<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

ورای نور و ظلمت؛از زمین و آسمان فارغ!

                                  

                      

نظرات 7 + ارسال نظر
مترسنج دوشنبه 16 تیر 1399 ساعت 02:10 http://dar300metri.blogsky.com

قبلا نظر دادم... ولی باز هم نظرم اومد که بگم الان ک دولت بفکر این نور چشمان نیس و قبلن هم نبوده...آیا وقتی ما هم پیر شویم به فکر ما هم نخواهد بود ؟!!
نخاهد بود

یاد وقت هایی افتادم که،با مردشریف حرف می زدم.البته نگاهم به تی وی بود.مردشریف ام می گفت/" آها"
برگشتم بهش بگم ،چی چی رو آها؟دیدم هفت پادشاه خوابِ.آها رو هم گذاشته دنده اتومات:
بگذریم
بله.نخاهد بود و
نخواهند بود

خنکی و بوی هندوانه تا اینجا هم اومد،یکم به ما هم بده بی معرفت!!!!!
خودومنو به کشتن باید بدیم تا الان بتونیم یه هندونه پیدا کنیم که مطمئن بشیم کرونایی نیست!!!
یه سوال؟
اونجا کجاست هندونه هاش اینجوریه و اینقد شیرین و قرمزه؟؟؟؟
بگین ما هم بیایم یه وانت بار بزنیم ببریم

سرچ کنین هندونه چاف لنگرود .تصاویرشو ببینید.

معلم کوچولو شنبه 7 تیر 1399 ساعت 17:43

خنکیش تا اینجا هم اومد

اجازه خانم؟

سلام با داستان داس بروزم ومنتظر نظر شما ممنونم...[گل]

سلام بر شما همتباری عزیز و گرامی
خیلی ممنون از حضور عزیز شما.به روی چشم.خدمت می رسم

باشماق شنبه 7 تیر 1399 ساعت 07:54

با درود
من هندوانه دوست دارم یک بار گفتم هندوانه نوه ام ریسه رفت
بابایی به هندونه می گه هندوووانه !
البته در گویش کردی به آن شامی می گویند
اگه رگه های سبز بهم نزدیک باشد سرخ است
راستی یک زمان هندونه قاچاق بود
یعنی اجازه خروج از دزفول را نمی دادند که چرا به جای کاشت گندم هندونه کاشته شده
موسوی نخست وزیر بود !

درود بر شما
نوه شما خیلی بامزه اسخدا وند شما رو به اتفاق عزیزان عزیزحافظ و نگهدار باشه
حدود دوسالی میشه که دکتر گفت خوردن شامی برات ممنوعه.من ام به همون عطربو بسنده می کنم.البته عطر چمن تازه رو بیشتر از عطرهندونه دوس دارم
قضیه قاچاق رو نمی دونستم.
من از انسانهایی که قوانین رو دور نمی زنن خوش ام میاد.
مثلا دکتر مصدقی که چرچیلُ درس داده بود
اخیر از فلان استان/برای فلان اداره/ مدیر و معاون آوردن.که جناب مدیر چش بسته از معاونش خط می گیره/این بزرگواران جلسه گذاشتن،یک سری قوانین رو(البته همه اش فرمالیته اس) یادآوری کردن.ولی خب.منشی دفتر این دوبزرگوار،پدر،خواهر،برادر،زن برادر،...ازاین قانون ..ببایستی فاکتور گرفته بشه.
منتهی کارمند شون زیر بار نرفت و/ طبعیت ننمود.حالا برای کارمندِ خط و نشون می کشن.
می بینید؟این از ممل/کت و
ادا/رات .یارو ۱۰۰ملیون تومن /پنج سال پیش/برنج پیشکشی فرستاد طیران/از طی زدن ،شد مدیر فلان بخش.
خداسر شاهدِ از ایلام مدیر فرستاده بودن.وقت رفتن شون کارمندا گریه می کردن.بس که انسان بود و انسان ماند و
انسان برگشت ولایتش

مهرداد جمعه 6 تیر 1399 ساعت 19:15

اینجا ما به خانمای مسن میگیم کیوانو (کدبانو)
خدا نگهدارش باشه یه پا کدبانو هستش

می دونی کاکو؟من ام مث کیوانو گیان گل هندونه دوس داره
خیلی ممنون بابت واژه ای که نوشتین و ترجمه و توصیفش کردین.
خدا نگهدار شما و عزیزان عزیز تان باشه❤❤❤

مترسنج جمعه 6 تیر 1399 ساعت 19:12 http://dar300metri.blogsky.com

مانند همیشه عالی

درود .خیلی سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد