<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

همه قبیله من عالمان دین بودند. . .

                                  



رفتم پشت پنجره،هیچ صدایی شنیده نمیشه،سوت و کوری دبستان+محله، دلتنگ ام می کنه...

دلم برای شنیدینِ زنگ تفریح ،همهمه ی بچه ها،...بلند گوی دبستان،صدای آقا و خانم  ناظم"گوش کن پسر" توجه کنید ،دخترای گلم"تنگ شده.

یاد رقی _و ایام خوشی که داشتیم؛ می افتم.لبخندم می گیره،خیره به تاب خوردنِ،شاخه های بید،چند قلم شیطنت هامونو از ذهن میگذرونم...

یه وقت هایی ام، معلم با خودکار توی دستش ،چند ضربه به تخته سیاه میزد،که یعنی حواسا تون کجاست؟یه وقت هایی ام ،همین مدله چندوضربه ،به میز..که من، از لحنِ موزونِ میز ،خیلی خوشم میآد.صدای دلچسبیِ.انگار به ات میگه،لطفا حواستُ جمع کن و

تو کلاس باش.

و خوب...من از این لحن،لبخندم می گرفت.همونجوری که،دستم رو می بردم،که لبخند استتارکنم،می گفتم؛ببخشید!

لب خونی و

چشم خونیِ ماموستا،درجه یک! بیست.دادایِ من ام، لب خونیش خیلی خوبه.خیلی از حرف ها مونو به همدیگه همین جوریگفتگو می کنیم.طوری که،بجز خودمون .تا حالا کسی  متوجه نشده...

بله،داشتم عرض می کردم. . .

که رقی خیییلی خانمِ ،خیلی ،که اگه بقل دستیش،مث بچه ی آدم،سرش تو  درس مشقش می بود،الان آخرای ترم بودن و

اینجور☆☆☆☆نمی شدن..

حالا جدای این حرف ها،...

می دونم چهل و چند روز دیگه ،دوازدهم اردی بهشت،روز معلمِ.

چه عیبی داره؟

به بهانه ی این ایام سخت،از همه ی معلمان فداکارو مسئولیت پذیر تشکر کنیم ،که چراغ آموزش رو ،درمنازل شون روشن نگاه داشتن و

 نورش را  به یکایک  منازل تابانیدن.....خدا قوت و

خسته نباشیدو

 خدمت همه ی شما بزرگواران عرض میکنم. . .

دل تون گرم و

پر نو...،همیشه سلامت و

سرافراز باشید.

 

*از مسئولین بابت دلجویی از معلم  مهربان آستارایی ،بسیار ممنون وسپاسگزارم.


**نشسته ام  بغل دست دادا،فایل صوتیِ دبیر دینیُ گوش کردم،..

قشنگ و زیبا،کلاس رو به تصویر کشیدن.

***یه چیزی ام از دادا تعریف کنم،،،

بعد رسیدگی به تکالیف علوم،برگشت  به سارا گفت،من تکالیف ام رو(خیلی عذرمیخوام) تو پی پی  فرستادم.سارا گفت؛تو چکار کردی؟