<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

می دیلِ به واست!

              

نظرات 10 + ارسال نظر
amir چهارشنبه 9 تیر 1400 ساعت 13:49 http://mehrekhaterat.blog.ir/

سلام
خوبین؟ سلامتونو حتما میرسونم
یه سوالی میخواستم بپرسم ازتون ولی خب الان مینویسم
----------------
زمان بندی ابیاری موارد زیر چند وقت به چند وقته ؟ هر روز ، یه روز در میون و یا هفته ای 2 بار و یا هر 10 روز یکبار چون خدائیش اینو واقعا نمیدونم.

1.بذر افتابگردان و تمشک
2.بذر صیفی جات
3.نهال های کوچک گردو و سیب
4.درختان پرتقال که میوه دارن
5.درخت انجیر که میوه دارن
6.درخت گردو بزرگ

سلام بر شما آقای امیر گرامی،
سلامت باشید.خیلی لطف می کنید.
الهی شکر،بد نیستم.سپاس از احوالپرسی تون

5.اگه برگ درخت انجیر،روبه زرد شدنِ،هفته ای یک بار به اش آب بده.
تابستان.فصل آبیاری درخت انجیر که،میوه داره نیست.
آن وقت.میوه هاش آبکی و بد مزه میشه.
اصولا درخت انجیر،دیمیِ.
6.
اینجا درخت گردو بزرگ رو آبیاری نمی کنن.دیمیِ.
اگه به اش آب بدن،گردوها نارس می افتن پایین.یا وقتی میشکنونن،توش پر آبِ.

4.در تابستان،هفته ای یک بار.
3.یک روز در میان.
2.هر صبح.
1.اگه کنار صیفی جات کاشته شدن.نمِ زمین.به این بذر می رسه و
نیاز مستقیم ب آبیاری نداره.

والبته بستگی ب آب و هوا،میزان دمای هوایِ شهرستانی که هستید بستگی داره.مثلا من تو دهات مون.هفته ای یک بار.ب نهال لیمو آب میدم.
توی رشت.
هر روز.ب نهال لیمو آب می دادم.
چرا؟چون دمای باغ،با دمای حیاطِ توی رشت.فرق میکنه.
شما دور ور تون؟ همسایه قدیمی با باغ و باغچه ندارین؟اخه .ما هر چقدر هم‌مقاله های کشاورزی بخونیم.باز نیاز مند دانش بومی ها قدیمی ها هستیم.
اگه محل تون.قهوه خونه داره.با رعایت پروتکل ها.تشریف ببرید و.از پیر مردهای ولایت تون اطلاعات کسب کنید.یا مثلا.وقت عبور از جاده.دقت کنید.اگه کسی تو باغش،مشغول باغبونیِ.ازش سوال کنید.یا مثلا بازار محلی برید.کنار خانم های دست فروش بشینین. از محصولات باغ شون تعریف کنید.خرید داشتید.خرید کنید..سوالات باغ داری تونو هم ازشون بپرسید.
چون اون ها بهتر از هرکسی.با آب و هوای ولایت تون و نگهداری باغ سبزی و صیفی و...واقف اند.

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D8%B3%D8%AA
این هم توضیحات لازم.واسه پینترست.

کله پوک سه‌شنبه 8 تیر 1400 ساعت 18:33

مرسی از توضیح

مهرداد سه‌شنبه 8 تیر 1400 ساعت 16:14

دماغو هست
هیچ هم می دل نبواست

به قول سارا،
دُلُوغ میگیاااا ؛خیلی ام مُماخویه

کله پوک سه‌شنبه 8 تیر 1400 ساعت 10:30

نفهمیدم

کامنت کاکو مهرداد رو بخون.ببین راجب دل ش .چی نوشته.
البته نبواست اشتباهِ،نواستِ.درسته.
می دیلِ نواست=دل من نخواست

amir سه‌شنبه 8 تیر 1400 ساعت 10:18 http://mehrekhaterat.blog.ir/

سلام
خوبین یا چطورین؟

---
در مورد سوالتون باید بگم تا همین لحظه من هیچ بوته گوجه و خیاری نکاشتم ولی ما قبلا یه تعداد گوجه و سیب زمینی و پیاز که از قبل توی خونمون توی کابینت مونده بود و فکر میکردیم داره خراب میشه رو پرت کردیم زیر بالکن و بعدش اونا سبز شدن و منم موقع علف زنی باهاشون کار نداشتم و الان یه جا دور هم جمع شدن واسه خودشون.

ما اینجا یک عدد مرغ مزاحم داریم ، حتی با اینکه بارهاش بهش تذکر دادم اما ایشون به جونم غر زدن که چه وضعشه اصلا!بدتر اینکه حتی همکار دیگه شون رو حدود 2 هفته قبل مورد ترور توسط شال قرار گرفت و پیکر ایشون در گوشه ی باغ مورد دید ایشون بود ولی ایشون بازم حیا نکردن و در اطراف حیات ما میپلکن!!!

---
راستش من دارم این باغمون رو مجعز به ابیاری قطره ای میکنم ، قبلا برای نهالهام اینکارو از طریق ابیاری فیتیله ای انجام داده بودم که راضی نبودم ، این یکی بهتره و حالا ایشالله در 5 فاز قرار انجام بشه که الان اواخر فاز 1 هست.

اهان اینم بگم من دیروز رفته بودم وسیله بگیرم بذرگل افتابگردان و توت فرنگی گرفتم ، اولی عظمتش و دومی رنگش رو دوست دارم البته من تمشک هم کاشتم که الان در مرحله نیمه نهایی هست و تازه داره رنگش قرمر میشه.

یه چند تا ویدیو از تو یوتیوب درباره کاشت گل و گیاه دیدم ، یکیشون که برام جالب بود هم مدل خرانه گرفتنشون بود که اول توی قالب های ژله ای میکارن ( اونا که 6 یا 9 تا جا تو قالبشون دارن ) بعدش جاشو عوض میکنن ، منم احتمالا همینکارو کنم.

و اینکه یه روش کاشت دیدم که اونم خیلی جالبناک بود و اینطوری بود که گیاه بعد از اینکه کمی بزرگ شد ، اونو توی ظرف پلاستیکی به صورتی که سر گیاه از در نوشابه زده بیرون و قسمت ریشه اش رو با پارچه که منگنه زده رو داخل ظرف نگه میداره و اینطوری یه چیز عجیب غریبی در میاد و تو ارتفاع هم هست که ایده نابیه ولی اینا می مونه برای هفته بعد ایشالله.

ولی خدا وکیلی اینجا جدا از گرم بودنش که خیلی به چشم نمی یاد چنان رطوبتی داره که من ساعت 6 غروب رفتم تو شهر تا برگردم بیام دیگه حسابی به قول معروف "کوچورم پخته شد!"

-------
این کامنتم طولانی شد خودشو پست میکنم تحت یه یادداشت

سلام،
شکر خدا خوبم و
همین طورام

خیلی ممنون از احوالپرسی و توضیحات تون
ان شاء الله یه سبد سیب زمینی ،با برگ پیازبچینید.

در مورد آن مرغ مزاحم.بخشی به نفع شماست.
چون میاد بذر علف های حرز،می چره.نیاز نیست دستگاه علف زن برداریم.هی علف زنی کنید.
بخشی ب ضرر تونه.
چرا؟چون پدر باغچه و بذر سبزی و صیفی جات و گل گوجه و خیار...در میاره

وخوب.در ولایت ما.الان وقت کاشت بذر آفتاب گردان نیست.
اولی و دومی.دوست داشتنی اند.ولیکن.من ام همین طور.
تمشک وحشی ،مزه اش شاهکارِ.تمشک هایی که اصلاح شده اند.زیاد میل ام نمی کشه.

خدا وکیلی تی عقل تره چی گُویه؟اون ساعت آدم میره بیرون؟؟
اینجا.بدلیل شرجی بودن.خصوصا این فصل.که وقت فارغ شدن بوته های شالی و
خوشه دار شدن شونه.رطوبتش.به و حشت ناک ترین شکل ممکن می رسه.به قول موناپارناس جهنم سبز،میشه.
سعی کن.خرید هات رو قبل ظهر انجام بدی.
سعی کن.ب رطوبت و شرجی هوا فکر نکنی.مث همه ی ما روستا نشینان،باهاش رفیق شو.باهات رفیق میشه

دست شما درد نکنه.خیلی ام عالی

باشماق سه‌شنبه 8 تیر 1400 ساعت 10:02

روز به خیر
از پسر های تخس است !
چند روز پیش دو پسر همین قدری در پارک با هم بازی می کردند
یکی شون هفت تیر به دست اون یکی دست خالی
دست خالیه دنبال اونی یکی می کرد تا خلع سلاحش بکند
و او هم می دوید و مامان مامان می کرد
منهم خنده ام گرفته بود !
####
چند روز پیش هم
در پارک از این سگهای قهوه ای پا کوتاه رها شد
یک سگی نسبتا بزرگ واق واق کنان بسمت دوید
سگی پا کوتاه به زیر صندلی ای که نشسته بودم پناه برد
مثل بید از ترس می لرزید
تا آن وقت فکر می کردم مثل بید لرزیدن مخصوص آدم هاست

سلام
خیلی ممنون؛روز شما هم بخیر و خوشی.
دست شما درد نکنه بابت تشخیص.پسر ب این باحالی
چطور دلتون اومد آخه.

خیلی ممنون بابت به تصویر کشیدن آن دو پسر.
من ام خنده ام گرفت و
ناخودآگاه گفتم،جان مامان.:))

عروس بزرگه اومده بود پیش مون.
همین جور که.داشتم میوه می چیدم تو بشقاب.به حرف هاش گوش می کردم.
بابا گیان که اومد رد شه.به اش گفتم؛مامان جان ،این بشقاب رو با خودت ببر!!
بیست دقیقه.عروس بزرگه و آقای برادر زاده به ام خندیدن.
سر آخر.مرد شریف گفت.بس کنید.بس کردن
البته.تلفنی .در غیاب مردشریف،می گن و می خندن*_*



.
.
.
بله.مثل بید لرزیدن.شامل حال آدم ها و پرنده ها و چرنده و گل و گیاهان...همه اس.

archer سه‌شنبه 8 تیر 1400 ساعت 09:43 http://mnevesht.blogsky.com

عاشق این تضاد شدم

من ام همین طور

کله پوک سه‌شنبه 8 تیر 1400 ساعت 09:22

می دیل به واست یعنی چی

به قول سارا

اسماعیل بابایی سه‌شنبه 8 تیر 1400 ساعت 07:43 http://www.fala.blogsky.com


خوش بخندین

سه‌شنبه 8 تیر 1400 ساعت 07:22

درود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد