قرض نقشی ست کز ما باز ماند. . .

نظرات 2 + ارسال نظر

دوشنبه 6 شهریور 1402 ساعت 13:58

با سلام
از چهارشنبه که تهران هستیم
همه اش خسته و خواب آلودم
انگار آب و هولی تهران به من نمی سازه
دکترم روز پنجشنبه و جمعه سمت انزلی بود میگه بارون بود چه با رونی
دلم داره پر می کشد برای اربعین
مسجد هم خالی شده خیلی ها که پارسال رفتند الان هم رفته اند
مصطفی دیروز در مسجد کلی گرد و خاک کرد که چرا کلاس قرآن زود تمام شده است
می گفت اصلا قرآن و صلوات شما ها قبول نیست
جالبه آمار تمام هیئت ها را داره
کجا شام می دهند و کجا فقط چایی

سلام بر شما
خیلی ام عالیِ که ، آب و هوا_محیط دنج خونه ی شمال تون_ بهتون می سازه.
بله،اینجا باران های سیل آسایی باریده...
ان شاءالله قسمت همه آرزومندان باشه...
خنده ام گرفتممنون که تصویر کردین.
۱۵ سال پیش
ولایت پدری
یه خانومی اومد و دارالقرآن تاسیس کرد.
یه دختر خانوم مجردِ سن بالا.که سال قبل ،با یه حاج آقایی_ازدواج کرد.ایشان مشهد و قم و کربلا کاروان می بردن.حالا که ازدواج کرد،آقایان ولایت پدری،خدا را هزار هزار مرتبه شاکراند،که دارالقرآن کلهم تعطیل شده.خانوم ها خونه تشریف دارن.البته بعضی ها شون لجوج شدن.رفتن اسلام آباد.هرکجا کاروان می رفت،این ها هم نام نویسی کردن.
خلاصه اینکه
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟
اوضاع این چنینِ

Pari

دوشنبه 6 شهریور 1402 ساعت 11:50

سلام عزیزم
چه آسمون آبی زیبایی
صدای جیک جیک پرنده های آوازه خوان
خیلی زیباست در کنار شما شنیدن این صداها و دیدن این آسمونی آبی آروم

سلام به روی بهتر از ماهِ ت عزیزم
آخه باررون بند اومده،آسمون همچین آبی شده.
قربونت برمامیدوارم این اتفاق قشنگ بی افته،من شما رو از نزدیک زیارت کنمالبته ناشکری نمی کنم،به لطف خداوند همین دورا دور لطف و مهر و معرفتت،همیشه به موقع شامل احوالاتم بوده و هست.و من خداوند رو بابت ارمغان مجازی ای همچون شماپریِ قشنگمشاکر و سپاسگزارم