<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

ستاره ها و افکارت, کامل ترین کائنات ند.

                         


به  تو  گفتم :

<<گنجشک  کوچک  من  باش ,

تا  در  بهار  تو  من  درختی  پر شکوفه شوم. >>


" تو اما 

وارد رگ هایم شدی

و همه چیز تمام شد . . . "


"امروز در رگ هایم خون تو  جاری ست/جریانی لطیف ،ساده ،ابدی. . ."


*به ترتیب؛شاملو،غسان کنفانی،پابلو نرودا.عنوان از؟( یادم نىست)ولیکن" ییلماز اردوغان" وجدانن درست و بجا گفته که؛


نگریستن به تو 

همچون خیره ماندن به کاغذی ست سفید

که مهیاست برای هر چیزی


نگریستن به تو

همچون نگاه کردن به آب است

و شرم کردن است

از چهره ای که می بینی


نگریستن به تو 

همچون انکار تمام رویدادهای اتفاقی 

و فهم یک معجزه ست


نگریستن به تو

هم چون

 ایمان آوردن است به پروردگار



*و یک جایی ام گفته،

"اگر در راه زیستن/باید چنین مرگی باشد/اگر در راه دوست داشتن/باید چنین درد هایی را تحمل کرد...../بسیار خوب

پس در راه تو

چرا باید آزرده شد؟"


خلاصه  اینکه،به قول نوید محمد زاده؛

"چرا هر وقت اسم دکتر مصدق و دکتر فاطمی میاد من اشک تو چشام جمع میشه؟!"


خدا واسه دوست و دشمن نخواد.

سارا دی شب تب و لرز،توام سردرد و

سرفه های خشک...

نشستم بالاسرش و

بسم الله نور...خواندم.

مامان اینا ولایتن.

امروز تماس گرفت،به اش چیزی نگفتم.ازخودمم نگفتم،یعنی وقت صحبت،همه ی توانم رو جم جور کردم،که متوجه نشه،حالمون قاراژمیژه.


 پهلوی راست دراز کشید.

مث بید می لرزید.چشاش گرم شدو

خوابش برد.گفت خوابش رو دیدم.گفت،به ام گفت،"الان گرمت می کنم،عزیز دل بابا"

گفت،گریه ام گرفت.پشت دستش رو بوسیدم.گذاشتمش روی قلبم.

گفتم به قول دکتر فاطمی،این به معنای اتصال عاطفیِ..وبعد گفتم؛تویی تویی که زامواج چشمه مهتاب؛به آتش دلم از "لطف"می زنی آبی...


خوب،بگذریم...

امید که ،درپناه خداوند،حال  و احوال شما و عزیزان عزیزتون خوب و

خوش باشه....


نظرات 9 + ارسال نظر
گیله مرد پنج‌شنبه 15 اسفند 1398 ساعت 01:55 http://guilemard.blogfa.com

ان شالله همیشه سارا خانم ‌و آقا سجاد تندرست و شاد باشن.
نگرانی شما رو درک می کنم ، برای خانواده محترم آرزوی سلامتی دارم.

تی محبت قوربان،بلامیسر
ایشالا تونانی،ب اتفاق عزیزان سلامت و
خوش ببونی ...

گیله مرد پنج‌شنبه 15 اسفند 1398 ساعت 01:52 http://guilemard.blogfa.com

من نه گنجشکم،
نه قناری!



دارکوبی هستم در شهری بی درخت؛

حالا تو هی بگو بخوان!



شاعر: محسن حسین‌خانی

خیلی باحال بود.اول سر صب،مره خنده بیگیت

مرسی گیله پسر جان

آران چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت 23:44 http://hghight-zandage.mihanblog.com/

دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد
به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد
به کوی می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرند
زهی سجاده تقوا که یک ساغر نمی‌ارزد
رقیبم سرزنش‌ها کرد کز این باب رخ برتاب
چه افتاد این سر ما را که خاک در نمی‌ارزد
شکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج است
کلاهی دلکش است اما به ترک سر نمی‌ارزد
چه آسان می‌نمود اول غم دریا به بوی سود
غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی‌ارزد
تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهان گیری غم لشکر نمی‌ارزد
چو حافظ در قناعت کوش و از دنیای دون بگذر
که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی‌ارزد

حافظ

دمی با غم به سر بردن.....

بسیار ممنون و
سپاسگزارم...

کیهان چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت 14:10 http://mkihan.blogfa.com

سارا خواهر زاده منه دیگه!
و دعا هم که برای خودت خواندی

باریکلا امیرکیهان برارِ(به قول سارا)با دوش=با هوش

همیشه سلامت بمانی برارم

کیهان چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت 10:17 http://mkihan.blogfa.com

نگران خاخور زاده ام شدم البته زیاد نگران نیستم او نیرومنده و مطمینم که چیز خاصی نیست و یه سر ما خوردگی معمولیه
و دیگر اینکه
من خودم یه دعایی بلدم براش می خونمش دعایی که خیلی وقتها از بسیاری مهلکه ها نجاتم داده نگران نباش
در واقع اون دعا را برای خودت خواندی تو

خاخور زاده چیه امیرکیهان برارم.الحمدلله سارا حالش خیلی بهترشده.خیلی ممنون از لطف و
دعایی که براش می خونین.شب پر استرسی بود.هر چهارساعت به اش استامنیفن خوراندم.مابین این چهارساعت،یک فنجان آب لیمو عسل،که آب بدنش بالانس بمونه.به لطف حق درمان جواب داد.خاطرم جمع شد.تب لرزخودم شروع شد.ولیکن اونی که بالاسرم نشسته بود،خودم بودم.درواقع خودم برای حال بد خودم دعا خوندم.که الحمدالله جواب گو بود.

مرسی برار عزیزم

یاسی چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت 06:34

می گم هنوز واتس اپ یا تلگرام نداری؟ یا هر چیز دیگه ایی؟؟

بله،هنوز ازاینجور چیزا، ندارمولی سر قول هستم.هر زمان واتس اپ ،تلگرام،اینستا...نصب کردم‌ خبرتون میکنم.

یاسی چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت 06:33

رمز عبور ها یادم نیست

عزیزممم

یاسی چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت 06:11

سلام ننه جان
چطوری؟ بلا دور باشه ازتون!
خدا نگهدارتون باشه.
دو هفته پیش آهوی منم تب داشت و هفته بدی رو رد کرد. شکر خدا خوب شد.
زود خوب بشید الهی
دختر بی وفات

سلام
سلام به روی بهتر از ماهتون،دختر گلم
جان و دل ننه جان.قشنگ جانِ ت بی بلا،عزیز دل ننه
عزیزم
الهی شکر،خدا رو شکر که آهوی عزیزخوب شد
اینجور وقت ها،شب و روز آدم طولانی و
کشدار و وادم یادِ دکترها پرستارها می افته،الهی خداوند همیشه حافط و
نگهدار شون باشه.

خیلی ممنون از احوالپرسی تون❤شکر خدا قدری بهترم.ان شاءالله چشاییم برگرده،استخوان درد و
سردردمم خوب بشه،دیگه خوبِ خوب میشم
این چه حرفیه،دختر گلم،خیلی ام وفادارِ ومن،
عاشق خلق و خوی خاصش ام
ممنون که سر صبحی خیلی خوشحالم کردین

مهرداد سه‌شنبه 13 اسفند 1398 ساعت 23:14

سارا خانم بهتره ؟
خدا نگه دارش باشه
خدا کنه زودتر بره این اوضاع .

بله کاکو
الحمدالله تبش قطع شده ،قدری بهترِ.البته تا ۴۸ساعت باید مراقب باشم،چون امکان برگشت تب هست.
قربانت روله گیان.خداوند نگهدار شما و
عزیزان عزیزتون باشه
پناه بر خدا کاکو‌
ان شاءالله که ،زودتر از اردی بهشت،وضعیت سفید شه و
پزشک و پرستارو..همه همه؛ ازاین وضعیت رهاشیم..

ممنون از حضور شما و
احوالپرسی تون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد