تنها مگر یکی کودک بودن!

یکشنبه 14 دی 1399 ساعت 18:19 http://دیار بختیاری

به به عجب ابری . عجب انتخابی احسنت به شما ولی الان فکر نکنم خروس جنگیا را باشه دیگه کسی شرط نمیبنده

درود و سپاس
چرا.ولایت ما خروس جنگی.خروس لاری.می زنن زیر بغل و
میرن سی دشت.والبته روی ورزا بیشتر شرط می بندن.شیرینی بروبچه های پاسگاه رو هم تقدیم می کنن.
به نظرم کار اینا بهتر از کار اون شو /راهای دزد سر گردنه اس.

ستار

یکشنبه 14 دی 1399 ساعت 18:09

درود بر شما عزیز برارم

باشماق

یکشنبه 14 دی 1399 ساعت 15:52

با درود
باید فیلم جالبی باشد
تقریبا بیست دقیقه اش را دیدم
کرمانشاه هم یک محل برای به جون هم انداختن خروس های لاری داشت
جمعه بعدازظهر یک عده ای جمع می شدند
و روی جنگ خروس ها شرطبندی می کردند
ما هم که خونه مون مهمان حوالی بود می رفتیم و نگاه می کردیم
سال ۱۳۴۰

درود بررشما
ولایت پدری ما هم.خروس جنگ و
ورزا جنگ خیلی دوست دارن.ایضا روی خروس و
ورزا شرط می بندن.
گاهی میون جنگ.مامورا می ریزن و
هرنفر.به سمتی.فرارو بر قرار ترجیح میدن.
قبل کرونا.
یکی رو گذاشتن پولهارو جمع آوری کردن و
سر رسیدن مامورا و
جیم زدن اونی که پولها دستش بود.همانا.
چند ماه پیش.
بعضی از درخت های باغ آقاجان رو فروختن.گفتن چه کاریه؟بمونه دزدا میان می برن.ما خودمون بفروشیم.
از میون چوب دارها.
یکی شون واسه چوپان تعریف کرد و
گفت،اونی که پولهارو برداشت ودر رفت.پدرم بوده.۷۰ سالشه.گفت نزدیک به ۲۰۰ میلیون پول و برداشت.دربست رفت تهران.خونه خواهرم:))
سال ۴۰
بابام چهار سالش بود و
مامانم پنج سال بعد دنیا اومد