<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

می خواهم خوابِ اقاقیاها را بمیرم . . .

نظرات 5 + ارسال نظر
بهامین شنبه 27 اردیبهشت 1399 ساعت 14:43 http://notbookman.blogsky.com

عزیز دلین

باشماق شنبه 27 اردیبهشت 1399 ساعت 07:49

با درود
چه عکسی
خدا خیلی هنرمند است زیبایی ها را زیبا ترسیم می کند
پارک ما هم اقاقیا داره
خدا که اینقدر لطیف و ظریف و کریم و رحیم و رحمان و غفار و جبار و ۰۰۰۰۰است تهدید هاش هم خیلی خشن است به طوریکه مو بر اندام آدم راست می شود
دیروز چیز جدیدی شنیدم
گفتن اذان در نماز مستحب است به جز در نماز عصر جمعه که حرام است

درود بر شما
بله،خداوند خیلی هنرمند است.. .

پارک ها و بوستان ها،اقاقیاهاش قدری اصلاح شده اس.این درخت اقاقیا جنگلیِ،تنه اش مثل جوجه تیغی تیغ های کوتاه و بلندی داره.

این تهدید خیلی خشن ،پس از بینهایت خوبی و
صبوری رخ میده.به قول اَجی ،خودا نُکُنه کورد واگرده.

الله شرک به خود را نمی بخشد.(شما وانچه جز الله می پرستید سوخت جهنم خواهید بود،این سرنوشت مختوم شماست_انبیا آیه ۹۸)گناهان دیگر جزآن را برای هرکه بخواهد می آمرزد.
ولیکن توحید محبوبترین چیز نزد خدا و شرک خطرناکترین گناه نزد خداست.واگر کسی در زندگی موحد باشد سایر گناهانش قابل آمرزش است.اما مشرک سبب خشمی است که هیچ گاه آمرزیده نمی شود.الا توبه کند.

ما خیلی به خداوند امید واریم
ان شاءالله به بزرگی و کرمش مارو ببخشِ و بیامرزه...

افق بهبود جمعه 26 اردیبهشت 1399 ساعت 23:22 http://ofogh1395.blogsky.com

میخواهم خواب فندق ببینم
فندق درخت داره درسته؟
فندق های فراوان و خندان بدون غصه ویروس

به به
بله.درخت فندق برگ های قشنگ و تُپلی ام داره
عید امسال ،مامانم یه نهال فندق کاشت
می خواهم خواب فندق ببینم...

مهرداد جمعه 26 اردیبهشت 1399 ساعت 22:52

پس درخت اقاقیا اینه، نمی‌دونستم.
شهر و محل ما پره از اقاقیا.
بلامسیر کاکو

بله،درخت اقاقیا همینه.خیلی مقاومِ کاکو.قدیم ها باهاش انبار برنج درست می کردن،خونه می ساختن.مثل تیرآهن می مونه .
ها کاکو گیان
این درخت خیلی بلامیسرِ نازار گیانِ

دست نوشته ها جمعه 26 اردیبهشت 1399 ساعت 11:10 http://sunray.blogsky.com

می خواهم خواب اقاقیا ها را بمیرم خیالگونه در نسیمی کوتاه
که به تردید می گذرد خواب اقاقیاها را بمیرم
می خواهم نفس سنگین اطلسی ها را پرواز گیرم
در باغچه های تابستان خیس و گرم به نخستین ساعت عصر
نفس اطلسی ها را پرواز گیرم
حتی اگر زنبق کبود کارد بر سینه ام گل دهد
می خواهم خواب اقاقیا را بمیرم
در اخرین فرصت گل و عبور سنگین اطلسی ها باشم
بر تالار ارسی در ساعت هفت عصر

خوشی و آرامش، همچون عطر اقاقیاها ؛برشما همیشه باد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد