<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

بدون شرح!

نظرات 13 + ارسال نظر
گیله مرد دوشنبه 14 بهمن 1398 ساعت 17:27 http://www.guilemard.blogfa.com

زمین سرد است و برف آلوده و تر
هوا تاریک و توفان خشمگین است
کشد - مانند سگها - باد ، زوزه
زمین و آسمان با ما به کین است

شب و کولاک رعب انگیز و وحشی
شب و صحرای وحشتناک و سرما
بلای نیستی ، سرمای پر سوز
حکومت می کند بر دشت و بر ما

نه ما را گوشه ی گرم کنامی
شکاف کوهساری سر پناهی
نه حتی جنگلی کوچک ، که بتوان
در آن آسود بی تشویش گاهی

دو دشمن در کمین ماست دایم
دو دشمن می دهد ما را شکنجه
برون: سرما، درون: این آتش جوع
که بر ارکان ما افکنده پنجه

دو اینک سومین دشمن که ناگاه
برون جست از کمین و حمله ور گشت
سلاح آتشین، بی رحم ... بی رحم
نه پای رفتن و نی جای برگشت

بنوش ای برف! گلگون شو، برافروز
که این خون، خون ما بی خانمانهاست
که این خون، خون گرگان گرسنه ست
که این خون، خون فرزندان صحراست

درین سرما ، گرسنه، زخم خورده
دَویم آسیمه سر بر برف چون باد
ولیکن عزت آزادگی را
نگهبانیم، آزادیم... آزاد...

...

گیله مرد دوشنبه 14 بهمن 1398 ساعت 17:26 http://www.guilemard.blogfa.com

آواز سگ ها :

زمین سرد است و برف آلوده و تر
هواتاریک و توفان خشمناک است
کشد -مانند گرگان- باد، زوزه
ولی ما نیکبختان را چه باک است؟

کنار مطبخ ارباب، آنجا
بر آن خاک اره های نرم خفتن
چه لذت بخش و مطبوع است، و آنگاه
عزیزم گفتم و جانم شنفتن

وز آن ته مانده های سفره خوردن
و گر آن هم نباشد استخوانی
چه عمر راحتی دنیای خوبی
چه ارباب عزیز و مهربانی

ولی شلاق! این دیگر بلایی ست
بلی ، اما تحمل کرد باید
درست است اینکه الحق دردناک است
ولی ارباب آخر رحمش آید

گذارد چون فروکش کرد خشمش
که سر بر کفش و بر پایش گذاریم
شمارد زخمهایمان را و ما این
محبت را غنیمت می شماریم

خروشد باد و بارد همچنان برف
ز سقف کلبه ی بی روزن شب
شب توفانی سرد زمستان
زمستان سیاه مرگ مرکب

سگ پاسبان است زندگی...

گیله مرد دوشنبه 14 بهمن 1398 ساعت 17:24 http://www.guilemard.blogfa.com

مناظره سگ ها و گرگها از زنده یاد اخوان ثالث :

هوا سرد است و برف آهسته بارد
ز ابری ساکت و خاکستری رنگ
زمین را بارش مثقال، مثقال
فرستد پوشش فرسنگ، فرسنگ

سرود کلبه ی بی روزن شب
سرود برف و باران است امشب
ولی از زوزه های باد پیداست
که شب مهمان توفان است امشب
دوان بر پرده های برفها، باد
روان بر بالهای باد ، باران
درون کلبه ی بی روزن شب
شب توفانی سرد زمستان

سگ ها و
گرگ ها؛
هوا سرد است و برف آهسته بارد....

مهرداد شنبه 12 بهمن 1398 ساعت 12:27

چرا خوب بود
یه برف بازی مختصری کردم
ولی خوب با شیره نخوردم
امید سمت شما هم بیاد

خوب خدارو شکر.برف بازی نوش جون تون.اینجا به برف و
شیره میگن،برف دوشاب.یا ورف دوشاب.البته برف دوشاب رو زمانی تناول میکنن که،مثال تصویر بالا،آسمون شب پرستاره باشه.
خیلی ممنون.ان شاءالله که یه کوچولو برف بباره.والبته که درخت های آلوچه غنچه و مرجانه دارن و
امید که یخ بندون نشه...

ممنون از حضور تون و
کاکو گیا،و مرسی از پاسخ تون به پرسش ها...

آران شنبه 12 بهمن 1398 ساعت 12:02 http://hghight-zandage.mihanblog.com/

روایت دلیل شروع جنگ عراق با ایران / حتما بخوانید


https://www.tarafdari.com/node/1526147

به روی چشم.خیلی ممنون تون

مهرداد شنبه 12 بهمن 1398 ساعت 10:17

ایجا برف اومد
البته نه به اندازه تصویر بالا

به به خوش به حال تون

یعنی به اندازه ای نیست؟که یه کاسه برف جمع کنین؟چهار قاشق شیره ی انگور روش بپاچین و
تناول کنید

آران جمعه 11 بهمن 1398 ساعت 21:21 http://hghight-zandage.mihanblog.com/

دارد به سوی یاری مسکین دلم هوائی
زین شوخ دلفریبی زین شنگ جانفزائی
زین سرو خوشخرامی گل پیش او غلامی
مه پیش او اسیری شه پیش او گدائی
هر غمزه‌اش سنانی هر ابرویش کمانی
گیسوی او کمندی بالای او بلائی
ما را ز عشق رویش هر لحظه‌ای فتوحی
ما را ز خاک کویش هر ساعتی صفائی
بگرفته عشق ما را ملک وجود آنگه
عقل آمده که ما نیز هستیم کدخدائی
جان می‌فزاید الحق باد صبا سحرگه
مانا که هست با او بوئی ز آشنائی
گفتم عبید گفتا نامش مبر که باشد
رندی قمار بازی دزدی گریز پائی

عبید زاکانی

https://ts1.tarafdari.com/contents/user386750/content-sound/the_piano_guys_-_beethovens_5_secrets.mp3

درود بر شما آران عزیز

خیلی ممنون بابت موسیقی پیشنهادی

سپاس از حضور عزیز و
گرامی شما

طاها جمعه 11 بهمن 1398 ساعت 20:18

سلام
سیگار به لب کنار پنجره ایستاده بود، لخت مادر زاد، مدت ها نگاهش کردم، معجزه ای بود برای زیبایی، خلقتی پر شکوه، تجسم زنده ای از خدا! نگاهش به انتهای آسمان میخکوب بود و دود سیگارش رقص کنان به استقبال طنازی دانه های برف میرفت، هوای سرد زمستان روی تن نحیفش شعری سپید می‌بافت و من آرام آرام انگشتانم را به نواختن تارهای گیسوانش مهمان کردم؛سمفونی زندگی، موومان اول.

سلام !
خیلی ممنون از حضور شما ،
بسیار مممنون بابت برشی از سمفونی زندگی.

(پنج شنبه که یه مشت آلبالو میشستن،تو دلم یاد تون کردم ...
همیشه سلامت باشی بلامیسر)

سید محسن جمعه 11 بهمن 1398 ساعت 19:34 http://telon4.blogfa.com/

درود بر شما---انقدر در وبگردیها آدم به وب های تاریخ گذشته وخالی شده و فیلتر شده و....بر میخوره که وقتی یهو با وبلاگ زیبائی برخورد میکنه--خیلی شاد میشه---عکس زیبا و خیال انگیزیه---موفق باشید

سلام و درود بر شما،
خیلی خیلی خوش آمدید آقای سید بزرگوار.
بسیار ممنون از _نظر لطف شما _ان شاءالله همیشه در پناه خداوند، سلامت و
شاد باشید

کیهان جمعه 11 بهمن 1398 ساعت 16:12 http://Mkihan.blogfa.com

همیشه دلتنگتم خاخور همیشه و تا ابدم هستی و خواهی بود
این روزها تلو تلو میخورم چون کشتی بی لنگر کج مشم و مج میشم

دلیلش؟راستش اگر می دانستم مداوایش می کردم
باش تا همیشه لطفن ماه جان خودمی

تی بلامیسر برارجان.
به به،
غزل ۲۲۰۹ مولوی!
خیلی ام عالی،
خیلی ام مرسی بابت غزل و
کج و مج شدن .گاهی اوقات باید بهترِ نیمین زترکستان و
نمیم همه دردانه باشه و
پی دلیلش ام نگرده

مرسی از همه لطفت برارم،جان و دلت خوش وسلامت

donya جمعه 11 بهمن 1398 ساعت 15:02

من به امید خوابایی که شبا می بینم ،
روزا رو دوام میارم. . ."

درود عاااااالی بود گلم

سبزباشی

بله،
"من به امید خوابایی که ...."
زنده باد امید!

سلام و
سپااااااس

سلامت و
شاد باشی عزیزم

دنیا جمعه 11 بهمن 1398 ساعت 14:58

درود زیبابینی عزیزم

سپااااااس ازحضورسبزت وابراز لطفت

شادباشی وخوب

سلام عزیزم،
قربان محبت و
معرفتت...دنیا بانو جان

سلامت و
سرافراز باشی بلامیسر

اریایی جمعه 11 بهمن 1398 ساعت 13:37 http://ariyayei.blogsky.com

مرسی از حضور شما .

درود و سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد