<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

می دیل به واست!

نظرات 4 + ارسال نظر
archer سه‌شنبه 9 شهریور 1400 ساعت 02:17 http://mnevesht.blogsky.com

فقط نگاهش

خدا مادر محترم تونو به اتفاق همه ی عزیزان عزیز شون حافظ و نگهدار باشه

یوسف دوشنبه 8 شهریور 1400 ساعت 07:52 http://www.aghghalaysy.blogfa.com

اون گوشه تصویر یکی داره با نون یه چیزی می خوره!!!!

انگار مایه ی میانیِ نونِ.مثل سُس می مونه.
والان. دل ام پیتزا سبزی جات خواست

اسماعیل بابایی یکشنبه 7 شهریور 1400 ساعت 09:41 http://www.fala.blogsky.com

به به!
ما به این نون ها "گرده" می گفتیم و عجیب خوش مزه بودن!

سمت تالش،
یک مدل نون.همین شکلی هست،به اش" زرده "میگن.
خوشمزه و کم شیرینِ.
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%87_
آرد گندم؛پیاز و زردچوبه و زیره،عجب ترکیب خوش مزه ای.
سپاس از معرفی نان گرده.
قدیم ها.شب حنا بندون و
عروسی،وقت دم کشیدن برنج،یه مشت زیره می ریختن روش..
وقتی بخار برنج بلند میشد،آدم از عروسی می زد بیرون و
میرفت سمت دشت و چشمه و شیب ملایم...
بیچاره اویی که،دیس میوه تعارف می کرد.وآن وقت.مامان یکی میزد به پهلو و می گفت،کویه ایسایی=کجا هستی؟!"
بعد آهسته میگفت،دِ تره هیجا نارم.وآن وقت خاله جان،آهسته می گفت،تی مار وابده؛من تره آرم.

خیلی ممنون از حضور عزیزو گرامی تون

باشماق یکشنبه 7 شهریور 1400 ساعت 09:24

سلام
آره والله همه چیز خوبست
سینما تاتر گردش سفر
وقتی آدم به خودش و به اطرافیانش سخت نگیرد
به قول حافظ
آسان گیر بر خود کارها
سخت می گردد جهان بر مردمان سخت کوشا
*******
عجب خوابی بود
من سند ندارم که گرو بگذارم
آبرو‌هم ندارم
ولی ریش گرو می گذارم
*****
خداوند را سپاس به خاطر داده هایش

درود بر شما
خیلی از فرمایش خوب تان و
اشاره به غزل ۲۸۶

****
بله.
عجب خوابی بود.عجب..
اینجور که من فهمیدم.
شما تماس گرفته بودید.
قطعا فرمایش شما،ثبت با سند برابر بود؛هست.
قربان مرام و معرفت تان
سپاسگزارم از لطف تان.خصوصا اینکه،یکی یکی،می آمدن.می گفتن،اگه رفته بودی،الان شناس نامه ات مهر داشت.ما معطل نمی شدیم.من هم.با قلدری گفتم.خوب.من می مانم.شما ها برید.با این جمله.بیشتر می شدن
که شما لطف کردین و
تماس گرفتید .والان خنده ام گرفت.اخه یاد فیلم

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%88%D9%84%DA%A9_(%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85)، ..رضا مارمولک افتادم.که قصد گذشتن از مرز رو داشت.

بله.حمد و سپاس خداوند بخشایشگر مهربان را...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد