<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

گل از بو به بایِ هوا....خوش!

 

 *بلاخره بعد سه هفته ،ماشین لباسشویی درست شد و

تشت و لگنِ رخت شویی رو جمع کردیم...

یعنی بعد سالها،ماشین ازکار ایستادو

رفتیم یه ماشین نو خریدم و

شش روز بعد:از کار ایستاد و

سه هفته ام ،تو نوبتِ  تعویض یه قطعه ریزی ماندو

به حول قوه الهی،

بلاخره کالای وطنی تعمیر شد.




*

دیروزخونه ی آقاجان هوا اینجوری بود.البته که هم اکنون نیز هم...

مردشریف گفت؛کارامو کردم ،بریم قدم بزنیم.

رفتیم کنار استخر.چوپان پاش لیز خورد.بهش گفتم:اونقدر نزدیک نرو...

 به ام گفت:چرا نگرانی؟نهایت بی افتم تو آب و

مرد شریف منو بشوره.

خنداه ام گرفت.

گفت؛کجاش خنده داشت؟همه اش که نباس آقاجانُ حموم کنه!!یِ  لیف ام منو بکشه! جای دوری نمیره.




*مرد شریف آقاجان اصلاح کردو  

حموم بُرد.دیگه داشت دکمه ی پیرهن آقاجانُ  می بست  که،بارون شدت گرفت و

قدم زدن منتفی شد.


*هوا سردو

دلچسب بود.

قطره های بارون چسبیده بودن به شاخه ها...انگار نیم سِت مُروارید بستن.

.. .بارون  که شدت گرفته  ... دایی کوچیه رسیدو

رفتیم پیشواز ...

ازماشین که پیاده شدن،

بلند سلام گفتم.لبخند زد و

آغوش گشود و

گفت:"چطوری بابا؟"



*گفتم:حواستون باشه.شنبه ۱۶ آذرِ که گفته بودین یادآوری کن!

گفتن:به نظرت برم پیشش؟یا پیامک بفرستم؟

گفتم:نمی دونم والا.هرجور دوست دارین.

گفتن:اگه پیامک بفرستم؟چی بنویسم؟

گفتم:چقدر دوستین؟

گفتن:خیلییی!

گفتم:اگه اینجورِ! پیامکی و

حضوری فرقی نمی کنه! با خیال راحت بگین و

بنویسید:"تولدت مبارک پیرمرد!"


گفتن؛"وااای ماجان:)))))"