مرد شریف گفت کارگاهه کژالی،جزء بهترین هاست،حرف نداره.
عرض کردیم .پس اون مبل ها رو ببرید ؛سبز یشمی برشون گردونید،
و بدین سان.آقای وانتی آمدند و مبل ها را بردند .
.
.
.
آیکن یک هفته بعد.
آیکن وانت دم در،
آیکن من و دادا رسیدیم پشت در،
آیکن در گشوده شد و
ما _مات و مبهوتِ مبل های پشت وانت.
که آقای وانتی گفت:کافیه یه دستمال نم ناک بهشون بکشید.
که مبل ها خودشون دهن وا کردند...دستمال نم ناک چیه ماجان؟ ما زیتونیِ رودباری با کوسن گل بامیه ای برگشتیم