<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

یک تصویر!

از پنجرهhttps://m.soundcloud.com/masoumeh-mashinchian/fwdpbto1ipx6

غروب را به دیوار کودکی ام تماشا می کنم

"سهراب سپهری"


نظرات 9 + ارسال نظر
دنیا غلامی شنبه 5 تیر 1400 ساعت 00:06 http://www.bloodorange94.blogfa.com

غروب را به دیوار کودکی ام تماشا می کنم...

درود شعر وتصویر انتخابی بسیار زیبااااااااااا بود

دعوتی گلم

درود ها و سپاس ها دنیا بانوی عزیز دل امبه روی چشم

کیهان سه‌شنبه 1 تیر 1400 ساعت 20:14 http://Mkihan.blogfa.com

فدایی داری خاخورجان
مرسی که هستی و برایتان بهترینها را آرزو می کنم

خدا نکنه عزیز برارم،
زنده سلامت.برای خاخور بمانی بلامیسر
درود ها و سپاس های بیکران بابت همه آرزوهای گرانبها و پر ارزشتان

باشماق سه‌شنبه 1 تیر 1400 ساعت 15:05

اینجا هم گرم
کلی را رفتم‌شاید شکر پیدا کنم ولی هیچ مغازه ای نداشت
گفته بودم که شکر نیست
حواست باشد
ولی در عوض شربتش همواره رو براه است

خدا بخیر کنه این گرما و ...

دوتا ۶۰۰ گرمی،
هر کدام به قیمت ۱۳ تومن .توی روستا خریدیم.

بله،در شهر شکر نیست ولی کن!
در خانه یکی دختر بابا هست
شهد و شکر و شربت و شامِ عسل و قند و نباتی..‌ همه یکجا هست

باشماق سه‌شنبه 1 تیر 1400 ساعت 09:16

*

*
دیشب آسمون ستاره باران بود.
ماه اومده بود،دم بالکن.
خواستم .بلند شم برم.بساط تلسکوپ رو پهن کنم.
خیز برداشت سمتم و
با اخم گفت؛بروبگیر بخواب بچه!
با لحن اجى و نانا،به اش گفتم؛اَخمِ میرمآ.

یهو گره ی ابروش بازشدو
به اهه اهم که افتاد،تمام ستاره های آسمون.غش غش خندیدن و
به اتفاق گفتن؛وااای/از دست ئی بچه تخس!!

دیگه اینکه،
اینجا به شدت گرمِ.درختا درحال پکر و پژمرده شدن.لطفا توی قنوت و سجده ها،دعا کنید بارون بباره.` ```````````

سلام ودرود با داستان همسایه مردم آزار به روزم ومنتظر شما ممنونم ......

سلام ها و درود بر شما همتباری عزیز و گرامی ام،
خیلی ممنون و مچکرم از دعوت تون،به روی چشم.خدمت می رسم

مهرداد سه‌شنبه 1 تیر 1400 ساعت 06:42

لیلی بچه هم داره پس

نه؛خواهر زاده اَشِ

باشماق دوشنبه 31 خرداد 1400 ساعت 23:35

با درود
روی آن آدرس کلیک کردم‌
صدای ترانه قطع و وصل بود
ولی صفحه ی جدیدی بود که قبلا مشاهده نکرده بودم

درود بر شما
چِک کردم
صدای ترانه پر واضح و
بی خط و خش بود.
احتمالا.تبلت تون بازیش گرفته.
بله.یکهویی .یاد لینک ترانه افتادم

سپاس از حضور عزیز شما و
دقت و توجه تان

باشماق دوشنبه 31 خرداد 1400 ساعت 16:21

با درود
یاد بعضی از بچه های تخص افتادم
تخص فکر کنم این طوری نوشته می شود تخس

از اون دسته بچه هایی که موقع غذا خوردن آدم را بیچاره می کند

درود بر شما،
دست شما بابت به تصویر کشیدنِ از اون دستهاز بچه ها،درد نکنه

خدا اموات شما را رحمت کنه،
خاله جان پُر صبر و حوصله بودن.ما هم .به گفته ی ایشان.بچه ی فضول و بامزه ای بودیم

دوشنبه 31 خرداد 1400 ساعت 15:49

درود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد