<< ابرِ ارغوانی >>

مهرداد

چهارشنبه 12 خرداد 1400 ساعت 22:57

عشقولانه بود

ها کاکو.
والبته.درد و رنج درش بیشتره.
وانجا که.هما یه کشیده آبدار .بیخ گوش نادر خابوند.دروغ چرا؟ بسی جیگر مون حال اومد

باشماق

چهارشنبه 12 خرداد 1400 ساعت 12:08

با درود
باید قسمت هایی را که نتوانسته ام ببینم‌ را دانلود کنم
که فعلا با توجه به ممنوعیت آن فکر کنم‌ ممکن نیست

درود بر شما
نه اتفاقاً.همه ی چهارده قسمتش قابل دانلودِ.

باشماق

چهارشنبه 12 خرداد 1400 ساعت 08:21

با سلام
به نظر من بهانه است ایراد نیروی انتظامی از مسخره شده نیروهایش قبل از ادغام با کمیته
علت اصلی خیلی خودمونی شدن خانم و آقا به هم است
به طوریکه آدم انتظار داره یهو همدیگر را ب ب و س ن

سلام بر شما
با این اوصاف.
شما تو ذهن تون.
این سریال رو .بدون ممیزی ها تماشا میکنید‌.
به قول آشنایی که.
بابت گرفتن پست و مقام خودش و خانومش.
با وضو و مکرر ذکر و انگشتر و یقه بسته است/

"خیلی ام قشنگِ!"

من این سریال رو .بابت اجتماعی بودنش.وهوشیارتر شدن. دوست دارم.

وخوب.
وز یر علوم.خیلی خودمونی تر بودن که

باشماق

دوشنبه 10 خرداد 1400 ساعت 23:39

سلام
من هم نگاهش می کنم ولی قسمت های اولیه را ندیدم
فکر کنم از پنج شروع کردم
نسبت به سریال آقا زاده به نظر من پیش پا افتاده تر است
این روز ها سریال مجید شهریاری را با زیر خاکی نگاه می کنم
از شخصیت قهر قهروی زن باغ پیشه خوشم می آید که به قول ما مرد ها
کک اش بی بی جان خانم است

سلام بر شما
مامان هم این دو سریال رو نگاه میکنه.بعد تلفنی برام تعریف میکنه.البته زیر خاکی رو خودم تماشا میکنم.اونجا که به اش گفت.۸۰ کیلو خوشبختی/بلند خندیدم!
بله.شخصیت این خانم،برای ما"زن دایی فاطیِ