<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

بدون شرح!

نظرات 4 + ارسال نظر
کیهان چهارشنبه 24 فروردین 1401 ساعت 21:12 http://Mkihan.blogfa.com

راستی می دونستی بارگاه چندین پیامبر در خوزستان قرار دارد؟

نه برار جان.نمی دونم.ولی امروز.مدام خضر نبی.به ذهنم می آمد و
سلام بر حضر نبی ؛گفتم

کیهان چهارشنبه 24 فروردین 1401 ساعت 07:44 http://Mkihan.blogfa.com

خاخور جان بنظر سبز و زیباست!
اما گرما و شرجی اش کشنده س
راستی می دونستی قدمگاه خضر نبی در مسیر جاده ابادان چویبده قرار داره؟

جان تان سلامت برارم.
آخه به نظرم.شبیه ی انزلی بود
گرما و شرجیِ هوا=<--خلق خاخور.


هر کجا نامش برده شود فورا حاضر می گردد. در این رابطه امام رضا (ع) فرمودند: هر کجا از او یاد شود همانجا حاضر می شود، پس هر یک از شما به یاد او افتاد بر او سلام کند.

سلام برشما حضر نبیِ عزیز و بزرگوار

نه والا.نمی دونستم.ولی. یادآوری ایشان و
نام شان متبسم و
دلشادمان می کند.و به علم لدنی می اندیشیم.

باشماق سه‌شنبه 23 فروردین 1401 ساعت 21:56

سلام
فقط در کشتی و هواپیما می شود نماز خواند البته در حرکت وقتی باشد
زمان جنگ چندین بار با لنج از بندر امام به بندر چعبده رفتم تلفظ اش چ مضمون است
میگم این سریال‌های بی سرته شبکه های یک و دو و سه را نگاه می کنی
سه را که اصلا ندیدم دو هم وقتی اخبار تمام می شه نگاه می کنم
ولی یک را الان سه چهار جلسه است می بینم

سلام بر شما
کنج کاو شدم ،این بندر رو ببینمhttps://www.dana.ir/news/1619657.html/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1--%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%A8%D9%86%D8%AF%D8%B1%DB%8C-%DA%86%D9%88%D8%A6%D8%A8%D8%AF%D9%87---%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86سرچ کردم.تصاویر بندر را دیدم.سبز و زیبا بود.

نه والا.من بعد برچیدن سفره ی افطاری و شام.می رم بالا.توی بالکن.به صدای قورباغه ها گوش می سپرم.ستاره ها رو دیدمیزنم.پری شب حسابی بارون گرفت و
سرمای دلچسبی بود.دادا اما.همه ی سریال ها رو نگاه میکنه.الانم.به فرمایشات حضرت آقا،گوش سپرده و
از رنگ قبای ایشان خوشش آمد.
از گل دختر و آقای قند و عسل چه خبرا.امید که درپناه خداوند به اتفاق همه ی عزیزان خوب و سلامت باشید

مهرداد سه‌شنبه 23 فروردین 1401 ساعت 13:49

پیرمرد و دریا

پیرمردی بود که تنها در قایقی در گلف‌استریم ماهی می‌گرفت و حالا هشتاد و چهار روز می‌شد که هیچ ماهی نگرفته‌بود. در چهل روز اول پسربچه‌ای با او بود. اما چون چهل روز گذشت و ماهی نگرفتند پدر و مادر پسر گفتند که دیگر محرز و مسلم است که پیرمرد «سالائو» است، که بدترین شکل بداقبالی است، و پسر به‌فرمان آنها با قایق دیگری رفت که همان هفته اول سه ماهی خوب گرفت. پسر غصه می‌خورد، چون می‌دید پیرمرد هر روز با قایق خالی برمی‌گردد، و همیشه می‌رفت چنبر ریسمان یا بُنتوک و نیزه و بادبان پیچیده به دگل را برای پیرمرد به‌دوش می‌کشید. بادبان با تکه‌های گونی آرد وصله خورده‌بود و، پیچیده، انگار که پرچم شکست دائم بود. (کتاب پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگ‌وی – صفحه ۹۷)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد