرق دارد....

دردو
سپاس بسیار عزیزم

donya دوشنبه 11 آذر 1398 ساعت 00:39

درود مثل همیشه عالی بود گلم

شادباشی وخوب

درودو
سپاس دنیا بانو جانم
خیلی ممنون از حضور تون
شادو
سلامت باشی بلامیسر

Ela یکشنبه 10 آذر 1398 ساعت 21:38 http://Elasnovels.blogfa.com

همیشه سلامن باشی ایشالااااا
ایشالاااااااااااا



خیلیییییییییییییی :مرسیییییییییییییی❤❤❤❤❤

وهمچنین شما و
عزیزان عزیز توووووووووون❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
همیشه سلامت و
سرافراز باشیددددد❤❤❤❤

Ela یکشنبه 10 آذر 1398 ساعت 21:38 http://Elasnovels.blogfa.com

قربونت باران جونممممم
از حظور گرم و قشنگ و پر مهر توام ممنونم آجی

خدا نکنه عزیز دلمجوووون و
دلت خوش خُرممممممم
فدا معرفتت❤❤❤❤
ممنون از حضور گرم و
سبزت

Ela یکشنبه 10 آذر 1398 ساعت 21:37 http://Elasnovels.blogfa.com

دشت ارغوانو میگم
خیلی قشنگهههههه

دشت ارغوان
خیلی مچکرم
قابل چشای قشنگ شمارو نداره

Ela یکشنبه 10 آذر 1398 ساعت 21:36 http://Elasnovels.blogfa.com

آخی من این پست جدیدت عکسشو میدوستممم

عزیزم
منم شمارو میدوستم

ژوانا یکشنبه 10 آذر 1398 ساعت 16:24 https://candydays.blogsky.com

ئازیزه که م

Ela یکشنبه 10 آذر 1398 ساعت 09:04 http://Elasnovels.blogfa.com













خیلی ممنون از حضورت Ela جانم

Ela یکشنبه 10 آذر 1398 ساعت 09:04 http://Elasnovels.blogfa.com

خیلی مطلبت غمگینو قشنگ بود باران جون

جوونت سلامت عزیزم
ممنون که غمش رو درک کردی.خیلی مرسیعزیزم

Ela یکشنبه 10 آذر 1398 ساعت 09:02 http://Elasnovels.blogfa.com

لطف میکنی
قربونت آجی
ایسالا همیشه لبخند رو لبات باشه و موفق باشی
به آرزوهای قشنگتم برسی

عزیزی❤
خدانکنه:زنده سلامت باشی و
موفق❤

ممنونم.خیلی ممنووووونم.
همیشه در پناه خداوند سلامت و
سرلفراز باشی عزیزم

کاکتوس یکشنبه 10 آذر 1398 ساعت 08:36

فوق العاده دلتنگ این تصویرم

ماجان نیز هم

احسان یکشنبه 10 آذر 1398 ساعت 08:09 http://Www.daftarcheyadasht.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد