های آواز
چقدر تو را دوست دارم....
۱_
من ام براش دعا میکنم...
۲_
۳_
پ.ن
در توضیحِ عکسِ بالا (سینه سرخ ) عرضم به حضور مبارک تان که،...درحال و هوای تماشایِ سریال بودیم.در حال و هوا یعنی قشنگ تو دل این قسمت از سریال...که یکهوووو...با صدایِ ضربه ی محکمی که /از سمتِ درِ پذیرایی شنیدستیم...؛از جا پریدیم/:
بعد که متوجه یِ اوضاع از چه قرار بود شدیم...کم کمک به اش نزدیک شدیم...
انگار نه انگار مارُ دیده،...
و آنوقت به اش گفتم؛
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر
من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش؟ چکار کردی با خودت؟هان؟
___
و به قول عروس بزرگِ:
"هیچ!
هیچ! واسه خودش نزاشت آبجی!"
۴_
پ.ن
با حجاب کامل،پتو مسافرتیِ سفید،با تک قلب های قرمز ام رو_ مثالِ چادر،سر می کنم.
وآن وقت_مثالِ اسکیمو ها.می رم سمت دماسنج،
چشامو ریز میکنم.قرمزیِ دما سنج،به زور خودش رو کشیده بالا و
مثلا روی ۱۸ اس.
به اش میگم؛
_توی تموز تابستون،کولرُ ۲۴ _نهایتا ۲۲ می گذارم.والان خودت یخ کردی.
،،،انگار از آسمون پودر بی رنگِ سرما ریخته میشه.هر لحظه سرد تر و سرد تر میشه...میگن لباس گرم بپوشید.مثلا چند تا؟چندتا ؟روی هم؟
و مشکل اینجاست که.بیشتر از این همه لباسی که پوشیدیم...چطور راه بریم؟چطور پخت و پز کنیم؟!/:بخدا با همین ها هم،تو بوشور واشور و بپچ واپچ مشکل داریم...بعد به خودم میگم؛خوب نق نزن.بریم پشت پنجره؛با چشم های خودت ببین وقدرت خدا رو شکر کن.که چه طاقتی به اون شکوفه های آلویِ توی باغ بخشیده.
۵_
پ.ن
اون صدای سوتی که،انتهای ویدئو_بین آواز پرنده ها می شنوید.صدای سوت زدنِ دادا می باشد.که اخیرا.سوت زدن را فرا گرفته است و
هر زمان_ دل اش بخواهد،تمرین می کند/:
۶_
پ.ن
شیمی احوال سلامتی؟!=حال شما چطوره؟!
۷_
پ.ن
مرد شریف با دسته گل نرگس و
چوپان با یه جعبه شکلات،اومدن پیش ام.البته عروس بزرگِ و آقای برادر زاده ام بودند.و البته که؛چوپان شب پیش مان ماند...