<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

خدایا! اگر در کنار طاعتت،عملم کوچک است؛امید و آرزویم بزرگ و بسیار است. . .

 

   خدایا!

پوزش طلبی من به درگاهت،عذر خواهی کسی است،که از عذرپذیری تو بینیاز نیست.پس عذرم را بپذیر.ای کریم ترین بزرگواری که زشتکاران به درگاهش ؛عذر گناه می برند.


خدایا!

اگر مرا به جرمم بگیری،دست به دامان عفت می زنم.

و اگر مرا به گناهانم مؤاخذه کنی،تو را به بخشایشت بازخواست می کنم.

اگر در دوزخم افکنی،به دوزخیان اعلام خواهم کرد؛...انی اهبک!....تو را دوست دارم.


لحن و آوای مناجات شعبانیه رو  دوست دارم،خصوصا شب ها، بهمراه تصاویر حرم امام رضا پخش میشه... خلوت بودن  صحن ها و حرم،تماشای گنبد طلایی تو 

شب پرستاره؛هوای دلچسب باهاری،دل آدم مثال پرچم   بارگاه ام رضا به اهتزار ...

ذکر آرد فکر را دراهتزاز

ذکر را خورشید این افسرده ساز. . . 

با مامان تلفنی صحبت می کردم.صحبت رفت سمت مساجدو امام زاده ها و...

گفت؛خوشحالی؟به آرزوت رسیدی؟

دروغ چرا؟گفتم؛با تمام وجودم،بله.

بیست و دوم اردی بهشت ۸۸ بود.حرم امام رضا.صدای جیغ و همهمه...

گفتن از گوشه بری،راحت می رسی به ضریح!

زیر دست پای خانم های  زائر له لبرده شدیم.چادر و مقنعه ام لوچ شد...به پهلوم کوبیدن .چند دور منو دور خودم چرخوندن و....به خودم اومدم یه جای نرمی ام.نفس کشیدم.اوقم گرفت.چادر کنارزدم.انگار ازتو چادرخانم قوی هیکلی بودم.انگار اون جای نرم شکم خانم بود.و لابد پیشونیم باناف خانم چشم تو چشم شده بود.از چادرش بیرون اومدم.به چهره اش نگاه کردم.سبزه بود.از خستگی سیاه شده بود.روسریش کنار رفته بود وموهاش بهم ریخته بود،نفس نفس زدن هاش، مثال بانوان تو کشتی کج شده بود...که یهویی دوضربه به سرش زدن و

گفتن،خواهر حجاب تو رعایت کن! 


صدای همهمه و  فریاد......

تازه یادم اومد؛گفته بودن  از گوشه بری ،راحت می رسی به ضریح...

نگو آن زمانی که منو دور خودم می چرخوندن،این خانم متوجه شدن و

برای آسیب ندیدن  و خفگی احتمالی....کی منو بردن تو چادرشون،به خودشون چسبوندن و

آوردن دم درحرم؛ نانم و نمی دونم و نازانم!!!