<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

پرید و پر زدو پرواز کرد. . .

 

 

 خوش بحالت پسر!

خوشبحالت که می تونی اون بالا کز کنی...

.بله،"پرنده پر زدو با پرزدن تمامت خود را پراند در پرواز...."

-توی باد خنک؛مست و ملنگ بودنِ درخت بید رو دوست دارم.

.

.

چهار دسته نعناع؛ پاک  و  شسته و رفته و پخش و پلا شدن ؛که خشک و سپس ها نعناع داغ شن.

.

 بعد چیدن اون دسه گل آقای برادر زاده ؛ بابت رخ داد چنین حادثه ای ازش عذرخواهی کردم و

به قول شا/هین/نج/فی؛بوسیدمش از غم /جلوی... شالی زار ها!

دوازده روز از اون ماجرا میگذره.واصلن حواسم نبود به اش سر بزنم.دیدن چنین صحنه ای سردرد ۹۸ساعته ام  رو /که هی قطع و وصل میشد؛کلهم نیست و 

نابود کرد.

خدایا شکرت،الهی شکرت...

.


نظرات 6 + ارسال نظر
مترسنج چهارشنبه 12 شهریور 1399 ساعت 19:54 http://dar300metri.blogsky.com

سلام
مث همیشه ۱۹و نیم

منتظر تصاویر ماهی بعد اردک باشیم

سلام و عرض ارادت
سپاس از نمره ای که لحاظ فرمودین
بله.خیلی ام لطف می کنیدو
ممنون از منتظر ماندن تون

باشماق چهارشنبه 12 شهریور 1399 ساعت 10:26

با درود
کلیپ ارسالی اردکها
من یاد کربلا انداخت و نهر القمه
و اردک های درونش
البته گفتند هوس آشامیدن آب آلوده ی آنرا نکنید که مملو از آب فاضلاب هتل های کربلاس
بار اول که رفتم خیلی وضع عراق بهم ریخته بود تازه صدام سقوط کرده بود
ولی الان کلی هتل ساخته شده یواش یواش روی دست مشهد داره می زنه

درود بر شما
آشامیدن از نهرالقمه
والا آب استخر،یا برکه/ای که اردک ها درش بودن.آب چاه آشامیدنی است.بالغ بر دویست قطعه ماهی درزیر آب ورجه وورجه میکنن.علف/نان خشک/پودرماهی/آرد نان بربری/پفکی(غذای ماهی)برای تغضیه شان ریخته میشه.آب از سر/ریخته میشه،وهمان مقدار از تهه برکه تخله میشه.وهمین امر باعث میشه که رنگ آب سبز شه.واین برکه طبق گفته ی کارشناس،وارسی ماهی ها و آب برکه،شکر خدا جزء برکه ها ی سالم وبدون قارچ ولیناست.
حالا از ماهیا عکس گرفتم،آپلود میکنم ببینیدشون

کیهان چهارشنبه 12 شهریور 1399 ساعت 07:56 http://mkihan.blogfa.com

درود بر خاخورما با بهترین آرزو ها برای شما و همه عزیزان عزیزتان
معلومه که حال دلتان خوب خوبه خدا را شکر
سر درد گفتی ... من هم راستش یک هفته ای می شه این سر درد که بیشتر هم سمت پیشانی ست را همراه دارم تحملش می کنم ولی گاهی اوقاتمو تلخ می کنه!!!

و دیگر اینکه یه نیمچه دوری زدم در غرب به همراه امیر دو سه روز بود نبود می خواستم کمی حالشو تغییر بدم بلکم !
و هوا همچنان گرم و شرچی صبح ها که از اتومبیلم پیاده می شم در شرکت مه روی عینکمو می گره و باید بزنمش روی پیشانی! بنظرم با ماسکی به به صورتم داریم و عینکی که بر پیشانی باید قیافه هایمان حسابی خنده دار ببوده باشه!

قراعتی را اصلن خوشم نمیاد عالمی است که به علم خودش عمل نمی کنه! اگر خواستی تا داستانشو برات بگم×
همیشه دوستارت هستم

درود بر شما عزیز برار ما با بهترین آرزوها و هرچه بخواهید بخواهیدها،ازخوبی و ها و خوشی های بسیارو برای شما و عزیزان عزیز...
الحمدالله.شکر.برای همین حال دلی که از نظر شما خوب خوبه،الهی شکر

آخ،آخ،
دقیقا همین مدل سردردِ.بیشترام سمت راست پیشانی/ولیکن ما هم اوقاتمون تلخ میشه میل مون میکشه تنها باشیم ،که خدای نکرده با کسی دس به یقه نشیم.

دست شما بابت نیمچه دور با امیرخان درد نکنه.امید که حالشو برده باشه و احوال خوب شریفش حول حالنا...باشه همیشه

راسیتش با این توضیح و تفسیر خنده کجا بود برارم.آدم یاد یک سکانس ترس ناک/مثلا شبح درمه/ می افته.

با کمال میل.لطفا داستانش را برایمان بازگو کنید
راجب ایشان باید فکر کنم.ولیکن دوست تر میدارم راجب ،بهشتی و طالقانی و
ایت الله منتظری ..اندیشه ورزی کنم.
از عالم به عمل فرمودین،یاد آمد امام صادق علیه السلام فرمودن،چون عالم بعلم خویش عمل نکند اندرزش از دلهای شنونده گان بلغزد چنان که باران از سنگ صاف بلغزد."
دیگه اینکه،
سپاس بسیار بابت مهرو محبت و معرفت تان.وهمچنین برار عزیزو گرامی ام

Sabireh سه‌شنبه 11 شهریور 1399 ساعت 20:47

خدا رو شکر
الهی شکر

❤❤❤❤❤❤
❤❤❤❤❤
❤❤❤❤
❤❤❤
❤❤
عزیز دلین

مهرداد سه‌شنبه 11 شهریور 1399 ساعت 12:19

Yes

ممنون از حضور تون

باشماق سه‌شنبه 11 شهریور 1399 ساعت 11:53

با درود
عکس های خوش آب و رنگی است
میگم من که پرنده ای ندیدم
هوای تهران هم خنک شده کمی هم همراه سردی
اگه آن گل شکسته را مثل پای شکسته می بستید بهم جوش نمی خورد ؟
مدرسه ها یواش یواش داره باز می شه
کاش باز بشه و بچه ها که دارن از خونه نشینی افسرده می شن لااقل مشغول بشوند
یادمه آقای قرائتی گفت معلم خوب آن است وقتی میگن فردا تعطیل است
نگه آخ جون !
همسر من با همه ی زحمتی که می کشید و کلاس های مفتی خوش نویسی و فوق العاده می گذاشت هم باز می گفت آخ جون فردا تعطیل است

درود بر شما
خیلی ممنون از لطف بسیار شما
لطفا به آخرین تصویر توجه کنید.برای شما با انگشت اشاره علامت گذاشتم
چه خوب.عطر بوی تهران رو دوست دارم.خصوصا عطر شبانه اش رو.
اگه شاخه درخت بود ،مثلا درخت آلوچه.قطعا با راه کار شما جوش میخورد و میوه هاش به ثمر می رسید.ولیکن آفتاب گردان گیاه یک ساله اس.طوری آقای برادر زاده گردنش رو شکسته بود که،به پوسته اش بند بود.
بله،سارا هم کتاب هاش رو گرفت و
فعلا از طریق واتساپ با خانم مدیر و بچه های دهم انسانی آشنا شده.
بله،بله،کاش مدرسه ها بازشن...

خداوند به همسر مهربان و زحمت کش شما سلامتی و طول عمر باعزت عنایت کنه.صدالبته به اتفاق همه ی عزیزان عزیزشان.صدالبته به اتفاق همه ی همکاران و عزیزان عزیزشان...

+مادرم پای صحبت های آقای قرائتی می نشت.جیک منو برادرهامم نبایستی درمیاومد.
ولیکن پایان برنامه اش ،سه تایی می گفتیم،آخ جان تُمامَ بئوسته "برنامه اش تموم شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد