<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

نظرات 3 + ارسال نظر
کبهان‚¬ یکشنبه 26 شهریور 1402 ساعت 20:56

عمو امیر مهران همچنان جوان است با قد رعنا و خدنگ و موهای سیاه و سبیل قیطانی و چشمهایی که کمی شبیه منه و به سبز میزنه....
اما من حالا از ایشان مسن ترم خاخور جان.
جات خالی هم الان تفنگ انتیک ماوزر۹۸ را از جلدش بیرون اوردم روغن کاری کردم و کمی باهاش بازی کردم.انگار تو دستم سنگینتر شده.قبلن پر کاهی بود...‌
خوب بگذریم

آخیروح اش شاد باشه برارمخاله جان منم،همچنان جوان و خوش لبخند و
کدبانوست
خدا صحیح و سلامت،مسن تر ات کند برارم.

به به.من به فندک و تفگ و ابزارالات کشاورزی بیش علاقه مندم.مثلا تبرزین های خوش دست.یا چاقو دسته استخوانی.و تفنگ و شلیک به پیت حلبی.خوب شکار دوست ندارم.جنگ رو هم دوست ندارم.ولی تو قلب قوطی حلبی ،شلیک کردن رو دوست دارم
یه سری حرکات ورزشی،برای دست خوبه.دکتر به ام گفته بود،دخترم،قبل جراحی،این ورزش ها رو انجام میده.شما هم تو برنامه ورزشی تون.لحاظ کنید لطفا

باشماق شنبه 25 شهریور 1402 ساعت 16:57

با درود
به قول کرمانشاهی ها
بابت آباد انگوری
همسایه روبرو
گفت من کنتور برق و گاز اضافه دارم چون نزدیک هم هستیم قابل انتقال هست
باید برویم پیشخوان دولت در آنجا به شما منتقل کنم
دیگه نیاز نیست منتظر برق و گاز باشید
البته قرار است پسر عمو بش که کارمند اداره برق هست راهنمایی کند
****
میهمان ها همگی دیشب ساعت ده راه افتادند و ساعت دو نیم بامداد هم رسیده بودند
جالب این بود که قندعسل در عرض این دو سه روز کلی جمله را کامل می گفت
*****
اونایی که بچه دار نمی شن
میگن اگه از روی مرده ای که غسل داده نشده رد بشوند
صاحب اولاد خواهند شد

درود بر شما
خدا خیر اش بدهد.
ولی واقعا؟چطور ممکنه؟آدم کنتور برق و گاز؟اضافه داشته باشه؟
خط تلفن شنیده بودم.ولی اینهایی که فرمودین.نه.
ان شاءالله کار تون هر چه سریع تر راه بی افته.

الهی شکر،
خدایا شکرت،
دختر
دختر خاله ی مامانم
صبح از تهران تا اینجا ،۱۲ ساعت تو راه بود.

***
والا چه عرض کنم.
خنده ام گرفت.آخه مثلا چطور میگن،مگر از جنازه ی من،رد شین.
این رد شدن؟یعنی لِه کردن؟یا پریدن؟
آخه بنده خودم رو تصویر کردم.دل ام نخواست.یکی از رو جنازه ام .رد شه.واله.بالله.من میخوام درسته دفن شم.

کبهان‚¬ شنبه 25 شهریور 1402 ساعت 16:50

دلم می خواد قبل از پیر شدن بمیرم
و غرورم شکسته نشه
شادیتان جاویدان.آمین

روح عمو مهران شاد
خداوند به شما سلامتی و عمر باعزت ببخشه
الحمدالله.شما خودت رو خوب میشناسی برارم.
شکر خدا هوای حاج امیر رو داری‌.
مثال؟برش میداری .میبری کوه.قدم می زنی.فکر میکنی و
سیگار می گیرانی.چار تا تیر خالی میکنی،شکار میکنی.خلاصه اینکه کلی با امیر رفیقی ...برار جانم.فقط یه قدری ام،حواست،به کیهان باشه.بیشتر ،ماهی براش طبخ کن.کپور،کفال،بیگهد،آمور،آمور،حالا هرنوع که می پسنده،
قربان محبتت.همچنین...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد