<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

و مثلَ النّور علی النّور


 أفتحُ کُلَّ نَوافِذِ قَلبی


یَدخُلُ حُبُّک


مِثلَ الشَّمسِ


وَ مثلَ العطرِ


وَ مثلَ النّورِ




در نبندیم به نور

در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم...



پ.ن


اینجا-توی پارگرد نشسته ام .پست اخیرِ استاد را خواندم...قبل اش اما،این و این خبر...والبته که. قبل تراش ..،با دستمال نم ناکی که..،دو دَرِ بطری،عرق نعناع، رویش خالی کرده ام،...از بالا به  پایین،توجه نمودین.از بالا به پایین پله پیچ را تی کشیده ام.خوب.مامان گفته است.حتما.حتما.از بالا بلندا شروع میکنی.تا برسی پای پله.ولی من .از پای پله،به بالا بلندا رسیدن رو دوست دارم...پله به پله.مکث میکنم.بعد پله ی بعدی.پله ی نردبان را دوست دارم...پله ها و پل ها را نیز هم...

خلاصه اینکه،

 "حالا که آمده ای  /   کنارم بنشین /    بخند/     دیگر برای پیر شدن فرصتی نیست…"

 

منظور این است که،حالا که این بالا نشسته ام؛حالا که می خواهم نفس سنگینِ عرق نعناع را پرواز گیرم...

امیدوارم پروازم به مشکل بر نخورد و

۱۷ پله رو ،کله ملق نشوم،..حالا توام نفس عمیق بشتاویم