<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

شرح در ویدیو!


                                   


نظرات 8 + ارسال نظر
donya چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 20:32

درود خواهش می کنم وظیفه ام هست گلم

من هم خیلیییییی دوستت دااااارم عشق جان

شاااااااااااادباشی وسلامت وخوب

شبت لبریزآرامش

درود ها و سپاس ها،
دنیا بانوی عزیز دل ام
فدای محبت و معرفتت عزیز دل نشین ام
قربانت بلامیسر
شاااااااادو
سلامتتتتتتت و
خووووووووووش باشی
همه ایام تون لبریز آرامش

moradesvand57 شنبه 27 دی 1399 ساعت 16:11 http://دیار بختیاری

اینم از بدشانسی ما یبار نشد خاخور غذائی برا ما درست کنه و بفرسته

ببخشید که همچین خاخوری قسمت تون شده.که برارهاش باید لوشه اش رو داشته باشن
الان معادل فارسی" لوشه" خاطرم نیستولی میدونم چادر خوب برش نخوره.میگن لوشه داره.که وقتی سر کنی.لوشه اش به زمین می خوره و گِلی و خاکی و خُلی میشه.وآن وقت ها.چادرمادربزرگ رو برمیداشتیم.برادرام پایین چادر رو نگه می داشتن.که خاکی و گلی نشه.

moradesvand57 شنبه 27 دی 1399 ساعت 05:26 http://دیار بختیاری

بسیار زیباست این کلیپ حتما مریا هم خیلی خوشمزه هست . خودت کی درست میکنی برامون بفرستی ؟

هیچ وقت .برادرم.خاخو از عطر بوی لبو.حالش بهم میخوره

مهرداد پنج‌شنبه 25 دی 1399 ساعت 14:14

چه همه چیزم با رنگ لبو ست کرده استغفرالله

شهید شه الهی

دلسوختگان پنج‌شنبه 25 دی 1399 ساعت 10:47 https://dlsokhthgan4000.blogsky.com/

چه زیباست.. زندگی

سلام مهربانوی مهربان دیار همیشه سرسبز شمالی
آخر هفته ای شاد و آرام و آرامش بخش داشته باشید
عشق و محبت مهمان و میزبان قلب دریاییتان
شاد باشید

بله،زندگی زیباست...
سلام و عرض ارادت خدمت شما عزیز گرامی
خیلی ممنون از لطف و معرفت و مهربانی شما بلامیسر
وهمچنین برای شما و عزیزان عزیزتون.شادی و سلامتی و خوشی های بسیار آرزومندم....
خیلی مچکرم.شما هم خوش باشید

باشماق پنج‌شنبه 25 دی 1399 ساعت 10:38

با درود
کلیپ جالب و ترانه ی غم انگیز از بی خانمانی
حیف که خیلی کوتاه بود
و آدم را در خماری می گذارد که ته اش چه می شود

درود بر شما
من از شما عذر میخوام.جسارتا.سرچ کنید"آخ صنم جان بالای تلار نشسته ای"
کامل بشنوید.

باشماق پنج‌شنبه 25 دی 1399 ساعت 09:39

بادرود
پختن لبو و پختن چغندر
اسلام آباد کارخانه قندی داشت
تولیدش قند سفید کله
کشاورزان هم چغندر قند می کاشتند و محصولات را با کامیون و تراکتور به کارخانه می بردند
بچه ها سرگرمی شان بالا کشیدن از دیواره چوبی آنها و پایین انداختن چندتا چغندر بود
بعضی ها هم بر سر نی یک میخ وصل می‌کردند و چغندر را پایین می انداختند
بعد آنرا به نانوائی می دادند تا در تنور بپزد

درود بر شما
میگن لبو،ذهن رو آرام می کنه و سر زندگی می بخشه.
من اما از لبو خوش ام نمیاد.
برگ چغندر ،توی آتش ترش و ترش تره.دوست دارم.
این روش پختی که فرمودین،درجه یکِ.


یه دهستان اسلام آباد هست.که در گذشته،از رونق اقتصادی ،مخصوصا در زمینه های تجارت و بازرگانی برخوردار بود و
شکر خدا الان هم. اوضاعش بدک نیست و
نیمی از جمعیت ۲۰۲۹۶ نفرش.اصالتا کُرد هستند.
یعنی .محلی ها .سربازان میرزا کوچک،وقتی می بینن.روس ها تا کجا پیش رفتن.عقلها شونو ریختن رو هم و
دوستان و برادران کورد را خبر دار کردن و...حصار لشکر چیدن.
بعد که .اوضاع اوکی شد. بیشتر شون دل باختن و
برای همیشه ماندگار شدن.
از قدیم .اسلام آباد .مهاجر پذیر بود و هست.واسه همین .از نظرم.اسلام آباد مث کشتی حضرت نوح می مونه.یعنی دراجتماع. سفید پوست و سرخ پوست و زرد پوست و سبزه پوست قابل رویت اند.وخب.انصافا کورد ها هم.خیلی خوش سلیقه اند

پنج‌شنبه 25 دی 1399 ساعت 09:06

درود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد