<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

دیالوگ!

ما همه مون مشکلاتی رو داریم،
همه مون چیزهایی رو داریم که باهاشون سر و کله بزنیم.بعضی  روزا از دیگرانبهتریم.
بعضی  روزا متوسطیم و بعضی روزا هم فقط جا رو واسه دیگران تنگ کردیم. . . 


#گسیختگی.

 

 
پ.ن؛


نظرات 8 + ارسال نظر
moradesvand57 جمعه 19 دی 1399 ساعت 01:37 http://دیار بختیاری

خاخور باران کلا همیشه دوس دارم بخندم و همه لبشون خندون باشه خدای ناکرده یه وخت حمل بر دس انداختن و مسخره نشه

اتفاقا.من ام. از دست انداختن دیگران اصلآوابدا خوش ام نمیاد.وخیلی ام عالی.که دوس دارین بخندین و
همه بخندن .
وآن چه که خدمت تون عرض کردم.از فواید خنده و خندیدن بود.که در سوزاندن کالری بود.یعنی بی دردسر .بدون هزینه و باشگاه رفتن و...گاهش وزن صورت می گیره و
به وزن ایده آل می رسن
سپاس از حضور تان

moradesvand57 پنج‌شنبه 18 دی 1399 ساعت 22:10 http://دیار بختیاری

یز شما درد نکنه پس گریه برا چشم انسان مفیده بله خانوم دکتر هم که هستی خنده چطوره خوبه؟پونه داغو وقتی اماده شد تو بشقاب هر کی دوس داشت براش بریز البته کم نریزی تو دیگ

وقتی می خندید.گردش خون در قلب و سراسر اندام ها شدت می گیره.وبرای همین همه ی اطبا پیشنهاد میکنند.صبح ها.بعد از بیدار شدن از خواب.در رخت خواب بنشینیدو
تا جایی که ممکن است.بخندین.تا آرامش غالب وجودتان شود.

خو باشه

دلسوختگان پنج‌شنبه 18 دی 1399 ساعت 12:17 https://dlsokhthgan4000.blogsky.com/

هر چه از این دنیای امروزی فاصله بگیری، راحت تر و آرام تری.!
گاهی با خوبیها هم باید قهر کنی..

بله .کاشکی میشد.غار نشین شد.


درود بر شما عزیز گرامی
سپاس از حضور همیشه عزیز شما

باشماق پنج‌شنبه 18 دی 1399 ساعت 09:00

با درود
زندگی بی مشکل مثل آن می مانند که همه چیز مهیا باشد ولی خودت باشی و خودت

درود بر شما
دقیقا.
خودم باشم و برنامه ریزی های خودم.قطعا به مشکل بر نمی خورم.چرا؟چون توکل و قناعت باهامه.
اول اقساط رو کنار می زارم.مبلغی ام برای آب و برق و...آنچه که ضروریه خرید میکنم.
صدقه و خیرات کنار می زارم...
ولی همین خودم.ازسر نمی چی؟می ره ضامن یکی میشه.یکی که توان پرداخت نیم قسط رو نداره.چه برسه ...
واینجور میشه که هرماه .قسط خودم و اونی که ضامنش شدم.پرداخت می کنم.
البته که حقوق ام کفاف پرداخت نداره.واینجاست که.یکی دیگه.وام گرفته.که چی بشه؟که زنش کل لوازم منزل رو فقط و فقط.بابت اینکه.مث خونه ی دوستاش.ست باشه و...تو دورهمی هاشون سلفی درکنن و
به ریش ضامن و نفرسوم. بخندن و خوش باشن.

بله.قضیه اون عاقله اس.که هرباری که دلش خواست.یه سنگی رو تهه چاه می ندازه.چرا؟چون خاطرش جمعِ که.هستند دیوونه هایی که،شیرجه برن تهه چاه و..
می بینی امیر علی خان؟همه چیز مهیاست.خیلی ام خوبه که دوست گیرد ،دست دوست.ولی آخه اینجوری؟به سال نکشیده کل لوازم رو سمساری بیاد ببره.یه وام دیگه و
همان آش و همان کاسه.
واینجوره که.آن نفرسوم.صدقه سر برکت قناعت.با پس اندازش.میتونه ضامن رو ساپورت کنه.
واینجور وقت ها.مادرم میگه.شاکر باش.شاکراین که.میتونی کمک کنی.من ام همیشه شاکرم.خدایا شکرت.الهی شکرت.

مهرداد پنج‌شنبه 18 دی 1399 ساعت 08:09

عجب مشاوره روانشناسی هم می‌ده

آره عزیز!

moradesvand57 پنج‌شنبه 18 دی 1399 ساعت 01:18 http://دیار بختیاری

کی حرف از حبوبات زد خو دوغ بجای شیر بزرین کم کم ابش تبخیر بشه بعد پونه داغ بریزین روش همین (پونه با کمی ادویه جات تو روغن سرخ کن میشه پونه داغ) مگه دعوا داری دم به دقیقه نهیب میکنی قهر میکنم ها

خدیجه یه پسر کوچولو داشت.اسمش محمد بود/هست.وقتی می آمد خونه ی ما.ورجه ورجه زیاد می کرد.به اش می گفتی.بشین سرجات .میگفت.قهر میکنم ها.بعد ادای گریه کردن درمیاود.آدم خنده اش می گرفت و مث مادربزرگا به اش می گفت؛"می سرفیدا قار کُنی!"
با اون دندونای شربت آهن خورده اش.غش غش می خندید:))
می دونید که.گریه برای چشم ها.خیلی فایده داره.
پس آب و برنج بجوشه.وقت ریختن شیر که رسید.دوغ بریزم.غلیظ که شد.پونه داغ اضافه کنم و
تمام.
دست شما درد نکنه.

افق بهبود چهارشنبه 17 دی 1399 ساعت 22:14 http://ofogh1395.blogsky.com

بعضی ها اون بعضی روزای دسته ی سومشون از همه بیشتره

یه مسافرت خوب بود.یه چند روز .استراحت و فکر کردن.میم مشکلات رو شکلات کردن.حتی به رویا

ستار چهارشنبه 17 دی 1399 ساعت 20:58

به این روزا بگو قهرم باهاشون...

به این روزا؟ شنفتین داداش ستار چی گفت؟؟؟
میگن قهرم باهاتون ...

ناراحت نباش کاکو.ول کن این روزا رو.اصن باید روی به این روزا رو،با اون روزا کم کرد.اون روزها.که پروانه آمده بود.روی دست تون نشسته بود.یا قبل تر.عاشق شده بودین.سرکارنمی رفتی.نزدیک بود اخراج شین.یا اون روزای دانشگاهیا روز تولد پوریا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد