<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

می دیل به واست!

Madar Baran چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت 10:11

نظرات 6 + ارسال نظر

سجاد

چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت 21:48

واای دلم خواست، چقدر خوشمزه :)

دادا،جوجه زعفرونی دوست داره

باشماق

چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت 16:11

سلام
ای بابا هر ویروسی روی آتش نابود می شه چرا ترسیدی ؟
یک بار یکی از رودخانه آب می نوشد
یکی میگه به بم نخور میکروب داره
یارو میگه به وم میکروب ها چی چیه اس
میگه موجودات ریزی است که دیده نمیشه
میگه مرد حسابی این آب پیکان را با خودش برد
حالا اون موجود ریز را نمی تونه ببره

سلام بر شما
برای اینکه سیستم ایمنی ام ناقصِ.بدنم تازه از جنگ برگشته،(تب،سردرد،آبریزش بینی،کوفتگی و بدن درد و خستگی)ترسیدم دوباره امیگرون بگیرمناشکری نمی کنم.ولی از مریضی و مریض داری.خسته شدم.

بله.فرمایش شما درستِ.منتهی نه برای منی که،سالها استرلیزه طور ،زندگی می کنمبه قول مرد شریف.یارو خودِ میکروبِ!

کیهان

چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت 16:05 http://Mkihan.blogfa.com

نگاش کردم کلسترولم زد بالا
هرچند که خودم گاهی همانند پدر بزرگ خداوند قرین رحمتش کند از این کارا می کنم
شادیتان آرزوی همیشگی برارتان است

نه بابا.
خیلی ممنونمممم،خدا اموات شما را قرین رحمتش نمایدهر چند وقت .کار بسیار خوب و پسندیده ای می کنیدنوش جان.
قربانت براره که م،شاد و سلامت زی ،خاخور تره قوربان

حسین

چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت 15:03 https://daremtedadzendegi.blogsky.com/

اووووووووووووم
نوش جان
چقدر قشنگ و زیبا

خیلی ممنون از حضور تون

باشماق

چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت 14:19

شش سیخ
جگر سیخی شش زار
سلام
نوش جان و گوارای وجود اونایی که دارند و می خورند و آنهایی که دارند ولی نمی توانند بخورند

سلام بر شما
والا دوشنبه بازار رفته بودم
با وجود ماسک
عطر همچین کبابی. پخش بازار بود.عجیب دل ام خواست.بعد یهو .یاد امیکرون افتادم.ترسیدم.و از آن روز تا حالا.عطرش از سرم بیرون نرفتهنوش جان اونایی که،دو لپی،تناول می کردن
خدا رحمت کنه اموات شما راپدربزرگ مرحومم.از این مدل کباب های خوش عطر و بو،پیاز و جعفری +آتش و گوشت و چربی،فلفل و نمک به میزان لازم.درست می کردوای می دیل به واست