<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

چه جوری برایت دلتنگی کنم؟


.

نظرات 6 + ارسال نظر
donya سه‌شنبه 16 شهریور 1400 ساعت 18:04

درود زیبااااا بود گلم
سبز باشی

درودها و سپاس هااااااا
سلامت بمانی عزیزم

مهرداد دوشنبه 15 شهریور 1400 ساعت 13:23

کیوانویی دلربا

ها کاکو گیان.کیوانوییِ دلربا و شیرین ادا

archer یکشنبه 14 شهریور 1400 ساعت 21:43 http://mnevesht.blogsky.com

یه جوراب پشمی دارم که کار خاله مادرمه. سالهاست دست منه و به کسی نمیدمش. زمستان توی خانه میپوشمش و کلی گرمه. مثه این طرحدار و رنگی نیست ولی بوی قدیم میده

پدر بزرگ من ام،خاکستری رنگ اش رو داشت.
همچنین جلیقه و کلاه و شلوارش رو.زمستونا می پوشید.من یه دونه کلاه .از اونا که کبلایی هاسر میکنن.واسه خودم خریدم.زمستونا،تو خونه سر می کنم.حس رمه داری به ام دست می ده

archer یکشنبه 14 شهریور 1400 ساعت 13:06 http://mnevesht.blogsky.com

اونها که بافتن جورابه؟

بله.جورابِ.اینجا.سمت فومن و ماسوله.از این مدل جوراب ساق بلند می بافند.برای توی خونه.با کاموا.پاپوش .که به اش گیوه می گن.می بافن.

باشماق یکشنبه 14 شهریور 1400 ساعت 10:59

سلام
به نظرم کیف اش منجوق ( اسمش شاید این نباشد ) دوزی است
قدیم یک دایره های براق رنگی بود مه وسط آن سوراخ داشت به لباس می دوختند الان شک دارم که اسمش منجق بود یا چیز دیگری ؟

سلام بر شما
پس من چرا؟کیف اش رو نمی بینم؟؟؟؟
من عاشق این مدل روسری ام،
آی چهار فصل و آی دوازده ماه،باهاش راحتی و
از سر درد به دورآی نخی و دوس داشتنیِ
والا منظور شما رو نگرفتم.
فقط کیف منجوق و پولک دوزی شده .از مکه برام سوغات آورده بودن.که وقتی پدر جان دید.گفت،این به درد تو نمی خوره.واسه خانم "خول پس "ها مناسبِ.
منظور پدر جان.خانم های افاده ای و
نو کیسه یِ ،ز مماخ فیل افتاده اس
سارا می گذاشت رو دوشش،کفش مامان رو می پوشید. خاله بازی می‌کرد.
وقتی راه می رفت.پدر صداش می کرد،کجا با این عجله؟خانم خول پِس جان!؟آی سارا عصبانی میشد و گازش می گرفت

اسماعیل بابایی یکشنبه 14 شهریور 1400 ساعت 08:27 http://www.fala.blogsky.com

به به!
چقدر خاطره برام زنده شد با این عکس.

نگاهِ شون رو دوست دارم.
می دیل به واست،سرم رو بگذارم روی پاش.ریز ریز ببوسم.
دل ام خواست ابروهای قشنگ اش رو نوازش کنم و
قربان چین واچین دور چومان اش برم.دَسان قوربان بشم.


خیلی ممنون از توجه و حضور عزیز و گرامی تون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد