<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

ازمیان هاتویی های اویتامن...

 

 هر نفسم می زند زخمی و 

من می زنم

از پیِ زخمِ دگر،

بوسه به بازوی دوست!


"زرگر اصفهانی"


*دی روز خاله کوچیکه به ام زنگ زد.

گفت؛داداشت(مرد شریف) به ام گفت،به ماجان زنگ بزن،بگو خونه نمون و

 بیا اینجا.

دی روز هوا بهار،بهار،بهاری بود.

درخت آلوچه بالای باغ،پراز شکوفه بود.

آلاله غنچه داشت و

نسترن  و بنفشه و

فراموشم نکن هرگز؛شگفته بودن.

شکر خدا اجی و آقاجان خوب بودن.

همین جا _نشسته پهلوی گلهابودم که،چوپان(داداش کوچیکه) با بستنی؛ سر رسید.

بگذشت و بازم آتش

در خرمن سکون زد

دریای آتشینم  در دیده موج خون زد

خود کرده بود غارت

عشقش حوالی دل

بازم به یک شبیخون بر ملک اندرون زد

دیدار دلفروزش

 در پایم ارغوان ریخت

گفتار جان فزایش درگوشم ارغنون زد

دیوانگان خود را 

می بست در سلاسل

هر جا که عاقلی بود اینجا دم از جنون زد. . .


*مرد شریف برام چای نبات آورده بود.

بعد به ام گفت؛ببرمت؟قدم بزنی؟

گفتم؛نه.همین جا کنار گلها خوبه...؛نای راه رفتن ندارم.


البته؛زنبور های کله پشمالو هم بودن.که وزززززززز_وزشون: خیلی باحال بود.


آهان؛میگن قراره برف سنگینی بیاد و

برف نو سلام علیکم!

خیلی خوش تشریف میآری...

لطفا حواست به گلها و

تی تی ها و

بنفشه ها و نسترن ها ...باشه و؛

زور هوای دارچویِ  بدار بلامیسر ...