<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

رازو نیاز عاشق محتاج گفتگو نیست. . .

ما بی نیاز گفتن

بی گفتن و شنیدن

در حال گفتگوییم 

در لحظه های دیدن 

 .


یکی بعد سالها داریوش گوش کنه ؟چه معنایی می تونه داشته باشه؟

پرسیدم؛کدام ترانه؟

گفت؛مگه فرقی ام میکنه؟

گفتم؛نه!همین جور الکی پرسیدم !!

گفت؛مگه سوال الکی ام می پرسن؟

گفتم؛بله،تا دلتون بخواد.

همین :)جور نگام کرد.

گفتم؛برای ارزیابی هوش و حواس و دایره اطلاعات طرف مقابله.

قدری اخم کرد.

گفتم؛ناراحت شدین؟

لبخند زد.

گفت؛وقتی که بارون نمی یاد!

باخوشحالی گفتم؛اوه پسر!///قلب من از صدای تو،

چه عاشقانه کوک شد/تمام پرسه های من/کنار تو سلوک شد!

گفت؛خب!؟

گفتم:خُب به جمال و کمالِ مبارکت بلامیسر.

سعی کرد نخنده.بعد دست راستشو تو هوا چرخوند؟که یعنی خب!؟ بگو ؟

گفتم؛اول اجازه بدین این  "شکنجه گر" رو با ولوم بالا پلی کنن !

بعد اشاره کردم به اطاقک نگهبانیِ روی  پل.

سرپال همیشه و همواره باد می وزه...موهاش تو باد مرتب و نامرتب میشد،نگهبان متوجه شد.

ملودی از بلند گوهای روی پل پخش  شد و ...داریوش خواند؛

روبه تو سجده میکنم

دری به کعبه باز نیست

بس که طواف کردمت

مرا به حج نیاز نیست

مرا به بند می کشی

از این رهاترم کنی

زخم نمی زنی به من 

که مبتلاترم کنی

از همه توبه می کنم

بلکه تو باورم کنی

دو دقیقه از ترانه پخش  شده بود..

همین  جور پرلبخند بودم.گفت؛خُب؟

دستم رو تو هوا اینجوری اینجوری کردم،یعنی صبر کن!صبرکن!

وقتی خوند؛ قلب من از صدای تو...قهقه ام رو قورت دادم.دستام رو جلوی دهنم کاسه کردم و

گفتم؛ببین منو؟قطعا یه دسه گلی ب آب داده ،کل  من و شما مربوط نیست تی بلامیسر!!

یه لحظه جوری شد که انگار بخواد منو ازاون بالا پرت کنه توی سپیدرود و...خلاص./بعد با احتیاط عرض پل رو طی کرد،تا برسه  این ور پل ...


.

اینجا سر پُلِ سَدِ.که من خیلی دوسش دارم....